چه خبر - يک قدم از وزارت بر آموزش‌وپرورش تا استيضاح
اينبار داستان استيضاح محمد بطحايي در پُست وزارت آموزش‌وپرورش مطرح است، او قرار است امروز با نمايندگان استيضاح کننده در کميسيون آموزش مجلس ديدار کند و درباره محورهاي استيضاح و سوالات مطرح شده به آنها پاسخ دهد.
البته او نخستين وزيري نيست که با تهديد استيضاح مواجه مي‌شود، بيشتر وزراي آموزش‌وپرورش پس از مدتي تکيه بر پست وزارت، صندلي‌هاي لرزان آن را حس خواهند کرد.
در طول فعاليت دولت‌هاي يازدهم و دوازدهم، نخستين بحث استيضاح به علي اصغر فاني مربوط بود، او را شايد بتوان رکورددارترين وزير آموزش‌وپرورش در دريافت کارت زرد از مجلس دانست، فاني با دريافت دو کارت زرد از مجلس و مطرح شدن ماجراي استيضاح سرانجام از سوي دولت برکنار شد، البته در آن ايام برخي نمايندگان معتقد بودند دولت نگران صحبت‌هايي بود که در روز استيضاح فاني در مجلس شوراي اسلامي مطرح مي‌شد، دولت نگران برخي افشاگري‌ها در مورد صندوق ذخيره فرهنگيان، دانشگاه فرهنگيان و ساير مسائل مرتبط با حوزه آموزش و پرورش بود، به همين دليل پيش از استيضاح فاني، او را برکنار کرد.
پس از فاني، فخرالدين احمدي دانش آشتياني به عنوان وزير راهي آموزش‌وپرورش شد البته دوران حضور او در اين وزاتخانه آنقدر کوتاه بود که فرصتي براي طرح استيضاحش باقي نماند. او 11 آبان 95 از مجلس راي مثبت گرفت و تا پايان دولت يازدهم يعني حدود 6 ماه در وزارت آموزش‌وپرورش ماند. در دولت دوازدهم هم سيد محمد بطحايي به عنوان وزير انتخاب شد و از 26 مرداد 96 تا به امروز در وزارت آموزش‌وپرورش حضور دارد و حالا اينبار قرعه استيضاح به نام او افتاده است.
پيش از اين نيز وزراي ديگر آموزش‌وپرورش از جمله نجفي، حاجي، فرشيدي، علي احمدي و حاجي بابايي تا پاي استيضاح رفته بودند.
مرور دلايل اعلامي درباره چرايي استيضاح وزراي آموزش و پرورش نشان از اين دارد که يکي از محورهاي ثابت در جريان استيضاح مسائل رفاهي، معيشتي و استخدامي معلمان است و اين مسئله حکايت از مشکل ديرين مسائل مالي و معيشتي در اين وزارتخانه دارد.
محورهاي استيضاح بطحايي نيز شامل اين موارد است: 1 ــ عدم اجراي سند تحول بنيادين آموزش و پرورش. 2 ــ عدم اجراي نظام رتبه‌بندي معلمان. 3 ــ عدم دقت در کتب درسي. 4 ــ عدم پرداخت مطالبات فرهنگيان و بي‌توجهي به مشکلات رفاهي آنان. 5 ــ توجه به معلمين حق‌التدريس و کارشکني در مسير قانوني کردن به‌کارگيري آنها. 6 ــ عدم وجود ضابطه در انتخاب مديران و عدول از قانون. 7 ــ کاهش اعتبارات آموزش و پرورش به دليل عدم پيگيري و سوء مديريت در تأثيرگذاري در دولت. 8 ــ کاهش شديد اعتبارات سازمان نوسازي مدارس.9 ــ تضعيف دانشگاه فرهنگيان. 10 ــ عدم توجه و عدم توان برنامه ارائه‌شده به مجلس. 11 ــ جعل تاريخ در کتاب‌هاي درسي. 12 ــ ورود زودهنگام و خلاف قانون دانشگاه فرهنگيان به تبليغات انتخابات مجلس يازدهم و سوء استفاده از جايگاه. 13 ــ عدم پذيرش مسئوليت و عذرخواهي بابت اتفاق شوم منطقه غرب تهران. 14 ــ عدم پايبندي به برنامه ارائه‌شده در زمان اخذ رأي.15 ــ فساد اخلاقي در مدارس به‌علت سوء مديريت.16 ــ بي‌توجهي به زبان‌هاي مادري و ايجاد زمينه اختلاف در کشور به‌جاي وفاق ملي و تأکيد بر زبان روسي.
