آزاده نامداري: هيچ کس نبايد از زنان قدرتمند بترسد!
پنجشنبه 9 اسفند 1397 - 10:03:23 AM
چه خبر - روايت مجري زن دور از تلويزيون از پروژه «مادران خسته»

سال‌ها اجراي تلويزيوني مي‌کرد؛ دختر جواني که روزگاري با روسري‌هاي رنگي و چادر متفاوتي که آن روزها مي‌پوشيد، خيلي زود توجه‌ها را در يکي از ساعات مرده تلويزيون به خود جلب کرد. شاخصه‌اش تند حرف زدنش بود. آنقدر که هنوز هم وقتي حرف مي‌زند، در حرف‌هايش دنبال آزاده 19ساله‌ مجري «تازه‌ها» مي‌گردي اما چيزي که پيدا مي‌کني، مادر جواني است با همه دغدغه‌هاي مادرانه و زنانه؛ آرام‌تر حرف مي‌زند و پخته‌تر. آزاده نامداري در اولين گفت‌وگويش پس از سه سال، براي خبرآنلاين از دغدغه‌هايي مي‌گويد که براي مادران جامعه دارد؛ دغدغه‌هاي مادرانه‌اي که هدف نهايي‌اش سلامت جامعه است.

شما سال‌ها مجري بوديد و بيشتر مردم شما را با اجراي برنامه‌هاي مختلف به ياد مي‌آورند اما در بخش معرفي خود در صفحه شخصي‌تان، عنوان مجري را حذف کرده و نوشته‌ايد روانشناس خانواده و عضو يک کلينيک روانشناسي. ديگر نمي‌خواهيد مجري باشيد؟

در زندگي اولويت‌بندي‌هايي وجود دارد. من حدود 12 سال مجري تلويزيون بودم. شبکه يک، شبکه جام جم و شبکه دو برنامه داشتم. زمان سال تحويل برنامه داشتم و گاهي هم همزمان دو برنامه داشتم. 12 سال تمام زندگيم براي تلويزيون بود و اصلا از اين موضوع ناراحت نيستم. مجري‌ هم نبودم که يک نفر به عنوان نويسنده يک‌سري برگه دستم بدهد و بگويد بخوان. از لحظه‌اي که برنامه مي‌خواست استارت بخورد، حضور داشتم و در مورد محتوا و دکور و چيزهاي ديگر نظر مي‌دادم. براي همين واقعا بدون اغراق 12سال همه زندگيم را صرف کاري کردم که عاشقش بودم.
بعد از اينکه به دلايل مختلفي که واقعا نمي‌دانم دليل اصلي‌اش چيست، از تلويزيون فاصله گرفتم، يک سري برنامه با شبکه آپارات کار کردم به نام «آبان» که آن برنامه را هم خيلي دوست دارم، چون مبحث زنان يکي از دغدغه‌هاي من است.

گفتگو با آزاده نامداري,آزاده نامداري و دفاع از حقوق زنان,آزاده نامداري,مصاحبه با آزاده نامداري
صحبت هاي آزاده نامداري

اما درباره بيوي اينستاگرامم، جمله اول نوشتم: «خانومي که شما باشي»، اين اسم آخرين برنامه من در تلويزيون است و اسم کتابي است که منتشر کردم و سرگذشت سه تا خانم را نوشتم و به نظرم کتابي است که ارزش خواندن دارد. من يک خانم هستم و مسائلي که مربوط به زنان است برايم اهميت دارد و نمي‌توانم بي‌تفاوت از کنار آن بگذرم. در بخش ديگري از بيو هم به تحصيلاتم در حوزه روانشناسي اشاره کردم. من فکر مي‌کنم آدم‌ها چند بعدي هستند و اگر در طول سال‌ها آدمي تغيير نکند از نظر من اتفاق خوبي نيست. آدم‌ها حق دارند که تغيير کنند و در طول زمان بينش‌شان تغيير مي‌کند و اين را شامل حال خودم هم مي‌دانم. يک بعد زندگي من رشته تحصيلي‌ام يعني روانشناسي است و نگاه اصلي من خانواده است و به نظرم ستون اصلي خانواده هم مادرها و زنان هستند.

