گزارش تکان‌دهنده‌ ازخانه اي که دختران و پسران با اسم رمز وارد آن مي شوند
پنجشنبه 19 مهر 1397 - 12:09:22 PM
چه خبر - در يک ماه گذشته 4 عمليات در 4 پاتوق فعال بيرجند انجام شد که 29 نفر دستگير شدند

جوانان زيادي به خانه رفت و آمد دارند، ساعتي سر کوچه مي ايستم، دختر و پسرها مي آيند و هر کدام با رمز خاصي وارد مي شوند و در برگشت سر حال؛ سر بالايي کوچه را به طرف خيابان اصلي طي مي کنند.
براي ورود به رمز نياز است، با همکاري شوراي هماهنگي مبارزه با مواد مخدر و در قالب تيم تحقيقاتي به خانه نزديک شويم. در کنار خانه دخمه اي با در کوچک قرمزرنگ خودنمايي مي کند، آهسته در مي زنم، دقايق زيادي نمي گذرد که مردي در را باز مي کند، با يکي از همان رمزها با عبدا... ارتباط مي گيرم و وارد دخمه مي شوم.
در يک اتاق دختر جواني غرق در دنياي خود نشسته و در حال استعمال مواد مخدر است. اتاق به جز يک فرش و پيک نيک چيز ديگري را در خود ندارد، حرکات دختر جوان در مصرف مواد نگاهم را به خود خيره کرده بود که حرف عبدا... سررشته افکارم را پاره کرد. «براي کار تحقيقاتي خيلي ها به من مراجعه مي کنند»، هنوز چيزي نگفته بودم که صحبت را ادامه داد. اين اعتياد کمرم را شکست و حالا خودم، همسرم و دخترم معتاد هستيم. آبرو و اعتباري داشتم که همين اعتياد به اخراجم از کار منجر شد.
هنوز دختر جوان مواد مصرف مي کند و عبدا... صحبت مي کند. خرج مواد همه اعضاي خانواده را از همين دخمه در مي آورم. من خرده فروش نيستم فقط جا و مکان مي دهم تا مثل اين دختر مراجعه کنند و مواد استعمال کنند که براي اين کاريا بايد پول بدهند يا مقداري از مواد آن ها را بر مي دارم.
از دخمه بيرون مي آيم و سر کوچه منتظر همان دختر جوان مي نشينم. 15 دقيقه بعد از دخمه خارج شد و به سمت من آمد و پرسيد کار شما تحقيق است يا مامور هستيد؟ من خبرنگار هستم مي خواهم براي ديگر جوانان آگاه سازي کنم تا به سمت اعتياد نروند. کمي مکث مي کند و بدون اين که چيزي بپرسم کتاب داستان زندگي اش را اين طور باز مي کند. « از اعتياد خسته شدم، 17 سال بيشتر ندارم. از پنج سال پيش مادرم نقشه سياهي را براي زندگي ام ترسيم کرد. وقتي مادرم از پدرم جدا شد من سربار او بودم و براي عشق و نوش خود مرا معتاد و بعد از مدتي براي هميشه رهايم کرد.فهيمه رنگ به رخسار ندارد، حرف هايش يک دنيا غصه در خود جاي دارد.
او مي گويد: خستگي از اعتياد و.... وقتي از او توضيح بيشتر مي خواهم سري به تاسف تکان مي دهد و اظهار مي کند که وقتي يک معتاد زار شدم و مادرم مرا از خانه بيرون کرد آواره خيابان شدم، نه کسي را داشتم و نه جايي را، يکي دو شب در پارک خوابيدم و بعد از آن با پسري آشنا شدم و مدتي را در خانه اجاره اي او سپري کردم اما سوء استفاده از من در آن خانه سياه شروع شد، مدت زيادي نگذشته بود که آن پسر از من خسته شد اما مرا به کسي ديگر معرفي کرد.
نه راه پس داشتم نه راه پيش، درمانده از همه جا راهي خانه اي سياه تر شدم تا زندگي ام در آن جا ورق بخورد. يک دختر بي کس و کار مثل من با وجود اعتياد مگر چاره اي هم جز اين داشت، نه پدري که به او پناه ببرد و نه مادري که او را در آغوش گرم خود جاي دهد.
آن جا در قبال جا و مکان و خرج مواد بايد روزي 200 تا 300 هزار تومان براي او کاسبي کنم. حالا ديگر خسته شده ام و مي خواهم از اين شهر براي هميشه بروم. فهيمه در حال صحبت کردن بود که چشمانش به خانمي که از انتهاي کوچه در حال نزديک شدن بود افتاد. گويي دشمن خوني اش را ديده بود، زبانش به لکنت افتاد، خاله، خاله آمد و دستش را گرفت و او را به داخل کوچه باريکي برد و سوار تاکسي کرد و ...
«زندي» دبير شوراي هماهنگي مبارزه با مواد مخدر در اين باره از بررسي آخرين وضعيت پاتوق هاي مصرف مواد مخدر گفت و اين که واحدهاي مسکوني و اماکني که اقدام به راه اندازي چايخانه و قليان سرا کردند و مصرف مواد مخدر و روان گردان ها در اين اماکن انجام مي شود توسط پليس مبارزه با مواد مخدر استان شناسايي و اقدام لازم انجام شد.
سرهنگ «محمدي» رئيس پليس مبارزه با مواد مخدر استان هم گفت: در يک ماه گذشته چهار عمليات در چهار پاتوق فعال شهر بيرجند انجام شد که 29 نفر دستگير شده اند.


منبع: روزنامه خراسان

http://www.CheKhabar.ir/News/145753/گزارش تکان‌دهنده‌ ازخانه اي که دختران و پسران با اسم رمز وارد آن مي شوند
بستن   چاپ