يکي از محورهاي استيضاح بطحايي، عدم اجراي سند تحول بنيادين آموزش وپرورش است، از زمان رونمايي سند تحول بنيادين در سال 90 تا به امروز بيش از 7 سال مي‌گذرد اما در تمام اين سال‌ها آنچه که در بحث اجراي سند مشاهده مي‌شود، تغيير ساختار نظام آموزشي است و حالا با گذشت حدود هفت سال از تولد سندي که قرار است آموزش و پرورش کشور را از حالت روزمرگي به سمت تحول و نشاط هدايت کند، اين سوال مطرح است که جايگاه اين سند در برنامه‌هاي آموزش‌وپرورش و مدارس کجاست؟رهبر معظم انقلاب نيز امسال در ديدار با فرهنگيان به مناسبت هفته معلم که در دانشگاه فرهنگيان انجام شد با انتقاد از اينکه حدود 10 درصد اين سند اجرايي شده است، گفتند: مطالبه اصلي من از آموزش و پرورش اين است که براي تحقق سند تحول، زمانبندي دقيقي معين و اين سند اجرا شود.
البته بايد به اين نکته توجه داشت که بي‌توجهي به سند تحول بنيادين مربوط به دوران وزارت بطحايي نيست و از زمان تصويب اين سند تا به امروز مسير حرکت اشتباه بوده و گاه با شتاب‌زدگي و گاه با بي‌تفاوتي همراه شده است و حالا اوضاع به گونه‌اي شده که معلمان و خانواده‌ها نتيجه اين تحول را اضافه شدن يک پايه به دوره ابتدايي و تغيير کتاب‌هاي درسي مي‌دانند و وزير آموزش وپرورش نيز مي‌گويد فقط بخش‌هاي آسان سند اجرا شده است و به بخش‌هاي دشوار آن ورود نکرده‌ايم.
مي‌توان گفت که بيشتر محورهاي استيضاح بطحايي مشکلاتي است که در دوران وزاري مختلف و در دولت‌هاي مختلف شاهد آن بوديم مسائلي درباره معيشت، استخدام،کتاب‌هاي درسي، دانشگاه فرهنگيان و عدم ضابطه در انتخاب مديران.
اما محور مهم‌تري که در استيضاح بطحايي مشاهده مي‌شود و به نوعي شايد جدي‌ترين بخش از ماجراي استيضاح او باشد، حادثه مدرسه غرب تهران و فساد اخلاقي رخ داده است. در اين حادثه که در يکي از مدارس غيردولتي غرب تهران رخ داد، موضوع ضعف در گزينش نيروي انساني مدارس و ضعف سيستم بازرسي و نظارت بر مدارس غيردولتي به شکل جدي مطرح شد و حالا همين حادثه تلخ و وجود حساسيت‌هاي بسيار روي اين وزارتخانه مهم که با جمعيت ميليوني دانش‌آموزان و سرنوشت آنها به صورت مستقيم ارتباط دارد باعث شده است ذره‌بين کارشناسان و نمايندگان مجلس شوراي اسلامي به آموزش‌وپرورش حساس شود.
موضوع فساد اخلاقي در مدارس که نمايندگان استيضاح کننده آن را به عنوان يکي از محورهاي استيضاح طرح کرده‌اند، ماجراي مهم و پيچيده‌اي است که علاوه بر ضرورت دقت در گزينش نيروي انساني، سنجش رواني معلمان و نيروي انساني مدارس که به صورت مستقيم با دانش‌آموزان در ارتباطند و نظارت دقيق بر وضعيت اخلاقي و رفتاري آنها از ابعاد ديگري نيز قابل بررسي است، ابعادي همچون رشد آسيب‌هاي اجتماعي در مدارس به ويژه دبيرستان‌ها و دست خالي مسئولان در مواجهه با اين آسيب‌ها.
صرف نظر از نتيجه جلسه امروز بطحايي با نمايندگان استيضاح کننده بايد گفت که بررسي‌هاي اجمالي نشان از آن دارد که تنها تعداد محدودي از وزراي آموزش‌وپرورش پس از انقلاب اسلامي تا به امروز توانسته‌اند دوره چهارساله وزارت خود را به پايان برسانند و اين نشان از عمر کوتاه وزرا در آموزش‌وپرورش دارد شايد به همين دليل است که اين وزارتخانه درگير روزمرگي است و در نبود حمايت‌هاي دولت و ساير نهادهاي مسئول خبري از تحول در آموزش‌وپرورش کشور نيست.
منبع: tasnimnews.com