به رگبار بستن مرد جوان و کودک با کلاشينکف
سه شنبه 3 ارديبهشت 1398 - 12:12:47 AM
چه خبر - به رگبار بستن مرد جوان و کودک با کلاشينکف

ماجراي اين پرونده جنايي نوزدهم بهمن گذشته هنگامي روي ميز قاضي ويژه قتل عمد گشوده شد که چند تن از جوانان روستاي شورک ملکي از توابع مشهد، به دليل بروز اختلاف هنگام زدن سرويس در بازي واليبال با يکديگر درگير شدند.

در اين نزاع خونبار که به ابتداي روستا کشيده بود ناگهان شليک هاي متعدد از سلاح جنگي، لحظات وحشتناکي را به وجود آورد اما جوان 30 ساله اي به نام مسعود که سلاح کلاشينکف را در دست مي فشرد، بي محابا به شليک هاي بي هدف به سوي افراد مقابل ادامه مي داد.

در اثناي اين درگيري هولناک که با ترس و وحشت همراه بود يک جوان 35 ساله به نام مصطفي و کودک 11 ساله ديگر بر اثر اصابت گلوله خون آلود نقش بر زمين شدند. دقايقي بعد سر و صداها خوابيد و با فرار عاملان شرکت در نزاع دسته جمعي مسلحانه، دو مجروح اين حادثه تلخ به مرکز درماني انتقال يافتند اما طولي نکشيد که جوان 35 ساله بر اثر شدت عوارض ناشي از اصابت گلوله جان خود را از دست داد و کودک 11 ساله نيز در بخش مراقبت هاي ويژه بيمارستان امدادي بستري شد.

با گزارش اين جنايت مسلحانه وحشتناک به نيروهاي انتظامي، بلافاصله تحقيقات گسترده اي از سوي کارآگاهان اداره جنايي پليس آگاهي خراسان رضوي با صدور دستورات ويژه اي از سوي قاضي علي اکبر احمدي نژاد (قاضي ويژه قتل عمد مشهد) آغاز شد.

بررسي هاي ميداني کارآگاهان نشان مي داد که انگيزه اين جنايت مسلحانه، به دليل اختلافي بود که بين دو گروه از جوانان روستا به خاطر بازي واليبال رخ داده است. با آن که در چند عمليات هماهنگ و ضربتي شش تن از عوامل اين نزاع مرگبار با راهنمايي هاي قاضي شعبه 208 دادسراي عمومي و انقلاب مشهد دستگير شدند اما عامل اصلي اين جنايت مسلحانه همچنان فراري بود تا اين که با درايت اعضاي شوراي روستا و ريش سفيدان و بزرگان محلي، در نهايت متهم فراري نيز خود را تسليم قانون کرد و به تشريح چگونگي وقوع اين حادثه خونبار پرداخت.

مسعود که به همراه چند تن ديگر از متهمان پرونده و تحت الحفظ کارآگاهان اداره جنايي به محل وقوع قتل هدايت شده بود، پس از تفهيم اتهام از سوي قاضي احمدي نژاد مقابل دوربين قوه قضاييه قرار گرفت و در تشريح اين ماجرا گفت: ساعت 6 تا 8 شب سالن ورزشي در بخش مزداوند به صورت اجاره اي در اختيار ما بود تا واليبال بازي کنيم.

آن روز عصر هم قرار بود به سالن ورزشي برويم اما قبل از آن من به همراه دوستم غلامرضا به يک پارک رفتيم و مقداري مشروبات الکلي نوشيديم. متهم اين پرونده جنايي ادامه داد: وقتي بازي شروع شد در واقع ما حالت طبيعي نداشتيم تا اين که در ميانه بازي سرويس را که زديم مورد اعتراض «رحمت» (يکي از بازيکنان طرف مقابل) قرار گرفت او مدعي بود ما هنوز حاضر نبوديم که سرويس زده شد و يک امتياز از دست داديم! همين اعتراض به مشاجره لفظي بين ما انجاميد طوري که موضوع به توهين وفحاشي کشيد.

بعد از اتمام بازي زماني که در رختکن بوديم ناگهان «رحمت» از پشت سر چند ضربه با مشت به سروصورتم کوبيد. او قبلا به باشگاه بوکس رفته بود و مشت هاي محکمي مي زد با وجود اين آن جا نزاع با دخالت ديگر دوستان مان خاتمه يافت و همه ما به طرف روستا حرکت کرديم.

متهم به جنايت مسلحانه در ادامه اعترافات خود گفت: ابتداي ورودي روستا دوباره مشاجره ها آغاز شد و به درگيري با چوب و چاقو انجاميد در اين لحظه من که قبل از آن کتک خورده بودم به خانه رفتم و سلاح کلاشينکف را برداشتم سپس به همراه غلامرضا هنگامي به طرف هاي مقابل رسيديم که رو در روي يکديگر قرار گرفته بوديم! من قصد کشتن کسي را نداشتم و تنها مي خواستم با ترساندن آن ها زهر چشم بگيرم!

به همين دليل هم به صورت هوايي يا به در و ديوار شليک مي کردم که ناگهان گلوله به مصطفي خورد! او دوست قديمي من بود و فقط در اين نزاع نقش ميانجي را داشت! من نمي خواستم او را بکشم ولي گلوله به او خورده بود!

شايان ذکر است، در آغاز بازسازي صحنه قتل، ابتدا سرهنگ علي بهرامزاده (افسر پرونده) به تشريح بخشي از محتويات اين پرونده جنايي و اعترافات متهمان در مراحل بازجويي پرداخت و پس از آن نيز هرکدام از عاملان شرکت در نزاع دسته جمعي مسلحانه، نقش خودشان را در اين ماجراي هولناک شرح دادند.

بنابراين گزارش، با پايان يافتن اعترافات متهمان با صدور دستوري از سوي قاضي احمدي نژاد، آنان روانه زندان شدند تا اين پرونده جنايي ديگر مراحل قانوني خود را طي کند.

منبع: bartarinha.ir

http://www.CheKhabar.ir/News/158028/به رگبار بستن مرد جوان و کودک با کلاشينکف
بستن   چاپ