زيباکلام: مي‌خواهند من را سنگسار و تکه‌پاره کنند
چهارشنبه 17 مرداد 1397 - 5:18:02 PM
چه خبر - ترغيب مردم از سوي زيبا کلام براي رأي به روحاني کار دستش داد

«پس از ناآرامي‌هاي دي ماه سال گذشته انتظار مي‌رفت که برخي از مسئولان در رويکرد مديريتي خود تغييرات جدي به وجود بياورند و در تحقق مطالبات مردم جدي‌تر از گذشته عمل کنند. اين در حالي است که در عمل چنين اتفاقي رخ نداد و در هفته‌هاي اخير دوباره شاهد تجمعاتي در برخي از شهرهاي کشور بوده‌ايم که عمدتا نيز به دليل شرايط نامناسب اقتصادي صورت گرفته است. از سوي ديگر فشار افکار عمومي نسبت به دولت آقاي روحاني در شديدترين حالت خود قرار دارد و مردم به دنبال تحقق وعده‌هايي هستند که حسن روحاني در انتخابات سال96 به آنها داده است. هر چند که نبايد دولت روحاني را مقصر اصلي مشکلات کنوني جامعه قلمداد کرد اما به نظر مي‌رسد رويکرد محتاطانه دولت در تشديد مشکلات جامعه بي‌تأثير نبوده است. به همين دليل و براي تحليل و بررسي اين موضوع «آرمان» با دکتر صادق زيباکلام، تحليلگر سياسي گفت‌وگو کرده که در ادامه متن آن را مي‌خوانيد.

چرا پس از ناآرامي‌هاي دي ماه سال گذشته رويکرد مديريت کشور تغيير نکرد و در نتيجه دوباره در هفته‌هاي اخير با تجمعات اعتراضي برخي از اقشار مردم مواجه شده‌ايم؟

من معتقدم جنس بحراني که امروز در کشور ما به وجود آمده از منظر جامعه‌شناختي پيچيده است. به همين دليل نمي‌توانيم عنوان کنيم که دليل اصلي اين نارضايتي‌ها فقط اقتصادي يا سياسي يا اجتماعي است. به نظر من بحران امروز جامعه ايران شکل پيچيده‌اي به خود گرفته و ما در يک شرايط خاص قرار گرفته‌ايم. با اين وجود به نظر مي‌رسد بخش‌هايي از جريان اصولگرايي که عمدتا نيز از طيف‌هاي راديکال اين جريان هستند تلاش مي‌کنند دو نکته را به جامعه القا کنند. نخست اين که اين عده تلاش مي‌کنند به افکار عمومي اين مسأله را القا کنند که ريشه بحران کنوني جامعه صرفا اقتصادي است. اين در حالي است که اتفاقات ديگري نيز در جامعه رخ داده است. با اين وجود هدف اصلي جريان راديکال اين است که مشکلات کنوني جامعه را فقط اقتصادي جلوه بدهند.
نکته دوم اما اين است که اصولگرايان تندرو به دنبال اين هستند که دولت آقاي روحاني را مقصر اين وضعيت نشان بدهند و مشکلات را به شکلي تفسير کنند که گويا ضعف مديريت دولت آقاي روحاني به خصوص در زمينه اقتصادي مسبب اصلي بحران کنوني کشور است. از سوي ديگر برخي به دنبال اين هستند که چرا قوه قضائيه با مفسدان برخورد قاطع نمي‌کند و آنها را اعدام نمي‌کند. در نتيجه اصولگرايان تندتر از يکسو دولت را به دليل عملکرد ضعيف تيم اقتصادي خود زير سوال مي‌برند و از سوي ديگر نسبت به قوه قضائيه انتقاد دارند که چرا با مفسدان اقتصادي برخورد نمي‌کند. اصولگرايان راديکال بر اين باور هستند که اگر قوه قضائيه برخورد قاطع‌تري با مفسدان اقتصادي مي‌کرد امروز شاهد اين همه فساد اقتصادي در کشور نبوديم.

