سه بيلبورد خارج از ابينگ؛ کمدي سياهي که روايتگر فاجعه اي بزرگ است!
يکشنبه 31 تير 1397 - 7:21:16 PM
چه خبر - جنون و خشونتي عاري از رنگ و لعاب فانتزي!

مارتين مک دونا از جمله کارگرداناني است که وسواس بسيار زيادي براي خلق يک اثر دارد و همين حساسيت فراوان باعث شده تا طي يک دهه گذشته او تنها 3 فيلم را روانه سينما کند. نخستين فيلم او به نام « در بروژ » موفق ترين اثر او تا به امروز بوده است که نخستين بار در سال 2008 نام او را بر سر زبانها انداخت و همچنين نامزدي اسکار بهترين فيلمنامه را براي او به ارمغان آورد. وي پس از 4 سال ، « هفت رواني » را ساخت که کمدي تاريکي بود که علي رغم ستايش منتقدان نتوانست موفقيت هاي « در بروژ » را تکرار نمايد اما با اين حال آن فيلم يکي از بهترين هاي سال 2012 به شمار مي رود. حال مک دونا پس از 5 سال، با سومين ساخته خود به نام « سه بيلبورد خارج از ابينگ، ميزوري » به سينما بازگشته است.
ميلدرد ( فرانسيس مک دورمند ) مادر تنهايي است که در يک شهر کوچک با فقدان بزرگ قتل دخترش زندگي مي کند. دخترِ ميلدرد ماه ها پيش پس از اينکه مورد آزار و اذيت قرار گرفت کشته شد و از آن پس، او منتظر يافتن قاتل و محاکمه وي توسط پليس است. اما اين انتظار به نظر مي رسد که هرگز پاياني نداشته باشد چراکه رئيس پليس شهر ( وودي هارلسون ) تابحال نتوانسته ردپايي از قاتل بيابد و ظاهراً خيلي هم رغبتي به انجام چنين کاري ندارد. سهل انگاري پليس باعث مي شود تا ميلدرد شخصاً وارد عمل شده و اقداماتي انجام دهد که پليس را وادار به واکنش کرده و...

بيشتر بدانيد : زماني به معشوق خواهيم رسيد که ديگر نميخواهيمش/ نقد فيلم کمدي انساني

سه بيلبورد خارج از ابينگ ميزوري، تصوير فرانسيس مک دورمند
سه بيلبورد خارج از ابينگ ميزوري

مک دونا اگرچه به عنوان نويسنده و کارگردان در سينما موفقيت هاي فراواني بدست آورده، اما بيش از همه به دليل نمايشنامه هاي تحسين شده اش که اجراهاي بسياري از آن در تئاتر لندن روي صحنه رفته شناخته مي شود. نمايشنامه هايي که سالهاست مورد ستايش قرار گرفته و به مرز پختگي رسيده اند تا صحنه را از آن خود نمايند. حالا در سينما، مک دونا ويژگي هاي مورد علاقه اش را به پرده نقره اي منتقل کرده و اگرچه در اثر قبلي اش يعني « هفت رواني » توانسته بود ترکيب جذابي از جنون فانتزي را به نمايش بگذارد، اما در « سه بيلبورد خارج از ابينگ، ميزوري » اين جنون رنگ و لعاب فانتزي اش را تا حدودي از دست داده و اينبار در فضايي رئال و با انسانهايي معمولي به تصوير کشيده است.
ميلدرد به عنوان قهرمان اصلي داستان، در دقايق ابتدايي فيلم نه نشاني از جنون دارد و نه ويژگي که او را از ديگر شهروندان شهر متمايز نمايد. او مادر تنهايي است که در يک فروشگاه مشغول به کار است و با غم بزرگ از دست دادن فرزندش زندگي خود را مي گذراند و البته مصرانه در انتظار يافتن قاتل و اجراي حکم است. اما صبوري او بزودي رنگ مي بازد و خشونتي که از حس انتقام سرچشمه مي گيرد، باعث مي شود او ابتدا به سراغ بيلبوردها رفته و پيام عمومي منتشر نمايد و سپس با خشونت به سراغ افراد مرتبط با اين پرونده برود. او حالا خشونتي عجيب در خود پرورش داده که بطور طبيعي در وجودش نيست اما فقدان فرزند، مي تواند از هر مادري يک ماشين خشونت غيرقابل کنترل بسازد!

