چاپ

چه خبر - صحبت هاي مدير باشگاه گيفا درباره مستند برنامه نود

در برنامه نود اين هفته آيتمي در مورد فعاليت باشگاه گيفاي گرجستان که مالکي ايراني دارد پخش شد و 3 بازيکن که مدعي شدند از طريق واسطه اين باشگاه به گرجستان رفتند و پول زيادي پرداخت کردند و در نهايت به ايران برگشتند.

در اين بخش از برنامه نود طوري عنوان شد که باشگاه گيفا يک باشگاه رسمي نيست و فعاليتي صوري دارد که به واسطه آن اقدام به کلاه‌برداري از بازيکنان مي‌کند و تصاويري هم از امکانات ضعيف اين باشگاه و استفاده از پيراهن باشگاه راه آهن پخش شد که بازتاب و سرو صداي زيادي داشت. به همين دليل سراغ شهناز رمضاني، مديرعامل ايراني باشگاه گيفا رفتيم تا نسبت به موارد مطرح شده در برنامه نود صحبت کنيم. گفت‌وگوي او را با خبرنگار ورزشي ايلنا مي‌خوانيد:

تمام موارد مطرح شده در برنامه نود کذب بود
من شهناز رمضاني هستم مالک باشگاه گيفاي گرجستان و مدير باشگاه. در خصوص برنامه نود اين هفته و آيتمي که توسط عادل فردوسي پور پخش شد بازتاب بدي براي من داشت و هيچکدام از مواردي که پخش شد از صحبت‌هاي آن 3 بازيکن و تصاويري که از مجموعه پخش شد متاسفانه صحت ندارد. مخصوصاً زميني که نشان دادند و گفتند زمين تيم من است اصلاً ارتباطي با ما نداشت. ما يک باشگاه رسمي هستيم که در رده‌هاي مختلف فعاليت مي‌کنيم. حتي خوابگاهي که براي بازيکنان در نظر گرفتيم در کشور گرجستان بهترين خوابگاه است و خود فدراسيون گرجستان هم اين موارد را تاييد کرده است. دو زمين در اختيار باشگاه ما قرار دارد که يکي از آنها جنب خوابگاه است. زميني که در برنامه نود نشان داد مربوط به يک رقابت دوستانه بود و مربوط به تيم حريف ما بود و آن زمين را انتخاب کردند. ما که نمي‌توانستيم برويم و رختکن مربوط به زمين تيم حريف را تغيير بدهيم و بگوييم در اينجا لباس‌هايشان را عوض نکنند. کنار همان زمين يکي از زمين‌هاي تمريني ما قرار دارد که تصاويرش موجود است.

ديدند من يک خانم هستم فکر کردند مي‌توانند اينطور با آبرويم بازي کنند
وي در ادامه گفت: چند مربي ليگ برتري ما هم در محل باشگاه حضور پيدا کردند و از امکانات و شرايط ما بازديد کردند. آقاي درخشان و آقاي پورغلامي سر تمرين آمدند و امکانات ما را ديدند که مي‌توانند تاييد کنند. حتي در روزهاي اخير با من تماس گرفتند و گفتند اگر اين شرايط و امکانات را به چشم خودمان نديده بوديم موارد پخش شده را باور مي‌کرديم. تصاوير بازديد آنها هم موجود است. اين مربيان با بچه‌هاي ما صحبت کردند و به آنها گفتند که قدر اين امکانات و شرايطشان را بدانند. از فردوسي پور به عنوان مجري يک برنامه پربيننده تعجب کردم که چطور به اين شکل يک طرفه به قاضي رفتند و اجازه ندادند باشگاه ما از خودش دفاع کند. به اعتراض بازيکنان رسيدگي کرديد باشد اشکالي ندارد ولي اجازه مي‌داديد ما هم از خودمان دفاع کنيم. نمي‌دانم اين مسائل از کجا آب مي‌خورد و برايم عجيب است. فکر مي‌کنم چون ديدند من يک خانم هستم و فکر کردند نمي‌توانم از خودم دفاع کنم اين حمله ها انجام شده است. اينکه يک خانم در يک کشور ديگر مسئوليت به اين بزرگي را گردن کرده است برايشان قابل هضم نيست و مي‌خواهند با دوختن پاپوش ما را بدنام کنند ولي منِ رمضاني به هيچ وجه اجازه چنين کاري را نمي‌دهم و نمي‌گذارم باشگاه گيفا توسط هر رسانه‌اي بدنام شود. تمام مدارک و مستندات تيم من از محل تمرين و استراحت و خوابگاه و امکانات باشگاه موجود است و لباس‌هايي که به آنها داديم موجود است.