به ترکيب اين دو، يعني عشقي که به اجرا داريد و رشته تحصيلي‌تان فکر کرديد؟

زماني که در تلويزيون بودم چنين طرحي را مطرح کردم. من جزو مجري‌هايي هستم که اعتقاد دارم اجرا بايد تخصصي باشد. قبلا من شنيده بودم که مجري بايد اطلاعاتي به وسعت اقيانوس و به عمق يک سانتيمتر داشته باشد ولي من چنين تصوري ندارم. من دوست دارم تلويزيون برنامه‌هايي داشته باشد که آن برنامه‌ها، مجري‌هاي متخصص موضوع آن را داشته باشند. من پيشنهاد داده بودم که يک برنامه داشته باشيم و فکر مي‌کنم آن برنامه مي‌توانست خيلي بگيرد و وقتي داشتم دوستان را براي اين برنامه مجاب مي‌کردم، مي‌گفتم من دلم مي‌خواهد برنامه‌اي داشته باشم که پاتوق روانشناس‌ها و روانپزشک‌هاي مطرح کشور باشد و مخاطبان ما مشکلات‌شان را بگويند.

گفتگو با آزاده نامداري,آزاده نامداري و دفاع از حقوق زنان,آزاده نامداري,مصاحبه با آزاده نامداري
گفتگو با آزاده نامداري

يک چيزي در فرهنگ ما ايراني‌ها هست که دکتر رفتن برايمان سخت است، نزد روانشناس رفتن که ديگر هيچ. شايد از طريق تلويزيون مي‌شد اين‌طور فرهنگ‌سازي کرد که يک مقدار ما کمک کنيم و يک مقدار هم مردم را راهنمايي کنيم که همانطور که جسم مريض مي‌شود، ممکن است روح هم مريض شود و اين بيماري بايد درمان شود. به طور مثال افسردگي اين روزها مثل سرماخوردگي زياد شده. در خانواده درماني اين نکته وجود دارد که بيماري‌هاي رواني به سه نسل سرايت مي‌کند. وقتي من بيمارم، دکتر نمي‌روم و درمان نمي‌شوم بايد بدانم که اين بيماري به سه نسل بعد سرايت مي‌کند. روش کار آقايي به اسم مينوچين که يک خانواده درمانگر است، اين بود که داخل خانواده‌ها مي‌رود و در ميان خانواده مشکلات را حل مي‌کرد. يعني بيماري‌هاي روحي فردي نيستند و بايد در داخل خانواده درمان شوند ولي در فرهنگ ما چنين چيزي نيست. بعضي مشکلات بايد در خانواده حل شود. امسال هم که سال جهاني «با هم حرف بزنيم» است و اين نشان مي‌دهد که ريشه اصلي خيلي از مشکلات خانواده‌ها اين است که با هم حرف بزنيم.

در برنامه «آبان» هم دغدغه شما زنان بود.

من زنم و طبيعي است که دغدغه زنان داشته باشم.

مي‌شود گفت فمنيست هستي؟

ما هيچ تعريف درستي از اين واژه نداريم و صرفا مثل يک برچسب بد از آن استفاده مي‌کنيم. من دغدغه خودم و زنان را داشتم به خاطر اينکه فکر مي‌کنم زنان بايد قدرتمند باشند، بايد عزت نفس داشته باشند، توانايي داشته باشند و اگر نداشته باشند، نيمي از جامعه فلج مي‌شود. حتي اگر زني فقط نقش مادري داشته باشد، او هم بايد قوي باشد چون بايد بچه‌اي را بزرگ کند و زن يک مردي باشد که اگر يک زن ناآگاه خموده و خسته باشد، آن جامعه فشل است.

بيشتر بدانيد : کمپين جديد و جنجالي آزاده نامداري براي احقاق حقوق زنان

پس براي همين هم برنامه‌هايي که ساختي و هم کتابي که نوشتي در حوزه زنان است و الان اولين جمله اينستاگرامت خانومي که شما باشي است؟

من واقعا يک جاهايي از اجحافي که در حق خانم‌ها مي‌شود، عذاب مي‌کشم. يک چيزهايي را من به عنوان يک زن مي‌فهمم و با لطافت زنانه حس مي‌کنم. در فضاي سياست مثلا وقتي به يک زن پستي مي‌دهند، مطمئنا نگاه او به دنيا لطيف‌تر است و شايد به بچه‌ها و خانواده‌ها بيشتر فکر کند و نوع مديريتش متفاوت باشد.

ولي در تلويزيون به نظر مي‌رسد نسبت به ساخت برنامه در حوزه زنان ترسي وجود دارد؟

ساختن برنامه‌هايي شبيه «آبان» در تلويزيون و براي زنان خيلي سخت است.

