فيلم هاي ترسناک سينماي ايران به بهانه پخش سريال «احضار» + عکس
جمعه 19 بهمن 1397 - 10:01:50 AM
چه خبر - وحشت و دلهره در سينماي ايران

وحشت؛عنصري نام آشنا در بطن زندگي است و سينما كه وامدار زندگي و گاه بخشي جدايي ناپذير از آن است را نيز نمي توان خالي از اين عنصر تصور كرد.شايد بتوان گفت از همان روزهاي نخست پيدايش سينما، آنچه بر پرده فراخ نقره اي پيش چشم تماشاگران جان مي گرفت، خالي از تعليق و حتي وحشت نبود، همان روزهاي ابتدايي و همان تماشاگران خوش شانسي كه افتخار ديدن اولين نماي متحرك يعني ورود قطار به ايستگاه را داشتند اما ناگهان با وحشت از آنچه از پرده نقره اي به سرعت به سمت‌شان مي‌آمد،به سرعت سينما را ترك كردند. سينمايي كه بعدها با بازسازي تصاويري از گذشته يا بازآفريني و جاودان سازي افرادي كه سال ها پيش مرده بودند، به نوعي احضار روح را نيز پشت پرده خود،جامه پوشاند!روزها گذشت و فيلم هاي صامت،صاحب صدا شدند.صدا، همان عنصر مكمل ترس كه به تنهايي مي توانست رعب و وحشت را از مخاطبان بگيرديا با تسكين موقت، ناگهان آن‌ها را در موقعيت هاي حساس،دچار شوك و هيجان كند.
ردپاي وحشت در تاريخ سينما امادر نقاطي پررنگ و در برهه اي كمرنگ و حتي محو مي شود. ردپايي كه نشأت گرفته از تغيير و دگرديسي است؛ تغييري وابسته به نشانه هاي فرهنگي و سياسي. جايي كه در آغاز هيولاهاي زميني عامل ترس بوده‌اند، بعد نوبت به بيگانگان فرازميني رسيد، سپس شيطان و شيطان صفتان از راه رسيدند، مردگان زنده شدند و همه جا را بلعيدند و سرانجام رواني ها با چاقوهاي تهديدگر ترس آفريدند!گفتار پيش رو به دنبال يافتن اين رد پاهاست در سينمايي كه سال هاست مي ترسد اما نمي ترساند!

بيشتر بدانيد : مهم‌ترين فيلم‌هاي سينماي وحشت ايران از ديروز تا امروز

سر آغاز فيلم ترسناك در سينماي جهان، از فرانسه تا ژاپن

نخستين فيلم ترسناك تاريخ سينما، به سال 1886 برمي‌گردد.سالي كه ژرژ ملي يس،با فيلم «قصر شيطان» مفهوم رعب و وحشت را به هنر هفتم تزريق كرد و از آنجا كه پديده هاي بديع حتي اگر براي ارضاي حس كنجكاوي باشد به چشم مي آيد،اين فيلم مخاطبان فرانسوي را تا حدودي راضي كرد.ژرژ نيز به دنبال اين اقبال،سه سال بعد فيلم ديگري با نام «غار شياطين» ساخت.به اين ترتيب نخستين آثار سينماي وحشت مديون تخيلات او است. در شرق اما، ژاپني ها را كه در زمينه ادبيات و روايت هاي ترسناك سابقه‌اي طولاني دارند،مي توان در اين گفتار گنجاند كه در نخستين دهه از پيدايش سينما از منابع ادبي و روايت هاي فولكلوريك ترسناك شان استفاده كردند؛ منابعي كه با نشان دادن تفكر و نگرش شرق نسبت به پديده روح، نشان مي‌دهد كه ابديت ترسناك‌تر از خود مرگ است.پس اگر ژانر وحشت را در پيوند با پيدايش و مصداق سينما ارزيابي كنيم و به آن لقب «ژانر مادر» بدهيم، بيراه نرفته ايم.

