چه خبر - شهلا رياحي ساکن خانهاي که دور نيست
حرفش، حرف حساب است؛ « مادرم 64 سال در حوزه فرهنگ و هنر فعاليت کرده،اگر قرار باشد خانمها بعد از 20 سال کار بازنشسته شوند، مادرم بايد تا قبل بيمارياش سه بار بازنشسته شده باشد که نشده اما حداقل انتظار اين است که به اندازه يک بازنشسته حقوق بگيرد،اما وزارت ارشاد به شهلا رياحي؛ بازيگر و اولين کارگردان زن سينماي ايران ماهانه فقط 200 هزار تومان حقوق پرداخت ميکند !»
منوچهر رياحي، پسر شهلا رياحي از بيمهري آدمهاي روزگار شاکي است، هم از مسئولاني که داعيه حمايت از هنرمندان را دارند اما فقط حرف ميزنند و نه عمل و هم از مردم و هنرمندنماهايي که از شبکههاي اجتماعي سوء استفاده کرده و براي مطرح کردن خود دروغهايي را منتشر ميکنند بدون اين که به عواقب کارشان فکر کنند.
سو استفاده از محبوبيت چهره هاي مشهور در شبکه هاي اجتماعي
باز هم پاي شبکههاي اجتماعي در ميان است و اين که براي ديده شدن و فالوئر بيشتر داشتن، اخلاق ناديده گرفته ميشود، براي شاخها و خورههاي شبکههاي اجتماعي فرق نميکند چه کسي را نابود کنند مهم ديده شدن است؛ براي همين يک روز اخبار نامناسبي درباره مثلا استاد مشايخي منتشر ميکنند و روز ديگر مريم اميرجلالي را ميکُشند و گاهي هم به سراغ پيشکسوتان موسيقي ميروند؛ بههرحال بازار شايعه داغ است و ميتوان از محبوبيت چهرههاي معروف سوء استفاده کرد و دکان خود را رونق بخشيد.
اين خانه دور است
شهلا رياحي 91 ساله، با آن چهره زيبا و مهربان و بيان گرم و مادرانه براي خيلي از مردم عزيز است. در دهه هفتاد در سريالي به نام « اين خانه دور است» به کارگرداني زنده ياد مسعود رسام بازي کرد، سريالي که داستان آن در سراي سالمندان ميگذشت، بازيگراني مانند حميده خيرآبادي، جلال مقدم، رضا کرمرضايي، علي کسمايي، جعفر بزرگي، رقيه چهرهآزاد، نعمتا... گرجي و رضا خندان در آن بازي ميکردند.
چقدر تلخ! کارگردان و بيشتر بازيگران اين سريال دوستداشتني ديگر در ميان ما نيستند ! توران مهرزاد و شهلا رياحي هم سالهاست بيمارند.مهرزاد که سالها در راديو فعاليت ميکرد و در فيلم هامون نقش مادر مهشيد را بازي کرد، از شايعات شبکههاي اجتماعي در امان مانده و تقريبا از او هيچ خبري نيست و فقط ميدانيم که بيمار است و در خانه بستري. شهلا رياحي در اين سريال نقش خواهر مرحوم حميده خيرآبادي را بازي ميکرد، زني مهربان که وقتي باخبر شد، خواهرش به خانه سالمندان رفته ، طاقت نياورد و او هم خودخواسته به آن خانه رفت تا خواهرش تنها نباشد !
اما در دنياي واقعي، شهلا رياحي خودخواسته به پانسيون نرفته است؛ يعني آنقدر حالش خوب نيست که تصميم بگيرد کجا باشد يا کجا نباشد. پسرش منوچهر که سالهاست زندگي در سوئد را رها کرده و به ايران آمده تا از مادر مراقبت کند، بنا به شرايطي که مادر دارد، مجبور ميشود براي مراقبت بهتر او را به پانسيوني کاملا خصوصي بسپارد تا پزشکان و پرستاران به دقت از او مراقبت کنند تا حالش بدتر نشود.
دکتر منوچهر رياحي فرزند شهلا رياحي از اين تصميم خود راضي است و ميگويد:
« هر روز دکتر عمومي او را ويزيت ميکند و هفتهاي يکبار هم دکتر متخصص او را معاينه کرده و داروهاي لازم را به او ميدهند. از روند درمان و مراقبت راضي هستم چون تا همين چند ماه قبل که به ديدار مادر ميرفتم او مرا نميشناخت گاهي ميگفت پدرم هستي و گاهي مرا برادري که هرگز نداشته، تصور ميکرد. اما آخرين باري که به ديدارش رفتم و از او پرسيدم من کي هستم، گفت: پسرم»
ميگويند بدترين کارها قضاوت کردن ديگران و حکم بيجا صادر کردن براي آنهاست.