هدف شما در «آبان» چه بود؟

پيشنهاد ساخت «آبان» را که از دوستان‌مان در آپارات گرفتيم، واقعا فکر کرديم و آن 16 مهماني هم که آورديم، 16 تا خانم از طيف‌هاي مختلف بودند. ورزشکار، سينماگر، سياستمدار و ... اينکه درباره بيوي اينستاگرامم هم گفتي، دغدغه من است که از زنان خواهش کنم درباره مشکلات‌شان حرف بزنند و از اين موضوع نترسند. يک کار ديگري که اين روزها بسيار برايش دارم، تلاش مي‌کنم و حتما به سرانجام مي‌رسانمش، يا يک برنامه از دلش در مي‌آورم يا يک سري نشست‌هاي متفاوتي را برگزار مي‌کنم. مي‌خواهم اين جسارت را به مادرها بدهم.

بيشتر بدانيد : درخشش مجدد آزاده نامداري با برنامه آبان و خواب مسئولان صداوسيما

کمي بيشتر توضيح بدهيد.

يک طرحي در ذهن من است با عنوان «مادران خسته»، ما بايد اين جسارت را به مادرها بدهيم که اگر بعد از بچه‌دار شدن به هر دليلي مشکلاتي دارند، جرات طرح مشکلات‌شان را داشته باشند. به نظر من اين تفکر اشتباه است که بچه فقط مال مادر است و پدر فقط وظيفه دارد خورد و خوراکش را فراهم کند. زن و مرد با هم تصميم گرفته‌اند بچه‌دار شوند و يک پروژه را شروع کنند. بچه داشتن يک پروژه است و اين پروژه يک نفري نيست، يعني يک بارِ روي دوش يک زن نيست. ما در جامعه زن‌هايي را مي‌بينيم که بعد از زايمان‌شان چه به لحاظ روحي و چه به لحاظ جسمي دچار مشکلاتي مي‌شوند، اما حتي جرات نمي‌کنند درباره آن صحبت کنند. چرا؟ چون اين موضوع يک تابو است. اينکه مادري بگويد من خسته‌ام، يا من تنهايي از عهده نگهداري از فرزندم برنمي‌آيم و به کمک نياز دارم اين در جامعه پذيرفته شده نيست. انگار که مادرها بايد هميشه بگويند که همه چيز خيلي خوب است و جرات اينکه از درونيات‌شان صحبت کنند را ندارند.

گفتگو با آزاده نامداري,آزاده نامداري و دفاع از حقوق زنان,آزاده نامداري,مصاحبه با آزاده نامداري
آزاده نامداري

ديروز روز مادر بود، ما به دستبوسي مادرها رفتيم. جايگاه و منزلت مادر مشخص است اما من مي‌خواهم بگويم که بايد جامعه اين جرات را به مادران ما بدهد که اگر به لحاظ روحي مشکلي دارند، بتوانند از مشکلش حرف بزنند و از ديگران براي حل مشکلش کمک بگيرند. خيلي وقت‌ها مادرها بعد از بچه‌دار شدن شغل‌شان را از دست مي‌دهند يا موقعيت‌شان را از دست مي‌دهند و يا به دلايل خيلي زياد و متفاوتي به لحاظ روحي آرامش سابق را ندارند. اينجاست که نقش همسران‌شان پررنگ تر مي‌شود و جامعه بايد به کمک اين مادران بيايد و کاش قوانيني در جامعه وجود داشت که از اين مادرها حمايت مي‌کرد.

شايد اين يکي از دلايلي است که ميل به بچه‌دار شدن کمتر شده.

من در يکي از برنامه‌هاي «آبان» از زني که در سيستان و بلوچستان فرماندار شده بود و کارش خيلي سخت بود، درباره اشتغال زنان در پست‌هاي مهم پرسيدم. گفت وقتي قرار است مسندهاي مهم را به زنان بدهند يک نگراني وجود دارد، آن هم اين است که ممکن است آن زن صاحب فرزند شود و براي مدتي از شغلش فاصله بگيرد. از آن طرف هم ما مي‌گوييم زن خيلي مهم است و بچه‌دار شدن هم خيلي اتفاق خوبي است. من مي‌گويم بياييم خواهش کنيم فرهنگ اين را در جامعه جا بيندازيم که علاوه بر اينکه بهشت زير پاي مادران است و مادر نقش بسيار مهمي دارد و باارزش است گاهي جرات کند که بگويد حالم خوب نيست، يک وقت‌هايي است که مي‌خواهم براي خودم باشم.
به نظر من جامعه اين فرصت را از مادرها مي‌گيرد، چون مادرها هميشه بايد لبخند بزنند و بگويند که همه چيز خوب است. به نظر تو چقدر پدرهايي داريم که در اين زمينه همسرانشان را همراهي مي‌کنند؟ تازه شما بچه‌هاي عادي را نبينيد. بچه‌هايي هستند که اختلالاتي دارند و کار را براي پدر و مادر سخت تر مي‌کنند. اينجا باز هم مادر خانواده بايد قوي‌تر باشد و باز هم از طرف خانواده و جامعه نياز به کمک دارد.

