مقايسه عملکرد کي روش درمقابل قطبي، دايي، قلعه‌نويي و برانکو
چهارشنبه 17 بهمن 1397 - 9:11:19 AM
چه خبر - آيا مرد پرتغالي بهترين سرمربي تاريخ فوتبال ايران است؟

هشت سال؛ اين عبارت براي مردم ايران يادآور خاطرات متعددي است. از هشت سال دفاع مقدس تا دوران رياست رييس جمهور هايي که شرايط کشور را دگرگون کرده اند. اما هشت سال يکي از مهم ترين دوره هاي تاريخي فوتبال ايران هم هست. ورزشي که نخستين بار توسط مخترعان آن به جنوب ايران آورده شده بود، حالا يکي ارزشمندترين دستاورد هاي ورزشي ايران را تشکيل مي دهد. تيم ملي ايران، با وجود هزينه هاي زيادي که براي آن شده بود، هيچگاه حرفي براي گفتن نداشت. حتي در دوران طلايي حشمت مهاجراني که مقابل بهترين هاي جهان بازي کرده بوديم، ايران باز هم جدي گرفته نمي شد.
اما دوران کارلوس کي‌روش در فوتبال ايران، موردي نادر در ورزش خاورميانه است. در کشور هايي که جايگاه هر کس پيش از آن که به عملکردش بازگردد به نفوذ و قدرت هاي او نسبت داده مي شود، کي‌روش هشت سال در ايران ماندگار شد. فوتبال در خاورميانه سرشار از تصميم هاي ناگهاني است و سرمربي پرتغالي مي دانست هر لحظه ممکن است نيمکتش در ايران را از دست بدهد. اما او تلاش کرد خودش را با نتايجش ثابت کند و تلاشش عاقبتي هشت ساله داشت. شايد درصد پيروزي هاي کي‌روش نسبت به تعداد رقابت ها، در مقايسه با محمود بياتي و رضا وطنخواه کمتر باشد اما حتي پرسابقه‌ترين سرمربي هاي تيم ملي هم به اندازه کي‌روش روي نيمکت تيم ملي حضور نداشته اند. اما مقايسه با او چهار سرمربي پيشين تيم ملي، نشان مي دهد چرا مرد پرتغالي فوتبال ايران را از نو نوشته است.

افشين قطبي؛ دوران خاکستري
شايد آغاز راهي که کي‌روش آن را به کامل ترين شکل ممکن طي کرده است، از تفکرات قطبي آغاز شده باشد. او به عنوان متفاوت ترين سرمربي ايراني تيم ملي ايران، سي بار روي نيمکت تيم ملي نشست. او در شرايطي به نيمکت تيم ملي راه يافت که تنها سه بازي تا پايان مسابقات انتخابي جام جهاني 2010 مانده بود و طبيعتا از صعود به بزرگترين مسابقه فوتبالي جهان بازماند. در اين دوران تقريبا دو ساله، او 16 برد، 6 تساوي و 8 شکست به نام خود ثبت کرد. اما قطبي هيچ افتخار خاصي براي فوتبال ايران به يادگار نگذاشت. او در مرحله يک چهارم نهايي جام ملت هاي آسيا 2011 حذف شد. آن هم در شرايطي که پيش از آغاز اين مسابقات، اعلام کرد جام ملت ها آخرين رويدادي است که تيم ملي ايران را همراهي خواهد کرد. تصميمي که کي‌روش هم مي توانست بگيرد اما او تشخيص داد کم کردن فشار ها از تيم ملي در گرو ماندن تا آخرين لحظه روي نيمکت تيم ملي است. قطبي در شرايطي از خداحافظي با فوتبال ايران پرده برداشت که سرمربي پرتغالي تا آخرين روز هدايت تيم ملي صحبتي درباره آينده‌اش انجام نداده بود. اما قطبي هر چه بيشتر در تيم ملي مي ماند، انگيزه کمتري براي ماندن داشت و همين باعث شد او شمع دومين سال حضورش روي نيمکت تيم ملي را فوت نکند. مسيري که کي‌روش کاملا مخالف طي کرد. سرمربي پرتغالي هر سال شجاع تر از پارسال به منتقدان پاسخ مي داد و شايد همين باعث شد هشت سال در پيراهن منقش به لوگو فدراسيون فوتبال دوام بياورد. قطبي تقريبا يک سوم بازي هايش را با شکست به اتمام رساند. هشت شکست، آماري که پايين تر از کي‌روش با صد بازي قرار مي گيرد. اگر دو دوره حضور برانکو در تيم ملي را با هم جمع کنيم، باز هم آمار شکست هاي قطبي نااميدانه است. چرا که برانکو در 52 هدايت تيم ملي، 9 شکست را متقبل شد اما هشت شکست قطبي تنها در 30 بازي به دست آمده بود.

