ده سال قبل و بعد؛ چالش مجازي که سياسي شد
سه شنبه 2 بهمن 1397 - 7:19:31 AM
چه خبر - ده سال قبل و بعد؛ چالش مجازي که سياسي شد

اگر اين روزها اينستاگرام يا فيسبوک خود را باز کرده باشيد خواهيد ديد که افراد مختلف عکسي از 10 سال گذشته خود و زمان حال منتشر مي کنند. دقيقا کسي نمي داند که اين چالش از کجا شروع شده، ولي احتمالا از يک اپليکيشن جانبي فيسبوک شروع شده و به سرعت در اينستاگرام گسترش پيدا کرده است.

مطابق معمول اين يک چالش وارداتي است، چه فرقي هم مي کند؟ ما مي خواهيم از خود چالش ها حرف بزنيم، چيزهايي شبيه يک گردهمايي جمعي که در فضاي مجازي اتفاق مي افتد، مثلا تصور کنيد يک جمع زيادي از مردم تصميم مي گيرند در خيابان هاي مرکزي شهر جمع شوند و با هم قرار مي گذارند در ساعتي مشخص شاد باشند، بخندند و اصلا زندگي را جدي نگيرند، اين چالش ده سال قبل و بعد چيزي شبيه اين است، اما همه ي ماجرا هم اين نيست! در مورد خارجي ها هست و شايد حداقل درباره ما اين نيست، اين چند مورد خارجي را ببينيد

1937904_972.jpg

1937907_511.jpg

1937906_976.jpg

اين ها هم نمونه هاي ايرانيِ ماجرا، از اين چند تصوير علاوه بر يک گردهمايي شايد تلاشي از ماندن در زمان هم مي بينيم، انگار اين چالش يک مبناي فلسفي هم دارد؛ زمان ما را به کجا مي برد؟ با ما چه مي کند؟ خب، تا اينجاي کار همه چيز با قواعد تاريخي جور در مي آيد، يک آئين با زيربناي فلسفي، آدم ها هميشه همين طور بوده اند، روزي در ميادين کهن شهرها، امروز در فضاي مجازي.

ماجرا اينجا تمام نمي شود، در همان کهن رفتارهاي قديمي هم عده اي علاقه داشتند، در حاشيه کارناوال ها کمي خارج از قاعده و با شوخ طبعي به ماجرا نگاه کنند، مثلا مثل واکنش قاسمخاني و متعاقب آن بسياري از کاربران عادي، اين هم در نهايت در اين قاعده مي گنجد، يک گره ي ديگر دارد اين ماجرا که در ادامه به آن مي رسيم.

1937899_485.jpg

1937903_664.jpg

رفتار ظريف را ببينيد؛ به اين مي گويند ايدئولوژيک کردن يک امر فانتزي، اين يک خُرده رفتار نيست، اين اتفاقا مهم ترين بخش ماجرا است، بخشي که هر نوع امر فانتزي و تخيل ساز را سياسي و سياست زده مي کند، مثل قياس ارزش پول ملي در اين ده سال، مثل مقايسه پرايد در اين ده سال، مثل مساله درياچه اروميه و هزاران تصاوير مقايسه اي ديگر، مردم را سران يک حکومت(دولت) تربيت مي کنند، ظريف، ابتکار و هر کسي که در بعدي ديگر اين ماجرا را استحاله کرده، در واقع به ذات چنين مراسم، آئين يا گردهمايي مجازي تجاوز کرده، چون به قول امروزي ها قيمه را داخل ماست ها ريخته، ما قرار نيست در همه ي ساعات و حالات منتقد اجتماعي و سياسي باشيم، قرار نيست پرچمدار نهضت اصلاحات در همه امور باشيم.

ما به اندازه کافي در زيست روزمره متوجه بي ارزش شدن پول ملي مي شويم، آيا اين که در يک چالش مجازي هم دوباره يادآوري اش کنيم، دردي از ما دوا مي کند؟ اين که معضل درياچه اروميه از دست رفته را در يک چالش ذاتا فانتزي هم يادآوري کنيم؟ مثلا منجر به يک حرکت عملي يا مطالبه عمومي مي شود؟ اين همه تلاش هاي توئيتري و اينستاگرامي از جامعه ي ما چه اندازه جامعه اي متمدن تر ساخته؟ تمام اين حرکات اگر عمر و عمق نداشته باشد هيچ تغييري هم ايجاد نمي کند، چالش اين ده سال نيست، چالش تمام سال هايي است که ما سطل زباله راهم سياسي کردسيم و آتشش زديم، چالش شايدبي اعتمادي است که در هر ماجرايي به دنبال يک پشت پرده هستيم، چالش، لذتي است که بلد نشديم، ببريم!

1937894_506.jpg

منبع: bartarinha.ir

http://www.CheKhabar.ir/News/151131/ده سال قبل و بعد؛ چالش مجازي که سياسي شد
بستن   چاپ