با توجه به اينکه برنامه‌اي که قرار است در بستر اينترنت ساخته شود بايد يک مقدار زردتر باشد تا ديده شود، فکر مي‌کني اگر چنين برنامه‌اي بسازي چقدر ديده شود و اگر نتواني بسازي با اين نشست‌ها چقدر مي‌تواني روي فرهنگ 80 ميليون نفر اثرگذار باشي؟

من همه تلاشم را مي‌کنم. من يک نفرم اما همه زورم را مي‌زنم و تا جايي که بتوانم هم يارکشي مي‌کنم. با دوستان روانپزشک و روانشناسم اين نشست‌ها را ده‌ها بار برگزار مي‌کنم و از هر زني از هر صنف و اعتقادي دعوت مي‌کنم، حتي دختراني که هنوز ازدواج نکرده‌اند چون آنها بايد بدانند بعدا چه اتفاقي قرار است، بيفتد. دلم مي‌خواهد آنها هم در اين نشست‌ها شرکت کنند، بشنوند و آگاه باشند. من هم به عنوان يک زن از تمام قدرتم و روابطم استفاده مي‌کنم و تلاش مي‌کنم و حتي اگر نتوانستم کار اجرايي کنم، درباره‌اش مي‌نويسم چون اين را وظيفه خودم مي‌دانم. من فکر مي‌کنم اثرگذاري، مهم‌ترين مسئله در اين فضاي فرهنگي است.

برنامه‌سازي در اين زمينه چه کمکي مي‌تواند بکند؟

برنامه بايد اثرش را روي جامعه بگذارد. من به شخصه مجري برنامه‌هاي اجتماعي هستم و دردهاي اجتماعي را حس مي‌کنم و دوست دارم درباره‌اش حرف بزنم. يک زماني ما در برنامه‌مان راجع به پوشش حرف زديم. راجع به آدم‌هايي حرف زديم که در جامعه پذيرفته شده نبودند اما من معتقدم رسانه بايد درباره همه چيز حرف بزند تا بتواند به فرهنگ‌سازي در کشور کمک کند. و من مي‌دانم که کار کردن در اين حوزه باعث مي‌شود به شدت مورد انتقاد قرار بگيري. وقتي برنامه «آبان» را هم شروع کرديم، عده‌اي بدون اينکه درباره واژه‌اي به اسم فمنيسم اطلاعي داشته باشند، به برنامه انگ فمنيستي زدند.

براي ساخت «خانومي که شما باشي» در تلويزيون مشکلي پيدا نکردي؟

در همان برنامه هم با سانسور مواجه شدم. خانم ساناز مينايي را دعوت کرده بودم، تماشاچي‌هايي که با خودش آورده بود، هم زنان و هم مردان، شاگردان کلاس آشپزي خودش بودند. بعد از گفت‌وگو من از تماشاگران پرسيدم چه کسي آشپزي‌اش خيلي خوب است؛ سه چهار نفر از آقايان گفتند ما؛ پرسيدم توي خانه هم آشپزي مي‌کنيد؟ گفتند اصلا چه معني دارد مرد در خانه آشپزي کند. چون فکر مي‌کردند آشپزي خانه، کار زن است و فقط شغل اينها آشپزي است. اين برنامه را تلويزيون پخش نکرد، چون من در پايان برنامه گفتم خانم‌ها و آقايان يادتان باشد که آشپزي هم يک مهارت است، مثل رانندگي. زن و مرد ندارد.

بيشتر بدانيد : بازگشت دوباره «خانومي که شما باشي» به تلويزيون

شايد اگر اين برنامه الان بود، شايد پخش مي‌شد.