هدف آنها از اين رويکرد چيست؟ به نظر شما اصولگرايان راديکال با القاي اين مسائل به افکار عمومي قصد دارند به چه نتايجي دست پيدا کنند؟

بنده خطاب به کساني که اين گونه مي‌انديشند يک سوال ساده را مطرح مي‌کنم. چرا در کشورهاي ديگر جهان اين همه فساد اقتصادي صورت نمي‌گيرد؟ در شرايط کنوني کدام کشور در جهان وجود دارد که مفاسد اقتصادي آن به اندازه ما باشد؟ در شرايط کنوني در کشورهايي مانند هند، ژاپن، نروژ، فيليپين، سنگاپور، برزيل، آرژانتين و ترکيه به هيچ عنوان تا به اين اندازه فساد اقتصادي وجود ندارد. اين در حالي است که در کشورهاي مترقي و پيشرفته‌اي مانند آلمان، فرانسه، انگليس و آمريکا وضعيت بسيار بهتر از کشورهاي دسته اول است. سوال ديگر در اين زمينه اين است که آيا در کشورهاي ديگر جهان مفسدان اقتصادي را اعدام مي‌کنند يا اين که رويکرد ديگري در مقابل فساد اقتصادي در پيش مي‌گيرند؟
بدون شک دليل اصلي اين مسأله که در کشور تا به اين اندازه فساد اقتصادي وجود دارد اين است که اقتصاد ما دولتي است و همه چيز در اختيار سيستم قرار دارد. اين در حالي است که در بين کشورهاي جهان حتي نمي‌توان يک اقتصاد دولتي موفق پيدا کرد که جمهوري اسلامي دومين کشور آن باشد. در نتيجه در شرايط کنوني اصولگرايان در اين زمينه به مردم آدرس اشتباه مي‌دهند. البته بنده مطمئن نيستم که اين آدرس اشتباه دادن با آگاهي صورت مي‌گيرد يا اين که از روي ناآگاهي است. تندروها معتقدند که ريشه مفاسد اقتصادي ارتباطي به اقتصاد دولتي ندارد و اگر قوه قضائيه مفسدان اقتصادي را اعدام کند مشکل فساد اقتصادي در ايران حل مي‌شود. آدرس اشتباه ديگري که از طرف اصولگرايان به مردم داده مي‌شود اين است که اگر آقاي روحاني تيم اقتصادي خود را زودتر تقويت مي‌کرد و مديران بي‌انگيزه را کنار مي‌گذاشت ما با بحران‌هاي امروز مواجه نمي‌شديم. بدون شک اين يک آدرس بسيار غلط است که اتفاقا از روي آگاهي و به صورت تعمدي به جامعه داده مي‌شود. بنده نمره قابل قبولي به تيم اقتصادي دولت آقاي روحاني نمي‌دهم. با اين وجود سخن اين اصولگرايان در اين زمينه سطحي و غير قابل قبول است. ما نمي‌توانيم بپذيريم که مثلا اگر آقاي نوبخت، کرباسيان، شريعتمداري و واعظي در دولت حضور نداشتند و آقاي روحاني در دولت دوم خود از افراد ديگري استفاده کرده بود اين وضعيت به وجود نمي‌آمد. متأسفانه در شرايط کنوني صداوسيما، بخش‌هايي از نمايندگان مجلس و برخي از ائمه جمعه اين تفکر را به جامعه القا مي‌کنند. اين افراد در موضع‌گيري‌ها و اظهارات خود عنوان مي‌کنند که اگر آقاي روحاني در انتخاب مديران خود دقت بيشتري کرده بود و تيم اقتصادي خود را زودتر تقويت کرده بود ما با بحران‌هاي کنوني مواجه نمي‌شديم. اين در حالي است که اين يک رويکرد اشتباه است و اين افراد تلاش مي‌کنند به جامعه آدرس اشتباه بدهند.

