چه خبر - توصيه به زيدان؛ به منچستر نرو
در ظاهر، اوضاع منچستريونايتد در حال حاضر شباهتهايي به رئال مادريد ژانويه 2016 دارد، زماني که زينالدين زيدان مربي اين تيم شد؛ دو باشگاه بزرگ که نتايجشان به طرز عجيبي ضعيف است همراه با اختلافات شديد بين بازيکنان و مربي، که تلاش براي پوشاندن آن بينتيجه است. حالا ژوزه مورينيو در منچستريونايتد مشکل دارد و در آن زمان رافائل بنيتس در رئال مشکل داشت. در هر دو باشگاه، اين حس وجود داشت و دارد که باشگاه بايد بسيار بهتر هدايت شود.
ميتوان به آساني بحران فعلي منچستريونايتد را ثمره اشتباهات مورينيو دانست اما در اين صورت مشکلات جاهاي ديگر باشگاه ناديده گرفته ميشود. مورينيو البته با رفتارش به مشکلات دامن زده است، مانند نبرد عجيب با پل پوگبا، بهترين بازيکن يونايتد، يا اصرار به بازي با سيستمهاي عجيب مانند آنچه در بازي با وستهم در روز شنبه روي داد.
فوتبال او هرگز ضربان قلب تماشاگران را تند نکرده است. بزرگترين خصلت تيمهاي او اين بوده که هفت نفر از 11 بازيکن حاضر در ترکيب کمک کنند که تيم کلينشيت کند و همچنين چهار نفر ديگر فضا داشته باشند تا نتيجه را به سود تيم رقم بزنند اما اين کار او در منچستريونايتد به نتيجه نرسيده است.
مربيان ديگر باشگاهها دست به حرکات تهاجمي ميزنند، در حالي که مورينيو همچنان به کارهاي بداهه بازيکنانش تکيه دارد اما کيفيت بازيکنان حاضر در رختکن يونايتد هم خوب نيست و اين لزوما تقصير مورينيو نيست. از بازيکنان يونايتد، کمتر کسي ميتواند در ترکيب ثابت باشگاههاي بزرگ ديگر حضور پيدا کند. شايد تنها داويد دخئا، پوگبا و روملو لوکاکو در سطح ترکيب اصلي تيمهاي بزرگ باشند. ساير بازيکنان در حدي نيستند که بازيکنان پيشين منچستريونايتد بودند. روز شنبه، مورينيو از استعداديابي که عيسي ديوپ، بازيکن 21 ساله وستهم را کشف کرد تمجيد کرد. اين بازيکن در تابستان از تولوز به وستهم پيوسته است اما چرا مورينيو به خود اين مدافع مياني بابت بازي درخشانش تبريک نگفت؟
خب، بايد از خود او پرسيد چرا مربي که در تابستان چندين مدافع مياني را زير نظر داشت ولي نتوانست هيچکدام را به تيمش بياورد، کار استعداديابي تيمي را ستايش ميکند که يکي از آيندهدارترين مدافعان مياني اروپا را به خدمت گرفته است؟ درست است، مورينيو، اد وودوارد، معاون باشگاه را متقاعد کرد که با مبلغ بسيار بالايي الکسيس سانچس را به خدمت بگيرد، پولي که در نهايت مشخص شد به هدر رفته است اما مشکل تنها او نيست.
يونايتد شش، هفت بازيکن با قيمت 100 ميليون پوند کم دارد تا به جايگاهي که بايد داشته باشد، برسد. اين يکي از چندين دليلي است که نشان ميدهد زينالدين زيدان بايد قيد حضور در يونايتد را بزند. او تنها وارث 75 هزار تماشاگر در هفته، قهرمانيهاي ليگ، قهرمانيهاي ليگ قهرمانان، تاريخچه و ميراث منچستريونايتد نخواهد بود. او تمام تلاطمهايي که پس از دوران سر الکس فرگوسن در يونايتد شکل گرفته را هم بايد تحمل کند و بار مسووليت سنگيني را به دوش بکشد.
