حجت االاسلام گلي در گفتگويي درباره تفاوت نگاه مديران و منتقدان در صداوسيما و توليدکنندگان آثار نمايشي گفت: تلقي جامعه منتقدان، مديران و جامعه فرهنگي صداوسيما نسبت به رويکردهاي آثار نمايشي سازمان با تلقي توليدکنندگان و هنرمنداني که در بخش هاي مختلف کارگرداني، تهيه کنندگي و فيمنامه نويسي فعاليت دارند متفاوت است.
وي ادامه داد: ما به آثار نمايشي به عنوان يک کتاب مصور نگاه مي کنيم که بايد مخاطب از آن درس بياموزد و و آموخته هاي جديدي را از هر صفحه دريافت کند. البته وقتي گفته مي شود نگاه نخبگان و گروه هاي مرجع نگاه آموزشي، دانشي و ارتقادهنده است منظور بر اساس استانداردهاي آموزشي است و نه اينکه تلويزيون مجموعه اي از کتاب هاي فربه باشد بلکه مسلما دنياي تصوير دنياي متفاوتي است که بايد به همه عناصر لازمه آن توجه داشت.
اين کارشناس مذهبي با اشاره به نگاه حاکم در تلويزيون توضيح داد: من در مقامي نيستم که بگويم کدام ديدگاه درست است اما واقعيت اين است که اکنون آثار از نگاه نخبگان و جامعه فرهنگي فاصله دارد و به نگاه توليدکنندگان آثار متمايل است و آنچنان که مي بينيم بسياري از مخاطبان تلويزيون براي رفع نياز به سراغ اين رسانه نمي آيند بلکه با ميل مي آيند و به دنبال سرگرمي هستند.
«کيميا» را نمي توان با «خاک سرخ» و «در چشم باد» مقايسه کرد
حجت الاسلام گلي در بخش ديگري با اشاره به سريال «کيميا» که اين شب ها به کارگرداني جواد افشار از شبکه دو سيما پخش مي شود، گفت: با توجه به آنچه که گفته شد سريال «کيميا» را هم بايد در همين چارچوب ها بررسي کرد. در وهله اول بايد در نظر داشت که اين سريال را نمي توان به طور مثال با اثري مثل «شهرزاد» ساخته حسن فتحي مقايسه کنيم و درباره موفقيت آن بحث کنيم بلکه بايد آن را با توجه به درجه و سطحي که دارد با اثري مثل خودش مقايسه کنيم و در چنين مقايسه اي نمي توان انتظار داشت که «کيميا» همچون سريال هاي «خاک سرخ» ساخته ابراهيم حاتمي کيا يا «در چشم باد» اثر مسعود جعفري جوزاني که با درجه کيفي الف ساخته شدند، باشد. براي يک سکانس از «در چشم باد» گاهي عوامل سه روز مشغول چيدن ميزانسن و يا طراحي گريم و ديگر موارد مي شدند.
وي ادامه داد: سريال «کيميا» را بايد با آثار درجه ب مقايسه کرد، اين اثر بيشتر شبيه کارهاي مناسبتي است و البته در مقام اين مقايسه اثر موفقي است و مي توان نمره متوسط به بالا را به آن داد.
اين منتقد و کارشناس در پاسخ به ميزان موفقيت سريال «کيميا» و نقاط ضعف اين اثر يادآور شد: اين سريال اشکالاتي دارد که در درجه اول متوجه خود صداوسيماست چراکه از پرداختن به مسايل، مفاهيم و موضوعات و عمق بخشي به آنها غفلت کرده است. عمق بخشي به مسايل در فيلمنامه مورد توجه قرار مي گيرد، فيلمنامه اي که مصوب مي شود بايد مساله اي را طرح کرده باشد، درحاليکه «کيميا» و آثاري از اين دست از عمق محتوايي صحيحي نسبت به آنچه مي خواهند بيان کنند، برخوردار نيستند.
بدترين شخصيت و نقش در «کيميا»
حجت الاسلام گلي با اشاره به اينکه «کيميا» توانسته مخاطب را با خود همراه کند، عنوان کرد: اگرچه اين سريال چندان عميق نيست اما توانسته مخاطبان را پاي خود بنشاند با اين حال مخاطب گاهي فکر مي کند تنها در حال ديدن يک اثر اجتماعي است و نه سريالي که بنا بود به انقلاب و دفاع مقدس بپردازد. تصويرسازي از ساواک، پيروزي انقلاب و مبارزه هاي مردم و جنگ هايي که ما در سريال ديديم تصاويري سطحي بودند که ما بسياري از آنها را باور نمي کنيم اگرچه که مخاطب را ناراحت هم نمي کند و وقتش را براي تماشاي آن صرف مي کند.
وي درباره لطيفه هايي که نسبت به سريال ساخته شده و در فضاي مجازي منتشر شده است، اظهار کرد: مردم را نمي توان به تماشاي يک اثر اجبار کرد و همين که «کيميا» توانسته است مخاطبش را پاي خود نگه دارد و آن را پيگيري مي کند نوعي موفقيت است. اين پيگيري نشان مي دهد که سريال تا حدي براي آنها اهميت داشته است و توانسته توجه آنها را جلب کند. با اين حال مخاطب مي داند که براي دانستن تاريخ سرزمينش نمي تواند به اين سريال رجوع کند چراکه اثر عميقي نيست. از طرفي هم نبايد از اين سريال توقع زيادي داشت و آن را با کاري مثل «مدار صفر درجه» ساخته حسن فتحي مقايسه کرد. «کيميا» محصول ذهن نويسنده اي است که بيشتر آنچه را که مردم برايش روايت کرده اند به نگارش درآورده است تا اينکه سراغ تحقيق ها و پژوهش ها رفته باشد.
اين مشاور مذهبي مجموعه هاي تلويزيوني در بخش ديگري از سخنان خود با اشاره به شخصيت پردازي «کيميا» تصريح کرد: بدترين شخصيت در سريال خود کيمياست که باورپذير نيست و بسيار احساسي عمل مي کند. او يک قهرمان شعاري است که تنها کارگردان به عنوان قهرمان قبولش دارد. کيميا در پيشرفت قصه به مخاطب کمکي نمي کند و منفعل است و در چارچوب هاي يک قهرمان عمل نمي کند. حتي مي توان گفت مادر کيميا از اين حيث بهتر مي تواند در مقام يک قهرمان قرار بگيرد.
وي ادامه دامه داد: چهره هاي منفي در اين سريال بسيار ساده لوح هستند. چهره هاي ساواکي نه تنها کار خود را بلد نبودند بلکه مخاطب دلش هم براي آنها مي سوخت به جاي آنکه از آنها متنفر باشد. شخصيت آرش هم در اين سريال نمي تواند مثل يک ضد قهرمان عمل کند و مخاطب را نمي ترساند بلکه فقط کمي مخاطب را عصبي مي کند.
حجت الاسلام گلي در پايان بيان کرد: با اين حال همچنان که گفته شد به نظرم اين سريال در نگاه عموم مردم موفق بوده است و مي توان به آن نمره 60 از 100 را داد.
منبع : mehrnews.com