علي دايي؛ همان هميشگي اما جدي تر
علي دايي در دوراني سرمربي تيم ملي شد که بحران هاي متعدد، بزرگترين دغدغه ورزش کشور بود. او پيش از آن که نيمکت تيم ملي را لمس کند، گفته بود کسي که لابي قوي تري داشته باشد، سرمربي تيم ملي خواهد شد. دايي هم مثل قطبي نتوانست دومين سال حضورش روي نيمکت تيم ملي را جشن بگيرد. او تنها هشت روز پس از آغاز دومين سال سرمربي‌گري‌اش در تيم ملي ايران از ارزشمندترين نيمکتي که روي آن نشسته است، اخراج شد. دايي پس از شکست 1-2 مقابل عربستان آن هم در ورزشگاه لبالب از تماشاگر آزادي، مجبور شد براي سرمربي‌گري به باشگاه ها بازگردد. شايد تنها افتخار او در دوران سرمربي‌گري تيم ملي، قهرماني در مسابقات غرب آسيا باشد. اگرچه دايي در 24 بازي موفق شد 15 برد، 6 تساوي و تنها 3 باخت را تجربه کند اما از ابتدا به نظر نمي رسيد او جايگاهي طولاني در تيم ملي ايران داشته باشد. دايي مثل خيلي از سرمربي هاي چند دهه اخير فوتبال ايران، تنها براي دوراني موقت سرمربي تيم ملي بود اما شانس با او يار بود که اين دوران موقت بيش از يک سال طول کشيد. او در اين دوره تقريبا يک ساله، 24 بار روي نيمکت تيم ملي نشست که از نظر تعداد بازي در يک سال براي تيم ملي ايران رکورد جالبي محسوب مي شود. يک نکته شگفت انگيز درباره آمار دايي در تيم ملي، درصد پيروزي هاي اوست. او بالاتر از قطبي، قلعه نويي و کي‌روش موفق شد بيش از 62 درصد بازي هايش را با پيروزي پشت سر بگذارد.

امير قلعه نويي؛ تلاش هاي نافرجام يک ايراني روي نيمکت تيم ملي
اعتماد به قلعه نويي آن هم پس از دوران طولاني برانکو، ريسک بزرگي بود که فدراسيون فوتبال براي موفقيت تيم ملي انجام داد و البته که نتيجه خوبي هم گرفت. او در مسير راهيابي به جام ملت هاي آسيا، بالاتر از کره جنوبي در گروهش اول شد. او که بدون شکست به جام ملت هاي 2007 راه پيدا کرده بود، تحت تاثير انتقام کره اي ها قرار گرفت و در مرحله يک چهارم نهايي حذف شد. تنها شکست قلعه نويي روي نيمکت ايران آن هم در 90 دقيقه، به بدترين نتيجه او در تيم ملي باز مي گردد؛ وقتي در يک بازي دوستانه 0-4 از مکزيک باخت. دستاورد هاي قلعه نويي در دوره اي که باز هم به دو سال نکشيد، آنقدر ارزشمند بود که کنفدراسيون فوتبال آسيا او را ميان سه نامزد بهترين سرمربي سال 2007 قاره کهن قرار دهد. عنواني که در نهايت به سرمربي تيم ملي ايران نرسيد. پيروزي 0-8 مقابل جامائيکا و ميانگين 2.1 امتياز در هر بازي، بخشي از آمار قابل قبول قلعه نويي در تيمي بود که وقتي از جام ملت ها حذف شد، مسئوليت شکست تيم ملي را برعهده گرفت. قلعه نويي در 17 رقابتي که به عنوان سرمربي روي نيمکت تيم ملي نشست، تنها يک بار شکست خورد. شش تساوي و 10 پيروزي کارنامه يکي از قديمي هاي فوتبال امروز ايران را تکميل مي کند.

