توييت هاي جنجالي ترانه عليدوستي درباره سانسور + عکس
يکشنبه 18 شهريور 1397 - 7:30:52 AM
چه خبر - ترانه عليدوستي: سانسور تو زندگي من مانعي دائمي و سرنوشت سازه

ماجرا از يک گزارش يک خبرگزاري شروع شد. گزارشي در مورد سانسور در فيلم ها و کارتون هاي ماندگار قديمي در صدا و سيما نوشت که بازتاب هاي فراواني داشت. در بخشي از اين گزارش آمده بود: «نه اوشين يک آرايشگر ساده بود و نه دوقلوهاي افسانه اي خواهر و برادر بودند. حتي آباژور هم آن قدر جلوي بازيگران زن تکراري شده که نماد سانسور شده است.»

ترانه عليدوستي که در توئيتر حضور پر رنگي دارد، واکنش نشان داد و نوشت:

«من اين ماجراي اصلي اوشين رو پارسال که ژاپن بودم سوال کردم: شايعه بود که شغلش چيز ديگه س. ژاپني ها گفتن اوشين اونجا هم نماد نجابت بوده و هيچ ريگي به کفش نداشته. وقتي گفتم تو ايران ما فکر مي کرديم اوشين سانسور شده و داستانش عوض شده غش غش خنديدن.»

بيشتر بدانيد : افشاگري جالب ترانه عليدوستي از سانسور «اوشين» در ايران!! + عکس


سينا ولي الله مجري يکي از شبکه هاي فارسي زبان در پاسخ او نوشت:

«ممکنه تغيير شغل اوشين در داستان شايعه باشه ولي در اين که سريال به شدت سانسور و دستکاري شده بحثي نيست، حتي در تيتراژ ابتدايي سريال صحنه اي بود از يک مهماني که اوشين، ريوزو رو به داخل آب هل ميده که هيچ وقت پخش نشد! شايد ژاپني هايي که شما باهاشون حرف زدي ورژن ايرانيش رو ديدن.»
ترانه در پاسخش نوشت:
«صرفا شغل اوشين محل بحث بود. وگرنه با سانسور آشنام تو صدا و سيما.»
سينا اما اين بحث را ادامه داد و نوشت:
«اگر داستان سريال رو بخونين متوجه ميشين که شغل اوشين در واقعيت چي بوده که تازه تو سريال تلطيف هم شده براي مخاطب.»
او در يک نوشته ديگري آب پاکي را ريخت روي دست ترانه عليدوستي که گويا ترانه را خيلي عصباني کرد. نوشت:
«اي کاش يوتيوب فيلتر نبود و مي شد سريال اوشين رو کامل ببينين تا بفهمين که چقدر سانسور شده بود. البته اگر ترانه عليدوستي فردا توئيت تلطيفي نکنه که در سفر اخيرم به فلان جا وقتي به مديران يوتيوب گفتم ما تو ايران فکر مي کنيم يوتيوب فيلتره غش غش خنديدن و گفتن نه يوتيوب کلا اينجوريه.»

ترانه عليدوستي که اکثرا عادت دارد در بحث ها و انتقادها برنده باشد، آن صحبت ها به مذاقش خوش نيامد و شروع کرد به افشاگري از سانسور در صدا و سيما و نوشت:

«همونطور که گفتم با صدا و سيما همکاري نداشته ام که خاطره اي ازش داشته باشم. فقط همون يک اتفاقي رو که باعث شد دورش رو خط بکشم مي تونم در يک رشته توئيت تعريف کنم: سال 79، اولين فيلمم رو بازي کرده بودم اما هنوز اکران هم نشده بود و کسي مطلقان من رو نمي شناخت. دعوت شدم به برنامه اي در شبکه جام جم، سر جمع 10 دقيقه، به عنوان استعداد نوجوان. برنامه زنده بود و در ساختمان شبکه دو ضبط مي شد. سينمايي بود و مهمون هاي ديگه هم داشت. سر ساعت رسيدم ساختمون شبکه 2. حراست بانوان جلوم رو گرفت که پالتوت کوتاهه. تا زير زانوم بود. برق ناخن هم داشتم. گفتن نميشه بري. گفتم من اينجا کار نمي کنم، مهمونم. خير. نميشه. از طرف برنامه يکي اومد دنبالم. اصرار و التماس که ميشه تا خونه بري مقنعه سر کني؟ متاسفانه بچه بودم، گفتم چشم، تا خونه رفتم و برگشتم. راهم دادن. پشت صحنه منتظر نوبت آنتنم بودم که يه آقايي اومد. در حالي که لبخند عريضش تا بناگوش رفته بود گفت ترانه خانم محيط اينجا سينما نيستا، لطفا جلوي دوربين رفتي نخند. لبخند بزن ولي کامل نخند. بالاخره رفتيم جلوي دوربين. دو سوال جواب دادم ديدم مجري خانم چشم و ابرو مياد: از پشت صحنه اشاره ميکنن عليدوستي پاش رو نندازه روي پاش. پاييز بود. زدم بيرون خيابون الوند رو پياده و عصبي اومدم پايين. نيم ساعت هم تو برنامه نبودم ولي نصف روز تحقير شدم. عهد کردم هرگز ديگه پام رو نذارم اونجا. و نگذاشتم. در اين 18 سال بارها تو مصاحبه هام اينو گفتم که تلويزيون نخواهم رفت و از طرف همکارانم و گاهي مردم انتقادهايي هم بود.»

بيشتر بدانيد : ترانه عليدوستي راز سربه مهر دليل قهرش با تلويزيون را فاش نمود


ترانه عليدوستي که به نظر مي آيد از اين ماجراها به شدت عصباني بود، باز هم ادامه داد و نوشت:

«گوش چسب زدن در سينما هم هست. کوک زدن شال و روسري به همه جاي لباس... اونقدر قصه زياده که حوصله آدم از گفتنش سر ميره. ولي همين فيلم هاي فضاي بازتر سينما هم، با سانسور و بي سانسور گاهي مدت ها پشت در توقيف موندن يا هيچ وقت رنگ پرده نديدن. پس سانسور تو زندگي يکي مثل من مانعي دائمي و سرنوشت سازه، هميشه هم بوده... ولي اوني که از زير فشارش فرار کرد و رفت امروز زبونش گويا درازتره از من و شما. با هم اين اوصاف، اوشين نجيب بود همه داستانش سانسور شد جز شغلش که همون آرايشگري بود و اين چيزي از بدبختي ما کم نميکنه.»
قسمت آخر توئيت ترانه عليدوستي به نظر مي آيد کنايه به همان مجري دارد. آن مجري هم در پاسخ نوشت:
«فکر کنم داره منو ميگه، شما چي فکر مي کنين؟»
ترانه عليدوستي در پاسخ نوشت:
«من با شما نبودم اصلا.»

توييت ترانه عليدوستي
توييت ترانه عليدوستي

خب ماجرا همين جا به پايان رسيد و اميدوارم در اين روزهاي گراني دلار و بي پوشکي، از شنيدن اين داستان لذت برده باشيد. فقط يک سوالي باقي مانده و آن اين است ترانه عليدوستي که اولين فيلمش من ترانه 15 دارم در سال 1381 اکران شده و شناخته شده بود، در سال 1379 براي چه فيلمي به تلويزيون دعوت شده بود؟ چگونه آن فرد متذکر مي دانسته او در سينما بازي مي کند و با استعداد نيز هست؟ آيا به خاطر همان يک فيلمي که به قول خودش هنوز اکران نشده بود او را مي شناخته و استعدادش را کشف کرده بودند؟ چه فيلمي بوده؟


منبع : زندگي ايده آل

http://www.CheKhabar.ir/News/141596/توييت هاي جنجالي ترانه عليدوستي درباره سانسور - عکس
بستن   چاپ