امتداد در سينماي ايران

امتداد اين ردپاها را در سينماي ايران دنبال مي كنيم.اما همان‌طور كه مفهوم «ژانر» به تنهايي يك مفهوم غير‌ايراني است، ژانر وحشت نيز در سينماي ايران بنيادين نيست و به عبارتي اصالت ندارد.شايد به همين دليل است كه بسياري از فيلمسازان كه به درك درست از مفهوم آن نرسيده اند نمي توانند قواعدجهاني آن را بومي سازي كنند.نتيجه اين است كه به جز مواردي چند، ژانر وحشت در سينماي ايران كماكان ناكام است.آلفرد هيچكاك معتقد بود در ژانر وحشت تا جايي كه ممكن است، بايد اسباب زجركشيدن مخاطب را فراهم كرد، اما فيلمسازان ما در اين ژانر اكثرا با آزمودن ها و تجربه گري هاي ناكام و خام خود به اين جمله هيچكاك جامه عمل پوشانده اند!

«حلقه» از پرفروش‌ترين فيلم‌هاي ژانر وحشت
«حلقه» از پرفروش‌ترين فيلم‌هاي ژانر وحشت

شايد يكي از دلايل اين است كه در تاريخ ادبيات ما، مسائلي نظير «دراكولا» درغرب، «مردگان زنده» در هند و «ارواح انتقام جو» در ژاپن وجود ندارد و سينماگران علاقه‌مند به اين ژانر با برداشت اشتباه از اين مسائل و با تلاش براي ايجاد ترسي كاذب به بيراهه مي روند و باعث تاسف است که ما بر داستان‌ها و روايت‌هاي بومي کشور خودمان تکيه نمي‌کنيم؛ روايت هاي کهن و حتي معاصر نواحي مختلف ايران كه سرشار از سوژه‌هاي بديع براي کار شدن در اين ژانر هستند.به عنوان مثال ژاپني‌ها بر باورهاي فرهنگي خود اعتماد کردند و در اين ژانر آن‌قدر موفق ظاهر شدند که حتي هاليوود شروع به بازسازي نسخه‌هايي از فيلم‌هاي آن‌ها در ژانر وحشت كرد، از جمله فيلم‌ «کينه» و «حلقه» که از پرفروش‌ترين فيلم‌هاي ژانر وحشت در دهه‌هاي اخير بودند.

بيشتر بدانيد : تفاوت فيلم‌هاي ترسناک ايراني و خارجي!!

اين نكته را نيز بايد در نظر گرفت كه تماشاگر سينماي ايران را نمي توان به راحتي ترساند مگر اينكه در سكانس ها، اسباب وحشت حقيقي ريشه يابي شده و گنجانده شود، نه ترس‌هايي که با واقعيت جامعه ما ميانه‌اي ندارند.اما اگر بخواهيم يك نمونه موفق در گردآوري اسباب حقيقي ترس در سينماي ايران مثال بزنيم به فيلمي مي‌رسيم كه نه داستاني بلكه مستند است. «تهران انار ندارد» اثري از مسعود بخشي است كه وقتي در دقايقي از پايان فيلم به پيش‌بيني فاجعه زلزله قريب‌الوقوع و مهيب تهران اختصاص مي‌يابد مي‌توان هراس را از نگاه تماشاگران فيلم فهميد؛ هراسي که از به وقوع پيوستنش گريزي نيست.

خاچيكيان ، هيچكاك سينماي ايران!

اگر سينماي ايران را به يك كشتزار بزرگ و فيلمسازان را به کشاورزاني كه از ترس خسارت ديدن تنها به كشت چند محصول تكراري و آزموده شده بسنده مي كنند تشبيه كنيم ،شايد بتوان مثال ساده اما خوبي پيدا كرد كه بتوان آن را به خالي ماندن جاي ژانر وحشت در سينماي ايران بسط داد. سينماي دفاع مقدس، ژانر اجتماعي، روايت هاي عاشقانه و كمدي هاي پرفروش، ازجمله ژانرهايي هستند که در سال‌هاي اخير به راه خود در سينماي ايران ادامه داده‌اند اما ژانر وحشت كماكان با يك پسرفت آشكار گلاويز است. مي‌توان ادعا كرد كه سينماي وحشت در جهان، پس از «رواني» هيچكاك، به دليل استقبال تماشاگران و منتقدان، اصلي ترين نقطه عطف تاريخي خود را سپري كرد.