ماجراي لباس راه آهن و تبليغ 309090
رمضاني در توضيح استفاده باشگاه گيفا از لباس تيم راه آهن عنوان کرد: مي‌خواهم جريان لباس را توضيح دهم. آقاي دکتر رشيدي، مديرعامل سابق باشگاه راه آهن به دفتر باشگاه مراجعه کرد. به هر حال در يک باشگاه حرفه‌اي به روي همه باز است و نمي‌توانيم بگوييم فقط آدم‌هاي خوب وارد شوند. ايشان آمدند و صحبت‌هايي انجام شد و مواردي پيش آمد که بعد از مدتي قطع همکاري کرديم. حاشيه‌هايي در ايران پيش آمد که به شکل موقت به عنوان مديرعامل فعاليت داشتند که هيچ قراردادي هم نبستيم و به جز سايت باشگاه جايي هم اسمشان ثبت نشد. کل دوره همکاري ما يک ماه بود. ايشان پيراهن هاي تيم راه آهن را به بازيکنان هديه داد که روي آن 309090 درج شده بود. من برخورد کردم و گفتم به هيچ وجه اين لباس‌ها که 15 دست بود در باشگاه استفاده نشود. فقط يک جلسه بازيکنان اين پيراهن ها را در تمرين بر تن کردند که يک بازي دوستانه هم انجام شد و ما هم برخورد کرديم و ديگر اجازه نداديم اين کار تکرار شود.
من قصد ندارم اهانتي به باشگاه راه آهن بکنم چرا که از باشگاه‌هاي قديمي و ريشه‌دار فوتبال ماست و پيراهن اين باشگاه را روي سرم مي‌گذارم ولي خواستم بگويم ماجرا به اين شکل است و آقاي رشيدي اين پيراهن را به تيم‌هاي ديگر هم هديه داده بودند. من خودم پيراهن گيفا را به چند باشگاه هديه دادم و کار غير طبيعي نيست.

مگر مي‌شود آدم 18 ساله را به زور چاقو در باشگاه نگه داشت؟
وي در مورد صحبت آن 3 بازيکن در برنامه نود هم گفت: آن بازيکنان مي‌گفتند ما را به زور و تهديد سر تمرينات حاضر مي‌کردند ولي مگر مي‌شود ما اين بازيکنان را به زور چاقو و با تهديد در تيم چند ماه نگه داريم؟ آنهم 3 بازيکن 19-18 ساله را؟ مستندات و مدارک و تمام عکس‌هايش وجود دارد. ما حتي آنها را در کلاس زبان انگليسي و باشگاه بدنسازي ثبت نام کرديم و مکمل برايشان خريديم و همه هزينه‌ها توسط باشگاه گيفا انجام شده است. بازيکن هنوز وضعيتش در باشگاه مشخص نيست مي‌گويد مکمل ها با تاخير به دستش رسيده است خب وقتي هنوز تکليف شما روشن نشده است چه انتظاري داريد؟ آنهم بازيکني که با تست‌گيري و با يک بليت هواپيما به تيم ما آمده است؟ چطور وقتي خود من صفر تا 100 هزينه‌هايشان را پرداخت کردم مي‌روند در برنامه نود مي‌گويند 5000 دلار پرداخت کرديم؟ براي من خيلي سوال است که اين پول به کجا رفته است و دست چه کسي داده شده است؟ تمام عوامل باشگاه در اختيار من هستند و بدون نظر من يک قدم هم نمي‌توانند بردارند. از سرپرست گرفته تا مربي که برادر من است. چطور اين پول وارد باشگاه شده و من خبر ندارم؟ فيش واريزي پولي که به حساب باشگاه يا حساب من واريز کرديد کجاست؟ آن را ارائه دهيد من 50 برابر آن را برمي‌گردانم. با چه مدرکي مي‌آييد صحبت مي‌کنيد.

