زنم خيانت کرد، من هم او را کشتم
شنبه 24 فروردين 1398 - 10:22:23 AM
چه خبر - زنم خيانت کرد، من هم او را کشتم

مردي وقتي فهميد همسر ثروتمندش با جواني ارتباط برقرار کرده و براي او خودرو خريده ‌است، زن را با ضربه چاقو کشت و از عابران خواست تا پليس را خبر کنند. اين متهم در دادگاه کيفري استان تهران پاي ميز محاکمه رفت و با توجه به رضايت اولياي‌دم درخواست بخشش کرد.

اين مرد ميان‌سال يک‌سال قبل بعد از اينکه همسرش را مقابل چشمان عابران کشت روي نيمکتي نشست و از آنها خواست تا پليس را خبر کنند. دقايقي بعد از اين ماجرا، وقتي مأموران به محل رسيدند جسد خون‌آلود زن جوان را پيدا کردند و به پزشکي قانوني بردند و مرد را بازداشت کردند.

متهم در همان بازجويي اوليه اتهام قتل همسرش را قبول کرد و گفت: وقتي متوجه شدم او با جوان ديگري ارتباط دارد ديگر نتوانستم خودم را کنترل کنم و خودم او را کشتم.

او درباره اينکه اختلافش با همسرش از کجا شروع شد و چرا او را کشت، گفت: من بزرگ‌ترين اشتباه زندگي‌ام را زماني کردم که خانه‌ام را به نام همسرم کردم. من خانه‌اي در غرب تهران به وسعت 450 متر داشتم که آن را به نام زنم کردم و با مشارکت هم خانه ‌را به يک آپارتمان تبديل کرديم. هفت واحد از آن به زنم رسيد، او ارثيه پدري هم داشت و يک‌دفعه خيلي به ثروت رسيد و از محل آپارتمان‌ها ماهانه 12 ميليون تومان اجاره مي‌گرفت.

از آن به بعد ديگر رابطه‌اش با من و بچه‌ها خراب شد. من به او گفتم زمين اين خانه مال من بوده ‌است، بايد نيمي از آن را به من بدهي اما قبول نمي‌کرد، هر بار بهانه‌اي مي‌آورد تا خانه‌ها را به من ندهد. گفتم اين خانه‌ها حق بچه‌هاي ماست اگر به نام من هم نمي‌کني مهم نيست به نام بچه‌ها بکن.

اين مرد گفت: مدتي بود که به زنم مشکوک شده‌ بودم کارهاي پرخطري مي‌کرد و تلفن‌هاي مشکوک داشت. متوجه شده ‌بودم با فردي رابطه دارد اما زير بار نمي‌رفت و مي‌گفت اين رابطه کاملا کاري است. من در آن زمان هم حرفش را قبول نمي‌کردم تا اينکه متوجه شدم علاوه‌بر من بچه‌هايم وخانواده همسرم هم متوجه شده‌اند.

آنها هم مي‌دانستند که همسرم دارد کارهاي خطايي مي‌کند، او مي‌خواست خانه‌ها را بفروشد و به پسر جوان بدهد. پسر در تهران زندگي نمي‌کرد، در شهرستان بود. پيشنهادهايي به همسرم مي‌داد که خيلي وسوسه‌کننده بود، اما معلوم بود انتهاي اين کار کلاهبرداري بزرگي است، چون اين اواخر متوجه شده ‌بودم همسرم يک خودروي گران‌قيمت براي او خريداري کرده‌ است.

متهم گفت: روز حادثه به زنم گفتم اگر نمي‌خواهي با من زندگي کني و دل به کسي ديگر بسته‌اي طلاقت مي‌دهم، اما خانه را به نامم بزن خانه مال من است؛ من به تو اعتماد کردم و خانه‌ام را به تو دادم اما مي‌خواهي آن را که سهم بچه‌هايم است، به يک پسر غريبه بدهي. همسرم به من نگاه کرد و گفت: درخواست طلاق غيابي داده‌ام و لازم نيست زحمت بکشي و اقدام کني. خانه و پول هم مال من است و خودم مي‌دانم چه بايد بکنم و به تو ربطي ندارد.

اين موضوع من را خيلي ناراحت کرد و مطمئن شدم که او هرچه را داريم، به پسر جوان مي‌دهد؛ آن‌قدر کنترل خودم را از دست دادم و عصباني شدم که ديگر نفهميدم چکار مي‌کنم؛ به او ضربه‌اي زدم و زنم درجا کشته شد و من هم روي يک نيمکت نشستم و از شهروندان خواستم به پليس زنگ بزنند و من را معرفي کنند.

بعد از گفته‌هاي اين مرد، فرزندان او به دادسرا احضار شدند تا خواسته خود را مطرح کنند. آنها گفتند از پدرشان شکايتي ندارند و ادامه دادند: مادرمان با فردي ارتباط داشت و ما اين را مي‌دانستيم، اما حاضر نبود او را رها کند. مادرمان مي‌خواست دارايي‌اش را به نام آن فرد بزند و بارها هم به خاطر اين مسئله با او دعوا کرده ‌بوديم.

هرچند مادرمان را دوست داشتيم و پدرمان نبايد او را به قتل مي‌رساند، اما آنچه پدرمان درباره او گفته ‌است، حقيقت دارد. او با خانه‌اي که پدرمان به نامش زد و با ارثيه پدري‌اش ثروتمند شد و مي‌خواست ثروتش را آن‌طور که دوست دارد، خرج کند و ما را در تنگنا قرار مي‌داد. اينکه او براي پسر غريبه ماشين خريده‌ بود همه را خيلي ناراحت کرده ‌بود. با توجه به اينکه قاتل پدرمان است، از او گذشت مي‌کنيم.

پرونده بعد از پايان جلسات بازجويي با صدور کيفرخواست به شعبه 2 دادگاه کيفري استان تهران فرستاده‌ شد، از آنجايي که اولياي‌دم اعلام گذشت کرده بودند پرونده به‌لحاظ جنبه عمومي جرم مورد رسيدگي قرار گرفت. متهم با حضور در شعبه دادگاه کيفري استان تهران يکبار ديگر اتهام قتل را قبول کرد و گفت: همان‌طورکه قبلا گفته‌ام همسرم به من خيانت کرد و مي‌خواست اموالي را که متعلق به فرزندانم بود، به نام يک پسر غريبه بکند؛ بهانه‌اش اين بود که دارد با آن پسر کار مي‌کند و قرار است ساخت‌وساز کنند و به همين دليل هم مي‌خواهد آپارتمان‌ها را بفروشد و با پولش کار کند، او مي‌خواست از من طلاق بگيرد. خانواده خودش و فرزندانم در جريان کارهايي که همسرم مي‌کرد، بودند. با توجه به اينکه آنها اعلام رضايت کرده‌اند، من از دادگاه درخواست بخشش دارم.

با پايان جلسه رسيدگي، قضات براي تصميم‌گيري در اين زمينه وارد شور شدند.

منبع: bartarinha.ir

http://www.CheKhabar.ir/News/156149/زنم خيانت کرد، من هم او را کشتم
بستن   چاپ