ساموئل خاچيکيان در پشت صحنه فيلم قصه شب يلدا - 1349
ساموئل خاچيکيان در پشت صحنه فيلم قصه شب يلدا - 1349

در ايران البته ساموئل خاچيكيان را مي توان نام برد كه يكي، دو سال پس از «رواني»، نوع خاصي از سينماي دلهره‌آور را در ايران پايه گذاري كرد كه در فيلم هايش طي دهه هاي 30 تا 40 تا حدودي با ايجاد تعليق سعي در نزديك شدن به ژانر وحشت كرد اما اگر به طور شاخص بخواهيم از چند فيلم او ياد كنيم به سه اثر «فرياد نيمه شب» (1340) ، «دلهره» (1341) و «ضربت» (1343) قبل از انقلاب و دو فيلم «مردي در آينه» (1370) و «بلوف» (1372) بعد از انقلاب بر مي خوريم. چيزي كه در سينماي خاچيكيان باعث شد آثار او تا حدي به سينماي وحشت نزديك شود، بي شك به سبك كارگرداني و البته شيوه نورپردازي او باز مي گردد. در سينماي وحشت آن چيزي كه مي ترساند، عامل ايجاد كننده وحشت است. مثلا در «اسلشرها» يك بيمار رواني عامل اصلي ترس است اما در همان سال ها فيلم «ومپاير، زن خون آشام» توسط مصطفي اسكويي هم ساخته شد كه به دليل باور پذير نبودنِ همان عامل ايجاد كننده وحشت،به يك كاريكاتور ناخواسته از ژانر وحشت تبديل شد.

طلسم، در كشاكش خيال و واقعيت

در سينماي سال هاي ابتدايي بعد از انقلاب، همان روزگاري كه فيلم ها با اهداف و مواضع خاص ساخته مي شدند و همان سال هايي كه هنوز تكليف چگونه بودن و حتي بودن سينما روشن نبود. «طلسم» داريوش فرهنگ در سال 65 شكل گرفت. فيلمي كه داستانش هيچ جهت گيري اجتماعي و حتي سياسي مشخصي نسبت به جريان‌هاي جاري در سينماي ايرانِ آن سال‌ها را نداشت، بلكه تنها روايتي بود كه مي خواست خيال را با ترس و تعليق درآميزد.«طلسم» داستاني در آن‌سوي ناكجاآباد را روايت مي كند كه قرائن تنها حكايت از اين دارد كه لوكيشن خيالي قصه،خطه شمال است.

 فيلم ترسناک «طلسم» اثر داريوش فرهنگ
فيلم ترسناک «طلسم» اثر داريوش فرهنگ

عروس جوان (سوگند رحماني) به بهاي خوني ريخته‌شده به عقد مردي جوان (آتيلا پسياني) از خانواده‌ مقتول درمي‌آيد. در راه بازگشت به خانه، عروس و شوهرش و خانواده‌ داماد دچار توفان و حمله‌ گرگ ها مي‌شوند و در اين ميان مرد و عروسش از ديگران جدا مي‌شوند و مسيرشان به قصري مي‌افتد که اهالي آن‌جا را شوم مي‌دانند. در اين خانه يک شازده (جمشيد مشايخي) بريده از دنيا به همراه پيشکارش (پرويز پورحسيني) زندگي مي‌کند که همسر شازده (سوسن تسليمي) پنج سال پيش گم‌شده است.