آن دلال منطقه صادقيه را نمي‌شناسم
مالک باشگاه گيفا در مورد شخصي که در برنامه نود نشان داده شد و ادعا مي‌کرد استعدادياب باشگاه است هم توضيح داد: من نمي‌دانم آن آدم کيست. من در منطقه صادقيه تهران هيچ دفتري ندارم و هيچ استعداديابي هم در ايران نداريم و نمي‌دانم آن شخص چه کسي بود. از گوشه و کنار به من خبر مي‌رسد که فعاليت‌هايي در ايران به نام باشگاه من انجام مي‌شود ولي من دستم به جايي بند نيست جز اينکه مصاحبه کنم و بگويم هيچ استعداديابي در ايران ندارم و هرکس مي‌خواهد به باشگاه ما بيايد بايد مستقيم به گرجستان بيايد و به دفتر من مراجعه کند و اگر در تست ها قبول شد عضو باشگاه ما شود.

ماجراي 3 بازيکني که با برنامه 90 صحبت کردند
وي در مورد جذب 3 بازيکن ايراني هم گفت: آن 3 بازيکن تنها به دفتر باشگاه ما آمدند و کسي همراهشان نبود و گفتند مي‌خواهند عضو باشگاه ما شوند. نمي‌دانم چه کسي از اينها پول گرفته است ولي من مشغول پيگيري شکايتم از اين افراد هستم. چه رسانه‌اي که اين مطالب را به دروغ عنوان کرد و چه کساني که پشت پرده دست دارند و دارند به اسم گيفا فعاليت مي‌کنند و چه افرادي که مدعي هستند به ما پول دادند.

به عنوان مادر فوتباليست سراغ آن دلال رفتم
وي در مورد پيگيري در قبال شخصي که به اسم اين باشگاه در تهران فعاليت مي‌کند ماجراي جالبي را تعريف کرد: من به عنوان مادر يک بازيکن با اين شخصي که ادعا مي‌کرد بازيکن به تيم گيفا مي‌فرستد تماس گرفتم و گفتم مي‌خواهم فرزندم را به تيم گيفا بفرستم و با خانم رمضاني مي‌خواهم در تماس باشم که آن شخص گفت خانم رمضاني سرش شلوغ است و جواب کسي را نمي‌دهد و خود من واسطه ايشان هستم و نمي‌توانيد خانم رمضاني را پيدا کنيم. من عوامل نزديک باشگاه و دوستانم را خبر کردم و صحبت‌ها را روي تلفن ميشنيدند. به ما آدرس يک زمين تمرين در خزانه را دادند که گفتند محل تست‌گيري باشگاه گيفا است و من سر تمرين رفتم و جالب است که در ديدار حضوري هم من را نشناخت. در آنجا 10 بازيکن هستند بدون اينکه مسئولي وجود داشته باشند. از بازيکنان پرس و جو کردم و گفتم شما خانم رمضاني را ديديد يا ميشناسيد؟ که هيچ کدام اطلاعي نداشتند. من آنجا برايشان صحبت کردم که من خودم خانم رمضاني هستم و گول اين افراد را نخوريد. من شماره اين افراد را اعلام کردم و شماره تماس ها به اسم خودشان نبود و به اسم افراد ديگري بود و شکايت‌مان را داريم پيگيري مي‌کنيم.

خانواده‌ام را تهديد کردند، پدرم راهي بيمارستان شد
رمضاني با اشاره به بازخوردهاي برنامه نود و اتفاقات بعد از آن گفت: من همه موارد را مي‌توانم ناديده بگيرم به جز بازي با اعتبار و آبروي باشگاهم و خودم و خانواده‌ام. حرمت من و خانواده‌ام شکسته شده است. پدرم يک آدم آبرومند در مازندران است. به قدري به گوشي ايشان پيام تهديد آميز ارسال شده است که او راهي بيمارستان شده است. پدرم را تهديد کردند که دخترت را مي‌کشيم. به برادرم پيام دادند و شماره پلاک ماشين من را اعلام کردند و گفتند اين ماشين را آتش مي‌زنيم. اينها يک سري افراد بيکار هستند که دنبال سوژه مي‌گردند و عادل فردوسي پور به آنها سوژه داد و با پخش کردن اين آيتم نادرست ما را به دردسر انداخته است.

