آقايان! اين «درد شکم» نيست که موج اعتراض مي‌آفريند
جمعه 26 مرداد 1397 - 2:55:35 PM
چه خبر - امروز اساس اعتماد متزلزل شده است

بهروز قمري، استاد تاريخ در دانشگاه ايلي‌نوي، در يادداشتي نوشت: «تاريخدان شهير انگليسي اي.پي. تامپسون بر اين باور بود آن چه به «شورش‌هاي شکم» و «قيام نان» در تاريخ قرن هجدهم انگليس معروف شدند، در واقع خيزش‌هاي مردمي از درد گرسنگي نبودند. تاريخ نشان داده که مردم به ندرت به‌ خاطر «درد شکم» به خيابان‌ها مي‌ريزند و سر به شورش مي‌زنند. در طول تاريخ نمونه‌هاي عديدي وجود دارد که توده مردم از گرسنگي هلاک شده‌اند ولي دست به شورش نزده‌اند. او معتقد بود آن چه ملت‌ها را به طغيان مي‌کشاند درد فقر و گرسنگي نيست، بلکه جريحه‌دار شدن حسي است که تامپسون آن را «اقتصاد اخلاقي» مي‌نامد. با يک بررسي دقيق تاريخي، تامپسون نشان مي‌دهد که هر جا ناآرامي و شورشي در انگلستان قرن هجدهم برپا شده در آنجا مي‌توان رد پاي احتکار گندم و آرد، گرانفروشي، اختلاس و منفعت‌طلبي عده قليلي را که از مصائب مردم سودجويي مي‌کنند، ديد.
او از اين نکته ظريف درس تاريخي بزرگي به نسل جديدي از تاريخ‌پژوهان معاصر آموخت. به‌ طور عموم آن چه رفتار اجتماعي مردم را رقم مي‌زند بيشتر صبر و شکيبايي است تا شورش و ناآرامي. سختي‌هاي روزمره، خمودگي در کار، غم نان، نگران آينده فرزندان بودن و تمام دشواري‌هاي زندگي هيچ‌ يک به تنهايي مردم کوچه و بازار را به خيابان‌ها نمي‌کشاند. آن چه مورخان معاصر از تامپسون آموخته‌اند، اين است که اين خدشه‌دار شدن آن وجدان اجتماعي که مردم بدان پايبند هستند، است که آنان را به شورش وامي‌دارد. اين نکته را هم مي‌توان از کتب تاريخي آموخت و هم از تجربه انقلاب اسلامي خودمان. زماني که شورش در انگليس قرن هجدهم شروع شد، مردم انبارهاي محتکران را به آتش کشيدند. در ايران هم زماني که مردم شوريدند و شيشه‌هاي بانک شکستند و آنها را طعمه حريق کردند، هيچ‌کس قراني هم از آنها نبرد. مردم قيام مي‌کنند اگر وجدان اجتماعي‌شان به درد آمده باشد.
حس عدالت‌خواهي انگيزه اصلي هر شورش اجتماعي است. امروز هم ما شاهد همين مساله هستيم. اين تنها بيکاري، گراني، اعتياد يا ديگر معضلات اجتماعي نيست که باعث نارضايتي در اقشار مختلف مردم شده است. آن چه امروز را از مقاطع مختلف پس از انقلاب متمايز مي‌کند، شيوع و برملا شدن فساد مالي، اختلاس و عدم رسيدگي به آن است. مردم ما نشان داده‌اند همان‌طور که پرشور و بي‌پروا در انقلاب شرکت کردند، همان‌طور هم با صبر و متانت مصائب جنگ و عواقب تحريم‌ها و خصومت‌هاي بين‌المللي را متحمل شدند. سوال اينجاست که چرا در آن زمان که سختي‌ها و مشقات زندگي کم از شرايط امروز نداشت، همين مردم آن مشکلات را به جان مي‌خريدند و با اعتماد به مقامات به آينده‌اي روشن‌تر و بارورتر اميد داشتند؟
امروز اساس آن اعتماد متزلزل شده است. آن دسته از مسئولان اجرايي، قضايي و ائمه عزيز جمعه که با مردم سخن مي‌گويند و آنها را از پيروي از «درد شکم» منع مي‌کنند بايد بدين نکته توجه خاصي بکنند. مسئولان گرامي، اين «درد شکم» نيست که موج اعتراض مي‌آفريند، بلکه سلب اعتماد و عدم باور به قول‌ها و وعده‌هاست که مردم را به خيابان‌ها مي‌کشاند تا چاره گريز از «غم نان» را در آنجا بجويند. از امروز تحريم‌هاي بيشتري بر ملت اعمال خواهد شد. همه ما مي‌دانيم که اين تحريم‌ها فشار اقتصادي و مادي بيشتري را بر تمام اقشار جامعه تحميل خواهد کرد. آناني که طراحان اين تحريم‌ها هستند، اميد دارند که با اين فشارها پايه‌هاي نظام را سست کرده و شکافي جبران‌ناپذير ميان ملت و حاکميت خلق کنند. تنها راه مقابله با اين اهداف ايجاد اعتماد و احترام متقابل ميان ملت و دولت از طريق شفافيت در امور اجرايي و قضايي است.
هفته گذشته وزير محترم امور خارجه، آقاي ظريف به دولتمردان غرب توصيه مفيدي کردند. ايشان فرمودند: «احترام به ايران را امتحان کنيد.» اين امر کليدي است که نه ‌تنها قفل روابط بين‌الملل را خواهد گشود، بلکه گره بسياري از مشکلات داخلي نيز با همين فلسفه احترام متقابل گشوده خواهد شد. حل مشکلات اقتصادي و معضلات اجتماعي نيازمند زمان است. مردم تنها زماني اين فرصت را به مسئولان کشور خواهند داد که پذيرفته باشند اين مسئولان قدم در راه‌حل اين مشکلات گذاشته‌اند. بايد شفاف بود و اجازه داد راه‌حل‌هاي گوناگون در محيطي سالم و محترمانه تبادل شوند. تحديد فساد مالي و اختلاس تنها در چنان فضايي ميسر مي‌شود. بر وجدان اجتماعي مردم بيش از اين خدشه وارد نکنيم. «غم نان» به اعتراض خياباني منجر مي‌شود تنها اگر صاحبان آن غم به حسن‌ نيت مسئولان اطمينان نداشته و شاهد آن باشند که سفره خالي آنان که با «درد شکم» سر مي‌کنند، ذره‌اي از منفعت‌طلبي اقليتي کوچک نکاسته است.»


منبع: etemaad.ir

http://www.CheKhabar.ir/News/135529/آقايان! اين «درد شکم» نيست که موج اعتراض مي‌آفريند
بستن   چاپ