پرويز پورحسيني در فيلم «طلسم»
پرويز پورحسيني در فيلم «طلسم»

سرانجام مشخص مي‌شود که اين گم شدن توطئه‌ پيشکارش است که در ايام جواني پدر شازده او را مقطوع‌النسل کرده است و او نيز که پسر معمارباشي سازنده‌ خانه است، دست به تلافي زده و عروس شازده را در گوشه‌اي از اين خانه پنهان کرده است.اين فيلم طي سال هاي 65 تا 68 نامزد دريافت چهار سيمرغ از چهار دوره از جشنواره فيلم فجر شد اما در اكران عمومي چندان نتوانست حس ترس را به مخاطب منتقل كند.

وحشت بومي شده در شب بيست و نهم

فيلم «شب بيست و نهم» ساخته حميد رخشاني در سال 68، بي شك مهم ترين اثر سينماي وحشت ايران است. والدين كاراكتر «محترم» هنگام به دنيا آمدن و خاک کردن جفت او، با ديدن شبحي نگران آينده هستند.در تابستان 42، شايعه‌اي درباره زلزله تهران سر زبان ها مي‌افتد و شهر تخليه مي‌شود. محترم در راه بازگشت به خانه، ميان خيال و واقعيت شبحي را بر بام خانه‌شان مي‌بيند و دقايقي بعد در چند متري خود در آشپزخانه با شبح روبه‌رو مي‌شود که باصداي وحشتناک به‌سوي او مي‌آيد و قصه با دلهره هاي بيشتر ادامه پيدا مي کند.

«شب‌بيست و نهم» فيلم ايراني در ژانر وحشت
«شب‌بيست و نهم» فيلم ايراني در ژانر وحشت

در اين فيلم، قواعد و مباحث ريشه اي ژانر، به خوبي بومي شده اند و فيلمساز توانسته تصوير تاثيرگذاري از رفتارهاي غيراخلاقي كه ترس مي آفريند را بازسازي كند.«شب‌بيست و نهم» مانند بسياري از فيلم هاي آمريكايي دهه 1970 و متعلق به ژانر وحشت، اين قابليت را دارد كه بازسازي شود.شايد يکي از دلايل موفقيت‌هاي اين فيلم اين بود که ترس از فيلم محدود به سالن‌هاي سينما نمي‌شد و اين واهمه و هراس همراه با تماشاگر در بيرون از سينماها هم امتداد پيدا مي كرد.

خلسه و ارتباطات راز آلود در فيلم اثيري

محمد علي سجادي، فيلمسازي در حوزه اجتماعي است که گرايش به سينماي واقع گرايانه شايد اصلي ترين عنصر فيلم هايش باشد. او قبلا نيز از اين قبيل داستان‌ها با ژانرهاي جنايي در کارنامه هنري خود داشته است با اين تفاوت که پرداخت سجادي به اين داستان‌هاي رازآلود، همواره داراي شکل دقيق و حساب شده‌اي بوده است.در ابتداي فيلم «اثيري» اما فيلمساز با نشان دادن حالت خلسه‌اي از خورشيد (هانيه توسلي) و ارتباط او با يک روح سرگردان، پرده از راز يک جنايت مخوف برمي‌دارد.

هانيه توسلي در فيلم «اثيري»
هانيه توسلي در فيلم «اثيري»

اثيري با حرکت در روندي آرام تا انتها ، تماشاگر را به شکلي عميق و دروني با فضاي قصه و شرايط روحي شخصيت‌هاي فيلم درگير مي‌کند اما ديري نمي‌پايد که اين آرامش برهم مي‌خورد و از لحظه‌اي که عمو سمندر (خسروشکيبايي) تابلوي نقاشي روح را مي‌بيند فيلم آهنگي سريع پيدا مي‌کند و به نظر مي‌رسد که توازن فيلم در نگاه تماشاگران به هم مي‌خورد.اين فيلم محصول سال 80 است.

خوابگاه دختران ، رونويسي از هم‌جنسان!

«خوابگاه دختران» ساخته محمدحسين لطيفي و محصول سال 83 است.اين فيلم تلاش مي‌کند با طرح موضوعاتي مانند جن و جن‌زدگي و پررنگ کردن حضور آن‌ها در جاي‌جاي فيلم موقعيت خود را در سينماي وحشت تثبيت کند.فيلم لطيفي اگرچه تلاشي است براي حضور در ژانر وحشت اما به‌رغم تمامي ترفندهاي وحشت‌آورش نسخه‌اي رونويسي شده از فيلم‌هاي موفق و دلهره‌آور اين‌گونه سينمايي است.