برانکو؛ رقيب تاريخ و جغرافياي مرد پرتغالي
مربي کروات در دو دوره متفاوت سرمربي تيم ملي ايران بود. نخستين برهه حضورش روي نيمکت تيم ملي، 233 روز طول کشيد و سرانجام آن ده بازي بود؛ چهار برد، چهار تساوي و دو باخت. دوره دوم حضور اما ارزشمندتر است. جايي که برانکو مي تواند رقيب پرتغالي اش را به چالش بکشد. او تنها سرمربي تيم ملي ايران است که در قرن بيست و يکم توانسته مدال جام ملت ها را به گردن ملي پوشان ما بياندازد. سومي جام ملت هاي 2004 و پيش از آن قهرماني در مسابقات غرب آسيا، بزرگترين دستاورد سرمربي کروات در فوتبال ايران است. او مي تواند به صعود به فينال ليگ قهرمانان آسيا افتخار کند اما نبايد به ارزشمندترين هديه اش به مردم ايران بي توجه باشد. برانکو براي نخستين بار در قرن بيست و يکم، تيم ملي ايران را به جام جهاني رساند اما اين شانس را نداشت که اين اتفاق را براي دومين بار پياپي تکرار کند. ميانگين پيروزي هاي برانکو بالاتر از کي‌روش، روي عدد 69.05 ايستاده و ممکن است تغيير کند. با اين حال رکورد هاي کي‌روش در يک دوره هشت ساله، تفاوت هاي زيادي با مرد کروات دارد. او طولاني ترين دوران هدايت تيم ملي ايران را در کارنامه خودش ثبت کرده است. بالاتر از او، حسن صدقياني حضور دارد اما او در ده سال تنها پنج بار تيم ملي ايران را به درون زمين فرستاد. کي‌روش سه پيروزي پياپي مقابل کره جنوبي کسب کرد که رکوردي فراموش نشدني در فوتبال ايران است و البته روياي برانکو را به واقعيت تبديل کرد؛ دو دوره پياپي صعود به جام جهاني. با اين حال افتخارات برانکو همچنان کارنامه کي‌روش را به چالش مي کشد اما نگاهي به مدت سرمربي اين دو روي نيمکت تيم ملي ايران، قضاوت سختي را مقابل ديدگان فوتبال دوستان قرار مي دهد. اما آمار برانکو در کمتر از چهار سال، قابل مقايسه با سرمربي هشت سال اخير فوتبال ايران نيست. شايد برانکو دوست داشته باشد تاريخ را به رقابت دعوت کند و دوباره روي نيمکت تيم ملي ايران بنشيند تا رکورد هاي کي‌روش را به نفع خود تغيير دهد. پايان اين رقابت هر چه باشد، به نفع فوتبال ايران است.


منبع: khabaronline.ir

http://www.CheKhabar.ir/News/152950/مقايسه عملکرد کي روش درمقابل قطبي، دايي، قلعه‌نويي و برانکو
بستن   چاپ