منوچهر رياحي از اين رفتار و شايعات درباره مادرش شاکي است و ميگويد:
« 9 سال قبل که بيماري مادر شدت گرفت کار و زندگي را در سوئد رها کرده و با همسرم به ايران آمديم تا از مادرم مراقبت کنيم، مادري که باعث افتخارم است؛ اولين کارگردان سينماي ايران. بهترين پرستارها و مراقبان را براي مادر ميآورديم، هميشه يخچال خانه را پر از خوراکي ميکرديم تا چيزي کم و کسر نباشد اما مادر هر روز لاغرتر ميشد، وقتي دليل را ميپرسيدم ، پرستارها ميگفتند: غذا نميخورد! پس خوراکيهاي يخچال چرا اينقدر زود تمام ميشود و ما مدام بايد خريد کنيم...؟
مادر به پرستار و مراقبت ويژه نياز دارد و ما هر چقدر در انتخاب پرستار خانگي دقت ميکرديم بيفايده بود به همين دليل با مشورت يکي از دوستان که پزشک است، تصميم گرفتيم او را به پانسيوني خصوصي که پزشک و پرستارهاي خوبي داشت، منتقل کنيم. يکي از برنامههاي پانسيون برگزاري موسيقي زنده است ، در يکي از اين برنامهها خواننده اي که آواز ميخواند مادر را ميشناسد و با او عکس ميگيرد و در اينستاگرام منتشر ميکند و مينويسد که آخر و عاقبت هنرمند پيشکسوت اين شده که پسرش او را از خانه بيرون کرده و شهرداري او را به خانه سالمندان برده است ! آن پست اينستاگرامي ما را بسيار آزرده کرد، از اين همه بياخلاقي شگفتزده شديم، وقتي هيچ نهاد و مسئول دولتي ريالي به خانم رياحي کمک نميکند، چطور شهرداري او را به يکي از گرانترين پانسيونهاي شهر ميبرد؟ راستش بعد از اين ماجرا رفتم و آن فرد به اصطلاح هنرمند و خواننده را پيدا کردم و تصميم داشتم با او برخورد کنم اما همسرم مانع شد و گفت: با اين کار او بيشتر معروف ميشود...! »
بيوگرافي شهلا رياحي اولين کارگردان سينماي ايران
شهلا رياحي در سال 1335 فيلم مرجان را کارگرداني کرد و نام خود را به عنوان اولينها در تاريخ ايران به ثبت رساند. در 14 سالگي با جواني هنرمند به نام اسماعيل رياحي که 20 ساله و کارگردان تئاتر بود ازدواج کرد، آنها سالها عاشقانه در کنار هم زندگي کردند و صاحب يک دختر و يک پسر شدند. رياحي در تمام گفتگوهايش تاکيد کرده که هر چه دارم از همسرم، اسماعيل است.
اسماعيل در سال 89 درگذشت و شهلا را تنها گذاشت، هرچند پسرش تلاش ميکند، مانند پدر وفادار باشد و از مادر مراقبت کند. او ميگويد: «بيماري مادر آلزايمر نيست، او دچار دمانس( زوال عقل) شده است»
بيشتر بدانيد : شهلا رياحي: در 14 سالگي ازدواج کردم و همسرم فوق العاده بود!
منوچهر رياحي از مسئولان فرهنگي و هنري گلايه دارد؛ داروها و هزينه مراقبت از مادرش بسيار گران است، ميگويد:
«مدتي قبل آقاي شاهسواري، مديرعامل خانه سينما به تلويزيون آمد و اعلام کرد که اگر يکي از اهالي سينما بيمار شود ما همه هزينههاي درمان او را ميپردازيم .... اما تاکنون خانه سينما براي مادرم حتي يک ريال هم نپرداخته. موسسه پيشکسوتان هنر به اندازه بضاعت خود حمايت کرده است اما بقيه نهادهاي دولتي هيچي! واقعا حق بانويي که نشان يک هنري را دريافت کرده و 64 سال در حوزه فرهنگ و هنر فعال بوده، اين است؟»
خانواده رياحي از خانوادههاي اصل و نسب دار است و شايد آنقدر دستشان به دهانشان برسد که بدون حمايت دولتي بتوانند از شهلا رياحي مراقبت کنند، اما واقعيت اين است، بار رواني حمايت از مقدار ريالي آن مهمتر و موثرتر است.
چند هفته قبل در همين صفحه با اسماعيل سلطانيان هم گفت و گو کرديم که بيمار است و گلايهمند از خانه سينما؛ تنها صنفي که بودجه ميگيرد تا از اهالي سينما حمايت کند ! شهلا رياحي، يکي از مادران مهربان سينماي ايران است، براي اين مادر مهربان آرزوي سلامتي داريم.
بيشتر بدانيد : انتقاد فرزند شهلا رياحي از يک بي اخلاقي در حق مادرش
بيشتر بدانيد : اعتراض مردم به رضا رشيدپور بخاطر مصاحبه تلخ با شهلا رياحي + کليپ مصاحبه
بيشتر بدانيد : آنچه بر سلبريتي هاي قديمي ايران پس از انقلاب گذشت: از شهلا رياحي تا ناصر ملک مطيعي
منبع : jamejamonline.ir