فيلم دلهره‌آور «خوابگاه دختران» ساخته محمدحسين لطيفي
فيلم دلهره‌آور «خوابگاه دختران» ساخته محمدحسين لطيفي

«خوابگاه دختران» با تکيه بر ترس دختران جوان از ساختماني متروکه که نزديک خوابگاه دانشگاه است، صداهاي مخوفي از آن به گوش مي رسد و روايت هاي مختلفي در مورد اين صداها در ميان اهالي محل وجود دارد، پيش مي رود و درست جايي که همه چيز به گونه اي پرداخت شده که حضور جن عيني و واقعي شود، زن سرايدار که به واسطه فيزيک، حرف هاي مرموز و ... اولين گزينه است به قتل مي رسد و پرونده ادامه فيلم به وحشت آفريني از طريق حضور يک قاتل زنجيره اي مي پردازد که دختران جوان را در شب عروسي مي دزدد و به قتل مي رساند.

پارک وي فريدون جيراني و روايت يك خشونت افسار گسيخته

«پارک وي» فيلمي به كارگرداني فريدون جيراني و محصول سال 85 است. محمدرضا شريفي نيا، بيتا فرهي،آنا نعمتي،نيما شاهرخ شاهي و رعنا آزادي ور از بازيگران اصلي آن هستند.مشكل اصلي «پارك وي» اما شايد اين نكته باشد كه آنچه تحت عنوان ژانر وحشت در اين فيلم دنبال مي‌شود، گيرايي اجتماعي چنداني ندارد و در فضاسازي ايراني و سينمايي امروز ايران، قابل باور نيست.

«پارک وي» فيلمي ترسناک به كارگرداني فريدون جيراني
«پارک وي» فيلمي ترسناک به كارگرداني فريدون جيراني

به عنوان مثال، وقتي قاتل رواني (کوهيار) به مرز جنون مي‌رسد و با تبر به جان پدر رها مي افتد فقط سکانس مشابه فيلم «درخشش» بازسازي مي شود كه بيشتر شبيه به وصله اي ناجور بر بافت شخصيت خودنمايي مي كند.اين فيلم روايت خشونتي افسارگسيخته است که فقط بر وجوه پررنگ آن تکيه شده نه جايگاه قرار گرفتن در کليت فيلم و از اين‌جاست که برخي جزييات موجود در فيلم هم کارکرد خود را از دست داده و بدل به شوخي با فيلم «قصه عشق»، «لالايي» و ... مي شوند.

عوامل عيني، برگ برنده فيلم اقليما

محمدمهدي عسگرپور در سومين فيلم بلند خود «اقليما» محصول سال 85 نسبت به آثار قبلي سراغ قصه‌اي محدود و جمع و جورتر رفته و بحران‌هاي زندگي زوجي معاصر را محور اصلي کار خود قرار داده است.اين فيلم تلاش مي‌کند ترس و وحشت را تا گره‌گشايي پاياني فيلم به ماورا و تخيل و توهم نسبت دهد و با اين انتظار ايجاد شده در مخاطب، از عوامل عيني و واقعي به عنوان برگ برنده خود براي غافلگيري مخاطب در گره‌گشايي استفاده مي‌کند.

پانته آ بهرام در فيلم ترسناک «اقليما»
پانته آ بهرام در فيلم ترسناک «اقليما»

«اقليما» كه در دوره خود، گام بزرگي در جهت بهبود وضعيت سينماي ايران محسوب مي‌شد، هم توانست منتقدان را راضي نگه دارد و هم ارتباط خوبي با مخاطب عام برقرار کند و حتي باعث شود که سطح سليقه عام نيز بالا رود.داستان فيلم «اقليما» اما تقريبا تکراري است، توطئه براي به جنون رساندن زني ثروتمند که قبل از اين در فيلم «پرده آخر» نيز به شکلي ديگر روايت شده است.اين قبيل داستان‌ها مربوط به يک مرز جغرافيايي خاص نيست و در هر کشوري مي توان داستاني اين چنين را تبديل به فيلم کرد.

