چه خبر - سرانجام مرد جوان بنا به نظريه پزشکي قانوني روانه زندان شد
تابستان سال95 دختر 15سالهاي به نام مينا همراه پدرش با مراجعه به اداره پليس از مرد جواني به اتهام اذيت و آزار شکايت کرد و گفت: «از مدرسه به خانه برميگشتم که مرد جواني به بهانه اينکه مأمور پليس است سد راهم شد و به بهانه حمل مواد مخدر خواست با او همراه شوم.
از آنجاييکه فکر ميکردم مأمور پليس است ترسيدم تا اينکه بعد از دقايقي فهميدم به دام او افتادهام. او مرا به کوچه خلوتي کشاند و... بعد از آن بود که به خاطر گريه و فريادهايم مرا رها کرد و رفت.»
با طرح اين شکايت تلاش پليس براي شناسايي آن مرد آغاز شد تا اينکه مرد 45ساله بعد از مراجعه هشتدختر جوان و يکپسر نوجوان و شکايتهاي مشابه شناسايي و بازداشت شد.
متهم در بازجوييها جرمش را انکار کرد و در مواجهه حضوري با شاکيان مدعي شد آنها را نميشناسد. سرانجام مرد جوان بنا به نظريه پزشکي قانوني ثابت شده بود روانه زندان شد.
پرونده بعد از کامل شدن تحقيقات و صدور کيفرخواست به شعبه پنجم دادگاه کيفري يک استان تهران فرستاده شد و صبح ديروز روي ميز هيئت قضايي به رياست قاضي بابايي قرار گرفت.
بعد از اعلام رسميت جلسه، دو شاکي دختر که حالا11 و 17ساله هستند به ترتيب در جايگاه قرار گرفتند و دختر 11ساله در طرح شکايتش گفت: «متهم خودش را مأمور پليس معرفي کرد و با ادعاي حمل مواد مخدر گفت: مشکوک است و خواست سوار ماشينش شوم. فکر ميکردم مأمور است و راست ميگويد به همين خاطر از ترس سوار ماشين شدم، اما بين راه شروع به حرف زدن کرد و نزديکم شد.
سپس... بعد از دقايقي مرا رها کرد و رفت.» در ادامه شاکي 17ساله نيز بعد از طرح شکايتش گفت: «بعد از دوسال هنوز آثار اين حادثه در روحيهام تأثير بدي گذاشته و باعث شده است به افراد بدبين و بدگمان باشم. براي متهم درخواست اشد مجازات دارم.»
سپس متهم که مجرد و تا به حال ازدواج نکرده بود در جايگاه قرار گرفت و با انکار جرمش گفت که شاکيان خيالبافي ميکنند و آنها را نميشناسد.
در ادامه وکيل مدافع متهم در دفاع از موکلش گفت: «موکلم دچار بيمار روحي و جنسي است به همين دليل مرتکب جرم شده است.بيماري موکلم نيز از سوي پزشکي قانوني تأييد شده به همين خاطر تا به حال مجرد مانده است.
بنابراين با توجه به سابقه بيماري او تقاضاي تخفيف در مجازاتش را دارم.»
در پايان هيئت قضايي وارد شور شد.