نامه دراماتيک عموهاي فيتيله اي: ما غمگينيم!
12 دي 1394 - 11:08:40 ق.ظ
فيتيله: کسي نمي پرسد چرا ما غمگينيم

در پي حواشي به وجود آمده در برنامه «فيتيله» که منجر به اعتراض برخي از هموطنان آذري ‌زبانمان شد، اين برنامه ديگر روزهاي جمعه پخش نمي‌شود. حالا بيش از يک ماه از اين اتفاق گذشته است و به نظر مي‌رسد با عذرخواهي‌هاي مکرر مسوولان صداوسيما و عوامل اين برنامه از آذري‌زبانان، تب و تاب ناراحتي از اين اشتباه سهوي در بين مردم کم‌رنگ‌تر شده باشد و شايد زمان بازنگري بر روي تصميم تلويزيون مبني بر توقف اين برنامه، فرا رسيده است.

محمد مسلمي - کارگردان و بازيگر «فيتيله» - در گفت‌وگويي با بيان اينکه اين‌ روزها عموهاي فيتيله‌اي غمگين هستند، اظهار کرد: علت غمگيني ما اين نيست که ديگر کار نمي‌کنيم، بلکه به اين خاطر است که يک کشوري سرمايه خودش را به همين راحتي کنار مي‌گذارد، به خاطر کودکان و نوجواناني که با برنامه ما زندگي مي‌کنند و در نهايت به خاطر اينکه چقدر در جامعه ما خوبي‌ها زود فراموش مي‌شوند.

اين عموي فيتيله‌اي گفت: ما نگران بچه‌ها هستيم ولي اصلا دنبال اين نيستيم که باز هم به آنتن برگرديم. فقط مي‌خواهيم روشن شود که آيا در يک جامعه اسلامي از يک کاه کوه ساختن کار درستي است؟ به طور کلي کساني که بايد حامي حق باشند، خيلي ضعيف عمل کردند. هر جايي که کار فرهنگي هنري مي‌کنند و هر شخصي که ميزي دارد، بايد بداند جايي نشسته که زماني حضرت علي (ع) آنجا نشسته بود و بايد درست قضاوت کند. آيا واقع دستمزد گروهي که خالصانه کار کردند اين است که با يک اشتباه کوچک به اينجا برسد؟

مسلمي در پايان يادآور شد: در نهايت من تشکر بسيار ويژه از مردم دارم و دستشان را مي‌بوسم که اينقدر حامي ما و در فضاي مجازي پشتوانه ما بودند.

محمد مسلمي همچنين مطلبي را ارسال کرده که به شرح زير است:

«اما چرا کسي نپرسيد عموهاي فيتليه‌اي چرا غمگين هستند، همه مي‌دانند و مي‌گويند عموهاي فيتيله‌اي ناراحتند اما کسي نمي‌پرسد چرا، بياييد يک بار هم که شده سنت تلخ و نامبارک بي‌تفاوتي و حفظ منافع کوتاه مدت را کنار بگذاريم و از عموها بپرسيم که چرا غمگينيد؟ آنگاه است که به سخن خواهيم آمد و خواهيم گفت: ما غمگينيم چون لبخندهايي که مي‌آفريديم را ديگر نمي‌بينيم و نمي‌شنويم و کودکان شهر کمتر مي‌خندند. ما غمگينيم از تجربه تلخ بدخواهي کساني که نه زحمت ديدن به خود دادند و فقط براساس شنيده‌ها قضاوت کردند و دستاويز شدند...»

«ما ناراحتيم چون حق است که ناراحت باشيم، چرا که برخي از مسوولان اهل فرهنگ اين ديار محافظه‌کار و بي‌تفاوت شده‌اند، ما ناراحتيم چون رفاقت در صنف ما قوام ندارد و اين صنف يکي از بي‌پناه‌ترين گروه‌هاي اجتماعي است که کمترين و ساکت‌ترين حالت اعتراض را براي جفا بر ما دنبال کرد...»

«حکايت ما حکايت غم کسي است که عمري ترويج دوست داشتن کرده و حالا خود اسير عداوت و دشمني و کج‌خلقي شده... نپرسيدن از ناراحتي ما علامت خوبي براي جامعه نيست اگر بگوييم اين اصل در جامعه علني شده که هر چه مهربان‌تر باشي، هر چه رئوف‌تر باشي، هر چه عملکردت جنبه انساني‌تر و رحمانيت خدا باشد با تو سخت‌تر، خشن تر، بي‌منطق‌تر و ناعادلانه‌تر مواجه مي‌شوند و اين خود به تنهايي نه تنها ناراحت‌کننده بلکه کشنده است.»

«در پايان بياييد معتقد شويم و ايمان بياوريم که فلسفه خلقت از نگاهي و ديدگاهي شادي‌آفريني و شادي‌پرستي است و اين شادي را از کودکي به کودکان‌مان هديه کنيم. هر چند ممکن است خودِ ما کودکان شادي نبوده باشيم. باشد که نسل بعد از ما مهربان‌تر، بخشنده‌تر، منصف‌تر و والاتر بيانديشند.»




منبع : isna.ir


http://www.CheKhabar.ir/News/13977/نامه دراماتيک عموهاي فيتيله اي- ما غمگينيم!
بستن   چاپ