بيشتر بدانيد : هنوز صداي حزين همه مي دانند در گوش، طنين افکن است/نقد فيلم همه مي دانند

سه بيلبورد خارج از ابينگ ميزوري، تصويري از فيلم سه بيلبورد خارج از ابينگ ميزوري
سه بيلبورد خارج از ابينگ ميزوري

فيلم در ادامه به معرفي رئيس پليس و ديگر افراد مرتبط با او مي پردازد اما خوشبختانه از سياه و سفيد توصيف کردن آنان خودداري کرده است. رئيس پليس که به نظر مي رسد با توجه به عدم رسيدگي به پرونده دختر ميلدرد مي بايست روحي شيطاني داشته باشد، با هوشمندي کامل فردي عادي معرفي مي شود که او نيز غمي هميشگي در خود دارد. وي نيز همانند ميلدرد، قرار نيست آنچه که از او ترسيم شده باشد و تنها دليلي که حالا او متهم و ميلدرد دادخواه شده، موقعيت ناخواسته اي است که آنها درش گرفتار شده اند.
بديهي است در اين شرايط مجموعه اي از موقعيت ها پديد مي آيند که پاي شخصيت هاي ديگر را به داستان باز مي کند. موقعيت هايي که مک دونا مطابق انتظار، با طنزي بسيار تلخ آنان را روايت کرده و به استادي نيز آن را از مرحله آغاز تا انتها مديريت کرده است. تسلط مک دونا بر اجراي موقعيت هاي کميک و البته ديالوگ هاي نافذ و بُرنده که در دو اثر قبلي اين کارگردان نيز شاهدش بوديم،به خوبي اين اين نکته را به اثبات مي رساند که بايد او را يکي از بهترين طنزپردازان سينماي معاصر دانست که هم بر دکوپاژ مسلط است و هم در ديالوگ نويسي که قطعاً برخاسته از تجربيات ارزشمندش در حوزه تئاتر مي باشد.

سه بيلبورد خارج از ابينگ ميزوري، تصوير فرانسيس مک دورمند
سه بيلبورد خارج از ابينگ ميزوري

« سه بيلبورد خارج از ابينگ، ميزوري » اما هرگز قرار نيست صرفاً يک کمدي جنون آميز مانند « هفت رواني » باشد. اينبار در لابلاي موقعيت هاي طنز، درامي ارزشمند قرار گرفته که وجه انساني آدمهاي داستان را به تصوير مي کشد. ميلدرد با ظاهر خشن و بي احساس خود و البته اعمالي که مرتکب مي شود، شکل و شمايل يک انسان درنده را به تصوير مي کشد اما او هم در خلوت خود از خشونت فراري است. او به دنبال برقراري آرامش در قلب خود است و تا زمان يافتن عامل مرگ دخترش آرام نمي گيرد. وي نماينده نسلي است که با تکيه بر قانون منتظر احقاق حق خويش هستند اما زماني که حقي را به چشم نمي بينند، راه و روشي انتقام جويانه پيش مي گيرند تا به اين شکل شهر را به تکاپو وا دارند.
بدون شک فيلمنامه بي نقص مک دونا، با انتخاب اشتباه بازيگران مي توانست يک فرصت هدر شده به شمار برود اما او ثابت کرده که در تمامي بخش هاي اثرش وسواس کم نظيري دارد. انتخاب فرانسيس مک دورمند که تقريباً در حال فراموش شدن در سينما بود، انتخاب بسيار درستي براي ايفاي نقش ميلدرد بوده که مک دونا ريسک انجام آن را به درستي پذيرفت. مک دورمند تمام ويژگي هاي يک مادر تنها که به سراغ خشونت مي رود را دارد. چهره خشک و بي احساس مک دورمند به انضمام توانايي هاي بازيگري اش، انتخاب او را به بهترين تصميم مک دونا مبدل نموده است.