من روي فردوسي پور جور ديگري حساب مي‌کردم و آرزو داشتم يک روز به عنوان باشگاه نمونه که دارد خدمات حرفه‌اي ارائه مي‌دهد در برنامه نود معرفي شود نه با اين شکل و اين مواردي که صحت ندارد. مربي ليگ برتري به تمرين ما آمده و گفت در ليگ برتر هم چنين امکاناتي وجود ندارد. مگر من بازيکنان را برده آوردم که به آنها رسيدگي نکنم؟ من مي‌خواهم سکوي پرتاب اين بازيکنان باشم که در ايران ديده نشدند. همين 3 بازيکني که با برنامه نود مصاحبه کردند مگر در کجا بازي مي‌کردند؟ اگر ديده شديد به لطف گيفا و رمضاني بوده است. چرا باشگاه ما به عنوان يک باشگاه دلال و پولشو معرفي شود؟ حساب باشگاه ما را چک کنيد و ببينيد آيا پولي وارد حساب ما شده است که شاکي داشته باشد؟

نتوانستم روي خط برنامه نود بروم
وي در مورد اينکه چرا براي دفاع از خودش روي آنتن نود نرفت هم اظهار داشت: نتوانستم روي خط برنامه نود بروم و من را نخواستند. وقتي مستندي در مورد باشگاه ما تهيه کردند نگفتند اين باشگاه وجود دارد و مديرعامل دارد. من اين باشگاه را به صورت خصوصي و با هزينه خودم اداره مي‌کنم و به خاطر عشقي که به فوتبال دارم در حال هزينه کردن هستم و خدا را شکر به قدري دارم که نيازي به پول بازيکن نداشته باشم. من به عشق فوتبال به گرجستان آمدم چون نمي‌توانستم در ايران کار کنم. به من اجازه نمي‌دادند وارد ورزشگاه شوم و روي سکو بنشينم و بازي تيمم را نگاه کنم. اجازه نداشتم کنار نيمکت تيم باشم و نمي‌گذاشتند به فدراسيون بروم و از حق تيمم دفاع کنم و براي همين به گرجستان آمدم. چرا واقعيت را نشان نمي‌دهيد؟ چرا خوابگاه واقعي بچه‌هاي ما را نشان نمي‌دهند؟ مگر مي‌شود بازيکن را به زور چاقو سر ميز غذا ببريم و او با لبخند آنجا بنشيند؟

آن 3 بازيکن تخلف کردند و از باشگاه اخراج شدند
وي در بخش مهمي از صحبت‌هايش دليل اخراج آن 3 بازيکن که با برنامه نود صحبت کردند ماجرا را اينطور نقل مي‌کند: اين سه بازيکن را خودم از باشگاه خودم بيرون انداختم به دلايلي که خودشان مي‌دانند. من موقع قرارداد بستن با بازيکنان اتمام حجت مي‌کنم. بازيکن تعهد داده است که راس ساعت 9 شب در باشگاه و در خوابگاه حاضر باشد و تحت هيچ شرايطي خارج نشوند. گرجستان يک کشور قانونمند و امن است و کوچکترين خلافي انجام شود باشگاه ما بايد پاسخگو باشد. مدارک تخلف اين بازيکنان موجود است. اين نفرات بيايند بگويند جريان آن شب چه بود. ما اعلام کرديم ساعت 9 شب درب خوابگاه بسته مي‌شود و کسي حق ورود ندارد. ساعت 7 با من تماس گرفتند و گفتند مي‌خواهيم به فروشگاه برويم و لباس ورزشي براي تمرين‌مان تهيه کنيم. به هر حال اينها زنداني نيستند و بچه‌هاي کوچکي هم نيستند.

اين 3 بازيکن به همراه يک بازيکن ديگر به خياباني مي‌روند که بار و کلاب در آن وجود دارد که مخصوص افراد اين کشور است و من ايرانيِ مسلمان جايز به رفتن به آن محل نيستم. رفتند آنجا و به من گفتند که ما رفتيم آبميوه بخوريم و سر از کلاب در آورديم. مگر مي‌شود يک آدم بالغ 19-18 ساله فرق کلاب و آبميوه فروشي را نداند؟ حالا وارد کلاب هم شديد چرا به جاي آبميوه مشروبات الکلي مصرف کرديد؟ چرا به قدري مشروب الکلي مصرف کرديد که پليس وارد مي‌شود؟ مسئول کلاب گوشي بازيکن را بر مي‌دارد و شماره باشگاه را مي‌گيرد و مي‌گويد 4 نفر که شرايط عادي ندارند اينجا افتاده‌اند و نمي‌توانند هزينه‌‌شان را پرداخت کنند و مي‌خواهيم به پليس زنگ بزنيم. منِ رمضاني ساعت 1-12 شب از باشگاه خارج شدم تا به آن محل بروم و به اداره پليس مراجعه کنم که 1000 دلار پرداخت کنم و آنها را در بدترين حالت ممکن به باشگاه بياورم و دارو بدهم و به حالت عادي برگردانم.
فرداي آن روز براي آن بازيکنان بليت گرفتم و برگرداندنم ايران. چند بار به آنها تذکر دادم. حتي ساعت 9 شب بايد موبايل‌هايشان را تحويل مي‌دادند و در خوابگاه استراحت مي‌کردند. آنها جلوي مربي خارجي وقتي صحبت مي‌کرد متوجه 4 کلمه انگليسي نمي‌شدند و کلاس زبان برايشان گذاشتيم. مگر مي‌شود اين همه مدارک و اسناد دروغ باشد و حرف 3 بازيکن راست باشد؟ چرا رسانه ما اينطور عمل مي‌کند؟