هجوم توحش سال‌هاي كودكي در فيلم خواب ليلا

«خواب ليلا» فيلمي به كارگرداني مهرداد ميرفلاح و محصول سال 86 است.در اين فيلم ردپاي بسياري از فيلم هاي ترسناك و روان‌شناختي داخلي و خارجي با سوژه خواهران يا برادران از هم جدا مانده، از جمله فيلم «شاهزاده جزر و مد» از باربارا استرايسند و حتي «شايد وقتي ديگر» ساخته بهرام بيضايي را مي توان ديد.

فيلم ترسناك و روان‌شناختي «خواب ليلا»
فيلم ترسناك و روان‌شناختي «خواب ليلا»

«خواب ليلا» قصه دختري 26 ساله است كه در خانه به ارث رسيده از پدر و مادرش به تنهايي زندگي مي كند.او مدتي است كه از طرف دختربچه اي با قدرت بدني فوق العاده مورد حمله هاي وحشيانه قرار مي گيرد ودر نهايت با كمك يك روان‌شناس سفر به ناخودآگاه و ريشه يابي اين بحران ها در كودكي هايش را آغاز مي كند.صدا،صحنه سرد و سكانس‌هاي شوكه كننده از نقاط قوت «خواب ليلا» است كه البته قرباني زمان نامناسب اكران شد و آنچنان كه بايد به چشم نيامد.

به دنبال يك هويت مستقل در حريم

«حريم» دومين اثر سيدرضا خطيبي در مقام کارگردان بعد از فيلم «در شهر خبري نيست، هست» و محصول سال 87 است.او در اين فيلم علاوه برکارگرداني، نوشتن فيلمنامه را نيز به عهده داشته است.«حريم» در جزييات محتوايي اش ، تلاش کرده با استفاده از عناصر بومي همانند جنگل‌هاي شمال و روستايياني که نمادي از دنياي مردگان هستند، هويتي مستقل از اين ژانر را براي خود مهيا كند، اما در برخي جاها ،باز اسير همان فيلم‌هاي مطرح سينماي وحشت در چند سال گذشته مثل «کينه» و «حلقه» شده است.

فيلم ترسناک «حريم»
فيلم ترسناک «حريم»

درواقع مشكل اصلي «حريم» اين است كه فيلمساز، سن و سال و قدمت سينما را در نظر نمي گيرد و بدون توجه به قواعد و اصول، قصد تجربه گرايي دارد.اگر تجربه گرايي در كار است، باز بايد در راستاي همان انتظارها باشد و اين دقيقا همان چيزي است كه سينماي وحشت به دنبال آن است: «شوك وارد كردن!حريم» شايد مخاطب ناآشنا با اين نوع سينما را تا حدي درگير كند اما اين موضوع مصداق عذر بدتر از گناه است.تمام تلاش «حريم» براي ترساندن مخاطبش اين است كه با استفاده از افكت هاي صوتي و حضور ناگهاني شيئي در تصوير، مخاطب را بترساند!

پستچي سه بار در نمي زند، روايت قتل‌هاي قجري!

حسن فتحي ايده جذاب و بديعي را در فيلم «پستچي سه بار در نمي زند» محصول سال 87 دستمايه قرار داده و توطئه‌ها و قتل‌هاي درون خاندان قاجار را در بستر ژانر وحشت به تصويركشيده است.اين قصه در کليات، کامل و بکر ، در جزييات، متناقض و در بيان نيز سست و ناگويا عمل مي‌کند که اين مسائل شايد براي اين فيلم حرفه اي تا حدودي شبيه به خودزني عمل كرده باشد.