شايد اگر الان بود پخش مي‌کرد، شايد. در قسمت ديگري از برنامه که درباره سفر بود. مائده طهماسبي يک مهمانم بود به عنوان کسي که خيلي سفر مي رفت و يک زن ديگر که مي گفت من سفر را دوست ندارم. خانم طهماسبي حتي به اين اشاره کرد که من مادرشوهر پيري دارم که وقتي مي خواهيم سفر برويم نمي توانيم او را تنها بگذاريم. گاهي فرهاد پيش او مي ماند من به سفر مي روم، گاهي من پيش او مي مانم فرهاد به سفر مي رود. به نظر من اين يعني خيلي خانواده و يعني من براي مادرشوهرم و شوهرم احترام زيادي قائلم. آن برنامه هم پخش نشد و وقتي من پرسيدم، گفتند براي اينکه شما تنها سفر کردن براي زن ها را ترويج مي کنيد ولي اصلا من دنبال ترويج چيزي نبودم. اين شد که من واقعا به اين نتيجه رسيدم که نمي شود اينطور کار کرد. کار کردن درباره خانم ها اما و اگر دارد، سريع انگ فمنيست مي زنند در حالي که هيچ تعريف درستي از فمنيسم ندارند. جالب است در يکي از برنامه هاي «آبان» که دياميرزا مهمان من بود، در پايان برنامه جمله اي گفت که من پرسيدم شما فمنيست هستيد؟ و او گفت: مگر مي شود زني فمنيست نباشد؟ اصلا در فرهنگ آنها فمنيسم جور ديگري تعريف شده.

مي دانم که مادر همسر شما کتاب‌هايي درباره فمنيسم اسلامي دارد. ترکيبي که خيلي ها آن را رد مي کنند.

نظرات ايشان بطور دقيق در کتابها و دست نوشته هايشان وجود دارد،اما به نظر شخص من کساني که مي گويند اين دو عبارت ترکيب نمي شوند يا با مفاهيم اسلامي آشنايي ندارند يا کلمه فمنيسم را نمشناسند در يک جامعه اسلامي اتفاقا خانم ها بخش مهمي از جامعه هستند و اتفاقا اگر به سال هاي دور برگرديم و زمان هايي که ائمه و پيامبر ما بودند و اصلا در همين کتاب مقدسمان قرآن مطالعه کنيم متوجه مي شويم که چقدر براي زن احترام ويژه اي قائل بودند و اصلا جايگاهي که زن در دين اسلام دارد با جايگاهي که الان در جامعه اسلامي ما دارد متفاوت است.

پس شما در پي احقاق حقوق. خانوم‌ها هستيد؟

درحد توانم بله.و همينطور شأن و منزلت و جايگاه واقعي يک زن. ما در جامعه‌اي زندگي مي‌کنيم که جامعه اسلامي است و در اين جامعه مي‌خواهيم زن‌هاي ما قدرت داشته باشند و مي‌خواهيم که شغل هاي دون‌پايه را براي زنان در نظر نگيرند، قرار نيست زن ها هميشه منشي باشند.قصدم توهين به شغلي نيست منظورم رتبه بندي شغل‌هاست.زن ها قدرتمند هستند و اگر زن را مادر مي داني، آن مادر مي تواند نسلي را پرورش بدهد و مديريت کند. اين است که بايد به زن بها و قدرت داد. زمان پيامبر زن ها فعاليت اقتصادي مي کردند. در زمان اعراب جاهليت وقتي پيامبر مبحث مهريه را مطرح کرد، عده اي اينگونه رفتار مي کردند که مهريه از شوهر به پدر دختر داده مي شد ولي مهريه را پيامبر حق زن دانست و در آن زمان زن ها فعاليت اقتصادي مي کردند. شما تصور کنيد زني قدرت اقتصادي داشته باشد هرگز زير بار ظلم نمي‌رود،و از شما مي‌پرسم چرا بايد از زن قدرتمند ترسيد؟ چرا موقع انتخاب شغل اغلب در مسند شغل‌هاي حساس آقايون مي‌نشينند؟

بيشتر بدانيد : آزاده نامداري از فردا با زنان موفق ايراني در تلويزيون

بيشتر بدانيد : آزاده نامداري پشت صحنه کنسرت مخصوص بانوان در کنار بازيگران + عکس

بيشتر بدانيد : توهين ناشايست و تند آزاده نامداري به پرستو صالحي : تو معلوم الحالي

بيشتر بدانيد : آزاده نامداري: آقاي روحاني مي دانيد به خاطر دفاع از شما فحش خوردم

بيشتر بدانيد : آزاده نامداري بازهم جنجال آفريني کرد + عکس


منبع: khabaronline.ir

http://www.CheKhabar.ir/News/154192/آزاده نامداري- هيچ کس نبايد از زنان قدرتمند بترسد!
بستن   چاپ