آقاي دکتر شما قصد تبرئه دولت آقاي روحاني را نسبت به وضعيت کنوني جامعه را داريد؟ آيا آقاي روحاني در واقع در به وجود آمدن بحران‌هاي کنوني جامعه نقش نداشته است؟

بنده به هيچ وجه چنين قصدي ندارم. من هيچگاه نمي‌گويم دولت آقاي روحاني بدون نقص و بدون اشکال بوده است. هنگامي که در سه سال پيش توافق برجام بين ايران و قدرت‌هاي جهاني منعقد شد اصولگرايان تندرو همه تلاش خود را به کار بستند تا برجام به موفقيت نرسد. من معتقدم برجام داراي يک کالبد و يک روح بود. روح برجام نيز تنش‌زدايي بين ايران و آمريکا و کشورهاي غربي بود. اين در حالي است که اين تنش زدايي داراي هزينه‌هايي است. با اين وجود در شرايط کنوني که ما در حال پرداخت اين هزينه‌ها هستيم تندروها انگشت اتهام را به سمت دولت آقاي روحاني گرفته‌اند و عنوان مي‌کنند مشکلات موجود در جامعه ناشي از سوءمديريت دولت آقاي روحاني است. آقاي روحاني به دنبال ستيزه جويي با آمريکا و غرب نبود و بلکه اين تندروها بودند که در سه سال گذشته از هيچ تلاشي براي جلوگيري از رويکرد تنش زدايي بين ايران و آمريکا خودداري نکردند. در شرايط کنوني که آمريکا از برجام خارج شده و ترامپ سياست‌هاي خصمانه در مقابل ايران در پيش گرفته و ايران بايد اين هزينه را بپردازند تندروها عنوان مي‌کنند که دولت آقاي‌ روحاني نبايد به آمريکا اعتماد مي‌کرد. بنده بعيد مي‌دانم که تندروها از دلايل اصلي مشکلات کنوني جامعه ايران بي‌اطلاع باشند.

دولت آقاي روحاني در زمينه اقتصادي چه رويکردي بايد در پيش مي‌گرفت که نگرفته است؟

در شرايط کنوني در حدود 7 ميليون بيکار در ايران وجود دارد. اين در حالي است که براي ايجاد يک شغل به طور متوسط حداقل بايد50 ميليون تومان سرمايه‌گذاري صورت بگيرد. در نتيجه اگر 7 ميليون را در50 ميليون ضرب کنيم به يک رقم وحشتناک350هزار ميليارد تومان مي‌رسيم که دولت بايد سرمايه‌گذاري کند. در سال گذشته کل بودجه کشور درحدود 44 هزار ميليارد بوده است. اين در حالي بود که تا پايان آبان ماه سال گذشته تنها رقمي حدود 13 هزار ميليارد تومان آن هزينه شده بود. اين مسأله نشان مي‌دهد که دولت فاقد توانايي لازم مالي است و پول ندارد. در چنين شرايطي تندروها عنوان مي‌کنند که چرا دولت راه‌حل مناسبي براي بحران بيکاري در جامعه پيدا نمي‌کند؟ اين در حالي است به دليل اين که جامعه ايران براي سرمايه‌گذاران ناامن شده در سال گذشته مردم در حدود 30 ميليارد دلار را از کشور خارج کرده‌اند و در کشورهايي مانند ترکيه، گرجستان، امارات متحده عربي و حتي مالزي سرمايه‌گذاري کرده‌اند. متولي اصلي تأمين امنيت براي سرمايه‌گذاري اقتصادي در کشور قوه قضائيه است و دستگاه قضائي بايد به اندازه‌اي فضاي اقتصادي ايران را امن و مطمئن کند که سرمايه‌گذاران داخلي و خارجي بتوانند در کشور سرمايه‌گذاري کنند. به همين دليل نيز اين سوال مطرح مي‌شود که آيا قوه قضائيه در اختيار آقاي روحاني است؟ آيا قوه قضائيه به آقاي روحاني پاسخگو است؟ در چنين شرايطي تندروها از يک طرف باعث ناامني اقتصادي در کشور مي‌شوند و از سوي ديگر به آقاي روحاني انتقاد مي‌کنند که چرا در کشور بيکار وجود دارد. بنده بعيد مي‌دانم نمايندگان مجلس از دلايل اصلي مشکلات اقتصادي جامعه بي‌اطلاع باشند. به نظر مي‌رسد آنها ديواري کوتاه‌تر از ديوار دولت پيدا نمي‌کنند. به همين دليل نيز تلاش مي‌کنند دولت را مقصر بحران‌هاي موجود در جامعه نشان بدهند.

