چه خبر - مادر قاتل: چارهاي جز راحت کردن او نبود!
زن جوان که پس از کشتن دختر شيرخوارهاش اقدام به خودکشي کرده بود صبح ديروز هنگام محاکمه در شعبه دهم دادگاه کيفري استان تهران دليل اقدام خود را شرح داد.
وي خطاب به قضات دادگاه گفت: صداي گريه پارميدا امانم را بريده بود اما نه شيري براي سير کردنش داشتم ونه پولي براي اينکه شيرخشک بخرم داروخانه محل هم ديگر شير خشک قسطي به من نميداد به ناچار مجبور شدم دخترکم را به بهزيستي بسپارم اما اورا قبول نکردند وگفتند فرزندت پدرو مادر دارد.
زن جوان ادامه داد: هنوز صداي گريه پارميدا از ذهنم بيرون نرفته است در آن لحظات خسته شده بودم پدر پارميدا هم که در توهم مصرف مواد مخدر بود به من تهمت ميزد که پارميدا دختر او نيست چون قيافهاش فقط شبيه من است همه اين حرفهايش مثل يک پتک روي سرم فرود ميآمد و ديگر نميدانستم چه کار کنم.
سعيد شوهرم نه کار داشت ونه پول... از کتکهاي او که گاهي هم با چاقو بدنم را زخمي ميکرد خسته شده بودم او حتي تصميم گرفته بود مرا به مردان معتاد بفروشد تا پول موادش جور شود. همه اين فشارها باعث شد تا اينکه خواستم خودکشي کنم.... اما وقتي پارميدا را ديدم از ترس اينکه او قرباني افکار شوم همسرم شود تصميم گرفتم خفهاش کنم .
برايم سخت بود اما بالاخره با روسري پارميدا را خفه کردم بعد با خوردن قرصهاي ترامادول خواستم به زندگيام پايان دهم اما حالا زنده مانده ام.
اين تنها بخشي از اظهارات زن جواني است که هفت سال پيش در ياخچي آباد تهران به اتهام قتل دختر18ماههاش بازداشت شد.اين زن پس از اقدام به خودکشي به بيمارستان منتقل شده بود که در نخستين مرحله رسيدگي به اين پرونده شوهر اين زن اعلام گذشت کرد و زن جوان که مهنوش نام دارد به خاطر اختلالات خلقي تحت درمان قرار گرفت و در حالي که با قرار وثيقه آزاد بود از همسرش جدا شده و پس از چند ماه با مرد ديگري ازدواج کرد.
با گذشت هفت سال از وقوع قتل دختر کوچولو صبح ديروز اين زن جوان براي محاکمه از نظر جنبه عمومي جرمي که مرتکب شده در شعبه 10 دادگاه کيفري استان تهران به رياست قاضي قربانزاده وبا حضور يک مستشار تحت محاکمه قرار گرفت.
مهنوش -37 ساله - هنگامي که وارد دادگاه ميشد با ديدن پسر يک سال ونيمهاش که از همسر دوم خود داشت شروع به گريه کرد و با چشمان گريان در جايگاه متهمان نشست تا به سؤالات قضات پاسخ دهد:
چرا فرزندت را کشتي؟
به خاطر شوهرم
ماجرا را توضيح بده؟
شوهرم معتاد بود وکراک مصرف ميکرد او توهم داشت که دخترم پارميدا فرزند خودش نيست وقتي از او ميخواستم آزمايش دي اناي بدهيم قبول نکرد. آنقدر مواد مصرف کرده بود که حتي دوستانش را ميخواست به خانه بياورد تا من را به آنها بفروشد ميگفت براي خريدن مواد مخدر به پول نياز دارد....
آن روز پارميدا شير ميخواست و به خاطر نخوردن غذا شيرم خشک شده بود از طرفي از بس از داروخانه شيرخشک نسيه خريده بودم ديگر به من شيرخشک نميدادند... همه اين مصيبتها شدت پيدا کرده بود که تصميم گرفتم خودم ودخترم را از بين ببرم.
دوباره ازدواج کردهاي؟
بله، وقتي از زندان بيرون آمدم با مردي آشنا شدم او ورزشکار است و واقعاً مرا حمايت کرد. حالا هم از او يک پسر يک سال ونيمه دارم.
چند وقت در بازداشت بودي؟
در کل حدود سه سال ودو ماه در بازداشت بودم واز شما قضات خواستارعفووبخشش هستم.
در پايان محاکمه قضات ختم جلسه را اعلام کردند تا براساس ماده 612 قانون مجازات اسلامي پس از شور حکمشان را صادر کنند.
منبع: bartarinha.ir