بيشتر بدانيد : نقد فيلم جنجال برانگيز هاليوود عطر +گزارش تصويري

سه بيلبورد خارج از ابينگ ميزوري، تصوير فرانسيس مک دورمند
سه بيلبورد خارج از ابينگ ميزوري

مک دونا به خوبي توانسته از ديگر بازيگران فيلم نيز بازي هاي خوبي بگيرد. وودي هارلسون که سال بسيار پرکاري را پشت سر گذاشته، در اينجا بازي بسيار خوبي از خود به نمايش گذاشته و نقش ويلوبي توانسته توانايي هاي بازيگري او را به نمايش بگذارد. در اين ميان، سام راکول که بازيگر موردِ علاقه مک دونا مي باشد، در نقش ديکسون همان شکل و شمايلي را به تصوير کشيده که براي اجراي آن بهترين انتخاب است يعني فردي جاه طلب و البته بي نهايت بي ادب که کنترل ناپذير است! به نظر نمي رسد هيچکس به اندازه راکول بتواند چنين شکل و شمايلي را در يک اثر سينمايي خلق نمايد و بايد بگويم که او در « سه بيلبورد خارج از ابينگ، ميزوري » فوق العاده است.
« سه بيلبورد خارج از ابينگ، ميزوري » يکي از بهترين آثار سال به شمار مي رود. اثري که از فيلمنامه و کارگرداني تا بازيگري و حتي فيلمبرداري، مهر و امضاء کارگردان پُر وسواس اش را در خود دارد. کارگرداني که توانسته فيلمنامه اي به رشته نگارش درآورد که در آن مي توان در يک لحظه احساس دوگانه اي از غم و شادي را بطور يکسان تجربه کرد. کمدي سياهي که اگرچه دربرگيرنده فاجعه اي بزرگ است اما مک دونا با ظرافتي بي نظير، چنان موقعيت هاي طنزي در بطن آن گنجانده که مخاطب را همانند روند داستان به جنون مي رساند! « سه بيلبورد خارج از ابينگ، ميزوري » مي تواند يک مثال ارزشمند و ايده آل از صفر تا صد روايت قصه، خلق شخصيت، بکارگيري مضامين کمدي سياه در داستان و البته به سرانجام رساندن داستان باشد. اثر جديد مک دونا روايتگر داستان رنج، خشم، انتقام ، اميد و عشق است؛ مانند آنچه که در زندگي روزمره مان با آن مواجه هستيم.

سه بيلبورد خارج از ابينگ ميزوري، نمايي از فيلم سه بيلبورد خارج از ابينگ ميزوري
سه بيلبورد خارج از ابينگ ميزوري

بيشتر بدانيد : راهي که تهمينه ميلاني با ملي موفق به پيمودنش نشد

بيشتر بدانيد : نقد خواندني درباره فيلم فروشنده: اين فيلم کيفيت جشنواره را بالا برده است

بيشتر بدانيد : نقد خواندني نيويورک تايمز بر فيلم جديد کيارستمي

بيشتر بدانيد : ازرابطه پر رمز و راز دختر و پسر آباجان تا ازدواج دوم پدر: نقد آباجان


منبع: moviemag.ir

http://www.CheKhabar.ir/News/126080/سه بيلبورد خارج از ابينگ؛ کمدي سياهي که روايتگر فاجعه اي بزرگ است!
بستن   چاپ