به نظر شما مهم‌ترين مشکلي که دولت آقاي روحاني در اين زمينه داشته چيست؟

به نظر من مهم‌ترين مشکلي که آقاي روحاني در اين زمينه دارد اين است که چرا واقعيت‌ها را براي مردم بازگو نمي‌کند. آقاي روحاني در نامه اخير خود به آقاي لاريجاني براي حضور در مجلس عنوان کرد‌ه‌اند که قصد دارند حقايق را براي مردم بازگو کنند. با اين وجود بنده بعيد مي‌دانم چنين اتفاقي در مجلس رخ بدهد. اين آقاي روحاني که من از 29 ارديبهشت96 تاکنون مشاهده کرده‌ام در مجلس نيز تنها به ذکر کليات و سخنان تکراري بسنده خواهد کرد. در نتيجه آقاي روحاني در صحن مجلس نيز سخني از واقعيت‌هاي موجود جامعه را نخواهد گفت.

چرا آقاي روحاني مدتي است که سکوت کرده‌اند و از بيان حقايق خودداري مي‌کنند؟

نمي‌دانم؛ واقعا نمي‌دانم. در شرايط کنوني ايشان محبوبيت خود را از دست داده‌اند و از سوي ديگر باعث تحت فشار قرار گرفتن اصلاح‌طلبان توسط مردم نيز شده‌اند. امروز من هر کجا که مي‌روم مردم مي‌خواهند من را سنگسار و تکه‌پاره کنند که تو باعث شدي که ما به آقاي روحاني رأي بدهيم. من حدس مي‌زنم آقاي روحاني تصوراتي درباره آينده سياسي خود دارد. به همين دليل نيز تلاش مي‌کند رابطه خوبي با اصولگرايان داشته باشد. آقاي روحاني به خوبي به اين نکته آگاهي دارد که براي تحقق تصوراتي که براي آينده خود دارد به امثال‌ صادق زيباکلام و اصلاح‌طلبان نياز ندارد و در مقابل به اصولگرايان و حتي موافقت اصولگرايان راديکال نياز دارد. به همين دليل نيز بوده که با اصولگرايان مماشات مي‌کند و برحسب ميل آنها ساز مي‌زند.

اصولگرايان به چه ميزان حاضر هستند آقاي روحاني را در آينده هم در جايگاه بالا ببينند؟ آيا اين انعطاف در بين اصولگرايان به وجود آمده است؟

در شرايط کنوني اصولگرايان و حتي تندروها هيچ دلخوشي از آقاي روحاني ندارند. با اين وجود مشکلي که در شرايط کنوني براي اصولگرايان وجود دارد اين است که چاره‌اي نيز به‌ جز آقاي روحاني ندارند. اين در حالي است که در شرايط کنوني آيت‌الله هاشمي شاهرودي دچار بيماري هستند و در مقابل دوران مديريت رئيس قوه قضائيه رو به اتمام است، اما آقاي روحاني گزينه مطلوب آنها به شمار نمي‌رود. شايد به همين دليل هم بوده که آقاي روحاني از بيان برخي حقايق خودداري مي‌کند تا تصوري که اصولگرايان تند از وي دارند از اين منفي‌تر نشود.


منبع: isna.ir

http://www.CheKhabar.ir/News/134028/زيباکلام- مي‌خواهند من را سنگسار و تکه‌پاره کنند
بستن   چاپ