فيلم «پستچي سه بار در نمي زند»
فيلم «پستچي سه بار در نمي زند»

«پستچي‌سه بار در نمي زند» با بازي محمدرضا فروتن، باران کوثري، امير جعفري، پانته‌آ بهرام، علي نصيريان، رويا تيموريان و ليلا زارع ، روايتي موازي و اپيزوديک از زندگي فردي به نام «ابراهيم» در كودكي، ميانسالي و پيري است که به ترتيب بر سه دوره تاريخيِ قاجار، پهلوي و معاصر منطبق شده است. ابراهيم بعد از مرگ مادرش که کنيز شازده‌اي قجري بوده به يتيم خانه سپرده مي‌شود و در جواني از وردستي طيب لوطي صفت به نوچگي شعبان قداره کش روي مي‌آورد. در پيري نيز بعد از سرکيسه کردن بيوه‌اي متمول، دختر نوجوان او را مورد آزار و اذيت قرار داده و کينه‌اش را به جان مي‌خرد.

آل در پيچ و خم ارمنستان

فيلم سينمايي «آل» به کارگرداني بهرام بهراميان توليد سال 88 است.اين فيلم با بازي مصطفي زماني، آنا نعمتي، همايون ارشادي، هنگامه حميدزاده، کيتوش آرزويان، سونيا کاتوزيان، ليزا عزيزيان و نارينه خاچاطوريان ، روايت مهندسي جوان است كه به دستور مدير شرکتي که در آن کار مي‌کند بايد به ماموريتي در ارمنستان برود.

فيلم سينمايي «آل» به کارگرداني بهرام بهراميان
فيلم سينمايي «آل» به کارگرداني بهرام بهراميان

زن مهندس باردار است.آن‌ها با هم راهي اين سفر مي‌شوند و در ارمنستان اتفاق‌هاي عجيب و غريبي براي‌شان مي‌افتد که همه زندگي‌شان را تحت‌تاثير قرار مي‌دهد.شايد بتوان «آل» را نيز يك نمونه بومي شده از ژانر وحشت به شمار آورد كه در پيچ و خم كشور ارمنستان تا حدودي سعي براي رسيدن به وادي وحشت داشته است.

بيشتر بدانيد : با بهرام بهراميان، كارگردان فيلم سينمايي «آل»

ماهي و گربه،درحوالي استاندارد شدن وحشت

بي شك چيزي كه تماشاگران اين فيلم از زمان تماشاي آن در سينما به خاطر دارند اين است كه وقتي چراغ هاي سينما خاموش مي شد و تاريكي همه جا را فرا مي‌گرفت، نوشته اي بر روي پرده نمايان مي شد:«براساس يك پرونده واقعي» و پس از خوانده شدن بريده جرايد توسط راوي،با فراگرفتن خون روي پرده سينما، عنوان فيلم ظاهر مي‌شد.اين شايد بهترين نقطه آغاز براي پرت شدن به وادي هولناك فيلم «ماهي و گربه» شهرام مكري محصول سال 92بود .

فيلم «ماهي و گربه» شهرام مكري
فيلم «ماهي و گربه» شهرام مكري

كمي آن‌طرف‌تر در فيلم قرار است قتلي روي دهد،صداي جيغ هاي شخصيت مورد نظر به گوش مي رسد اما به طرز بسيار فكر شده اي،مخاطب صحنه قتل دخترك را نمي بيند.يعني درست سر بزنگاه كشته شدن،مكري دوربينش را برمي گرداند و صداي موسيقي شنيده مي شود.اين صحنه شايد بسيار رعب انگيزتراز نشان دادن هزاران صحنه قتل آميخته با خون و فرياد باشد.

زار و گذشته هولناك يك ويلا

فيلم سينمايي «زار» به کارگرداني نيما فراهي و محصول سال 95 است.اين فيلم با بازي محمدرضا غفاري، حديث ميراميني، سانازصفايي، ميثاق زارع، سيناسهيلي، سمانه کاوندي و آناهيتا همتي بر اساس يک تجربه‌ واقعي ساخته شده و داستان زوج جواني است که در دوران ماه عسل ميزبان دوستان‌شان در شمال کشور مي‌شوند، ويلاي محل سکونت‌شان گذشته خوفناکي دارد و آن‌ها ناخودآگاه درگير ماجراهاي هولناکي مي‌شوند.