مادريد خانه زيدان بود. پسران زيدان براي تيمهاي آکادمي رئال بازي ميکردند و هنوز هم بازي ميکنند. او با گلي که در فينال ليگ قهرمانان 2002 در همپدن پارک زد، براي هميشه نامش را در تاريخ باشگاه ثبت کرد. پيش از آنکه زيدان جانشين بنيتس شود، رابطهاي قدرتمند با باشگاه رئال داشت. او دلش براي بوي چمن تنگ شده بود و پستهاي متعددي که فلورنتينو پرس، رييس رئال به او پيشنهاد داده بود، باعث نشد که او مربيگري را فراموش کند. شرايط خاصي هم پيش آمد که راه زيدان براي بازگشت به سانتياگو برنابئو را هموار کرد. زماني که او وارد باشگاه شد سرخيو راموس را ميديد، نه کريس اسمالينگ را. او توني کروس را ميديد، نه نمانيا ماتيچ را. او لوکا مودريچ را ميديد، نه جسي لينگارد را و البته کريستيانو رونالدو را داشت، نه الکسيس را.
بازيکناني که او در اختيار داشت قهرمانيهاي مهمي را تجربه کرده بودند و ميتوانستند بهروشني يکي دو سطح ديگر هم بالا بيايند. کار با بنيتس روحيه آنها را خراب کرده و باعث شده بود آنها ناراضي باشند. بازيکناني که لادسيما را فتح کرده بودند خود را نگهبانان تاريخ رئال ميدانستند و رافا را بهعنوان يک نفوذي ميديدند. آن بازيکنان نياز داشتند که يک نفر آنها را به جايگاه اصليشان برگرداند. چه کسي بهتر از زيدان، کسي که در آن شب جادويي در ليسبون کنار تيم بود.
تا ابد اين بحث ادامه خواهد داشت که زيدان دقيقا چه کرد که رئال مادريد سه بار پياپي فاتح ليگ قهرمانان شد. توانايي او در ارتباط با بازيکنان بيترديد بخشي از اين موفقيت بود. او تغييرات تاکتيکي هوشمندانهاي در تيم داد و بيش از همه، شور و شوق فراواني براي کار با اين گروه از بازيکنان داشت. زيدان بهندرت بازار را راه حل مشکلاتش ميدانست.
او ميدانست که بازيکنان به اندازه کافي خوب هستند و همه چيز بستگي به او داشت تا کاري کند که آنها به دستاورد برسند اما در يونايتد اوضاع به اين ترتيب نيست. به علاوه، قلمرو زيدان ليگ قهرمانان بود. فراموش نکنيم که رئال فصل پيش 17 امتياز کمتر از بارسلونا کسب کرد. مکتب فکري مادريد به اين ترتيب است که اگر رئال مادريد در فينال ليگ قهرمانان، ليورپول را نميبرد، احتمالا زيدان اخراج ميشد تا اينکه استعفا بدهد. رئال فصل پيش در 16 بازي ليگ نتوانست پيروز شود. زيدان فصل پيش از آن قهرمان ليگ شده بود اما نميدانست چه کاري انجام دهد تا تيمش تمرکز، انگيزه و ثبات خود را در طول 38 بازي فصل حفظ کند.
يونايتد اما باشگاهي نيست که زيدان بتواند پا به آن بگذارد، مشکلاتش را حل کند و آنها را تبديل به قهرمان چند دوره ليگ قهرمانان کند. آنها نياز به فردي دارند که در چند سال دشوار، تيم را با سختي بازسازي کند. زيدان چنين مربي نيست. رئال مادريد در قلب زيدان جا داشت. او با رئال زندگي ميکرد. او فردي مانند کارلو آنچلوتي، استادش نيست که هر باشگاه بزرگي را بتواند به هر دستاوردي که ميخواهد، برساند.
دلايل موفقيت زيدان در رئال مادريد کاملا منحصر به آن شرايط خاص است. مقامات منچستريونايتد اگر فکر ميکنند زيدان ميتواند با باشگاهي موفق شود که عاشقش نيست، حتما اشتباه ميکنند. اما براي زيدان؛ در يونايتد چه چيزي براي او وجود دارد؟
فشار بيامان، طرفداراني که کاملا از نحوه اداره باشگاه از بالا تا پايين ناراضي هستند و تيمي که بازيکنانش کيفيت يکساني ندارند. چند فصل اخير باعث شد دوران مربيگري لوييس فانخال و ژوزه مورينيو نابود شود، دو مربي که بسيار بهتر از زيدان بودهاند و استمرار بيشتري نسبت به او داشتهاند. پس بهترين توصيه به زيدان اين است: از يونايتد دور باش!
منبع: isport.ir
http://www.CheKhabar.ir/News/145488/زيدان به اين دلايل نبايد به منچستريونايتد برود