به تک تک بازيکنان گفتند بياييد عليه باشگاه صحبت کنيد
مالک باشگاه گيفا ادامه داد: اين بازيکنان و يک گزارشگر به تک تک بازيکنان تيم گفتند بيايد عيله باشگاه صحبت کنيد و مي‌خواهيم مستند بسازيم عليه باشگاه ولي بازيکنان گفتند وقتي شرايطمان خوب است و دارند برايمان زحمت مي‌کشند چرا عليه‌شان صحبت کنيم. بازيکنان به من تماس گرفتند و گفتند به ما همچين حرفي زدند و خواستند عليه من و باشگاه از آنها حرف بکشند و بگويند زمين ما اينجاست و محل خواب ما اينجايي هست که نشان داده شد. حتي بازيکنان به من گفتند خانم رمضاني ما را به رسانه وصل کنيد که برويم واقعيت ها را بگوييم چون در حق شما ظلم شده است و من گفتم حتي به خودم هم اجازه ندادند صحبت کنم. هرکاري مي‌کنم به نتيجه نمي‌رسم. هرکاري مي‌کنند حرف‌هاي من شنيده نشود و نمي‌دانم چرا. هرچه مدارک مي‌برم به جايي نمي‌رسم. عکس از بازيکن دارم در حال قليان کشيدن. مگر بازيکن به اينجا آمده قليان بکشد؟ اگر دنبال قليان کشيدن هستي چرا در ايران نماندي و آمدي گرجستان و آمدي باشگاه من و آبروي من را مي‌بري؟

دوست دارم فردوسي پور مدارکم را ببيند
وي در مورد اينکه آيا بعد از برنامه با فردوسي‌پور تماسي داشته يانه، گفت: تماس تلفني داشتم جواب ندادند. نمي‌دانستم چطور بايد با ايشان تماس بگيرم. خيلي مايلم ايشان را ببينم و مدارکم را نشان دهم. من هدفم به پول رسيدن نيست و به پول بازيکن نيازي ندارم. نيامدم ساختمان به آن بزرگي را براي باشگاه بگيرم که در آخر برنامه نود يک محلي به آن شکل را به جايش نشان دهد. اين يعني ظلم. من يک خانم هستم و نمي‌دانم چطوري صدايم را به گوششان برسانم.

فدراسيون گرجستان از مي‌خواهد از طريق سفارت شکايت کند
وي در ادامه گفت: کاش همه مي‌دانستند در ذهن من و در قلب من چه مي‌گذرد. کدام مدير باشگاه با دستان خودش جلوي بازيکن غذا مي‌گذارد. صبح از خوابم مي‌زدم وارد باشگاه مي‌شدم. به آشپزخانه مي‌رفتم و نگران تغذيه و خواب بازيکنان بودم. زمين را ببينيد. اهانت شده به مربي ما. مربي گرجستاني من تماس گرفته و گفته به من در ايران توهين شده است. فدراسيون گرجستان از من توضيح خواسته چرا به مربي ما توهين شده است. گفتند مربي کشتي است و به توپ لگد نزده است. مي‌خواهد به ايران بيايد و پيگيري کند. از طريق سفارت پيگيري کردند. در کشور خودش اعتبار دارد. در کميته اخلاق 15 روز فرصت خواستم مدارک را بياورم.

در شهر خودم نمي‌توانم به راحتي تردد کنم
وي در پايان عنوان کرد: خانواده من در روزهاي اخير در بدترين شرايط و حال ممکن بودند خصوصاً برادرم که به عنوان مربي در تيم فعاليت مي‌کند. پيامک‌هاي تهديد آميز به دست ما رسيده که همه آنها را داريم و هرجا لازم باشد ارائه مي‌دهيم. حتي خود من که چند روز به شهرم رفتم مجبور شدم 2 آدم براي محافظت از جان خودم و اتومبليم همراه داشته باشم.

منبع: خبرگزاري ايلنا