فيلم سينمايي «زار»
فيلم سينمايي «زار»

بيشتر بدانيد : زار جديد ترين فيلم ترسناک در سينماي ايران

نيمه جان هاي رسيده به نيمه راه!

از ديگر فيلم‌هاي ساخته شده طي اين سال‌ها كه البته نمي‌توان آن‌ها را در ژانر وحشت گنجاند اما با ايجاد تعليق و فضاي رعب آور تا حد بسيار كمي به اين ژانر نزديك شدند، مي‌توان به فيلم سينمايي «زنگ‌ها» به كارگرداني محمدرضا هنرمند محصول سال 64، فيلم سينمايي «ساحره» به كارگرداني داوود ميرباقري و محصول سال 76، فيلم سينمايي «رز زرد» به كارگرداني علي خودسياني و محصول سال 81،

ويشکا آسايش در فيلم «ساحره»
ويشکا آسايش در فيلم «ساحره»

فيلم سينمايي «قتل آنلاين» به کارگرداني مسعود آب پرور و توليد سال 84، فيلم سينمايي «کلبه» به کارگرداني برزو نيک نژاد و توليد سال 88، فيلم سينمايي «چرك نويس» به كارگرداني علي جناب و محصول سال 92 و فيلم سينمايي «زير‌سايه» به کارگرداني بابک انوري توليد سال 2016 در کشور انگلستان اشاره كرد.

تجربه هاي در راه

در ماه اخير نيز سريال جديدي در ژانر وحشت و در شبكه نمايش خانگي توزيع شده است.«احضار» به تهيه كنندگي و كارگرداني رامين عباسي زاده، در حالي در شبكه نمايش خانگي پخش شد كه به واسطه جاي خالي ژانر وحشت در آن، به نقل از فروشندگان محصولات هنري آنچنان كه انتظار مي‌رفت با اقبال مواجه نشد.اين سريال روايت اجنه،ارواح و روابط بين اين موجودات است ورامين عباسي زاده که تجربه تهيه کنندگي آثاري چون «او يک فرشته بود»،«سقوط يک فرشته»،«کت جادويي»، «پليس جوان» و«پريدخت» را در کارنامه هنري اش دارد به واسطه تجربه هاي تقريبا موفق در اين وادي كه در تلويزيون داشت سراغ اين سوژه رفته است.

«قاتل‌وحشي» حميد نعمت‌ا... با بازي ليلا حاتمي
«قاتل‌وحشي» حميد نعمت‌ا... با بازي ليلا حاتمي

اما يکي از جذاب‌ترين اخبار سينماي ايران در چند هفته اخير، خبر توليد فيلم جديد حميد نعمت‌ا... است. فيلمسازي که در تمام دوران کارنامه خود نشان داده که عاشق قدم‌زدن در مسيرهاي تازه است و اين‌بار هم قرار است در ژانر وحشت طبع‌آزمايي کند، با «قاتل‌وحشي» که ششمين تجربه او در سينماست.فيلمي كه در مرحله بازنويسي فيلمنامه است و اوايل پاييز سال 98 كليد خواهد خورد و حضور ليلا حاتمي در آن قطعي شده است. اگر نعمت ا...، همان نعمت‌اللهي باشد كه پنج فيلم گذشته اش را به سرمنزل مقصود رساند،پس مي توان منتظر يك اثر برجسته و شايد جهاني از اين فيلمساز در ژانر وحشت بود.

بيشتر بدانيد : موفقيت خيره کننده نخستين فيلم ترسناک ايراني در عرصه جهاني

بيشتر بدانيد : سينماي وحشت و استقبال جوان‌ها از آن

بيشتر بدانيد : كابوس وحشت در سينماي ايران


منبع: روزنامه قانون

http://www.CheKhabar.ir/News/153042/فيلم هاي ترسناک سينماي ايران به بهانه پخش سريال «احضار» - عکس
بستن   چاپ