چاپ

چه خبر - به موج سواران اين آب گل آلود انديشيده ايد؟

چندي پيش الهام صفوي زاده مجري اسبق تلويزيون, چادرش را برداشت, و پس از برداشتن چادرش گفت: از اين پس مي خواهم خودم باشم....
چند روز بعد در مصاحبه با يک رسانه فارسي زبان, اظهار داشت: من خودم چادرم را کنار گذاشتم, باد نوزيد, طوفان نيامد, شن نبرد... . که از اين سخنان وي تنها ميتوان, حدس زد که کنايه اش به ماجراي آزاده نامداري بوده است.

آزاده نامداري در يادداشتي در صفحه شخصي اش نوشت:

به پستهاي قبلي ديگران و خودم نگاه ميكنم،پربود ازغذاهاي رنگي،ساده اما باسليقه،سفر حتي تاهمين طالقان،لحظه هاي خوش حتي در حد خوردن چايي..،اماالان پستها مدتي است پراست ازاعتراض،ناله،يأس،فرياد ياشايد مثل من بهت،....
ترجيح ميدهم نگاه كنم و دردلم افسوس بخورم،من آدم پرشوري بودم به عنوان يك شهروند نظرم راميدادم هميشه،سكوت مرام من نبود،اما اين روزها دوستاني كه دم از تحمل عقيده ي مخالف ميزنند،ومنتظر ايران آباد وآزادند خشمگين به صفحه ها حمله ميكنند،توهين ميكنند،قضاوت ميكنند،ومن مانده ام كه چطور قرار است ازسرزميني پرازامنيت وصلح حرف بزنيم وقتي در كوچكترين مسائل زندگي هم دخالت ميكنيم،از روي ظاهر قضاوت ميكنيم وهم راميرنجانيم،قبول دلگيريم اما ازهم؟؟؟اين همه عليه هم مصاحبه كردن،اين همه پاسخ دادن به همه بابت جزئي ترين مسائل زندگيمان؟ميدانيد چقدر آدم تقلبي لباس موجه پوشيده و دم از حقيقت ميزند؟ميدانيد.ماكجا ايستاده ايم؟كجاميرويم؟به موج سواران اين آب گل آلود انديشيده ايد؟
گويي بايد صبر كرد،كتاب خواند،دعاكرد،ساكت بود ودلمان را به كودكاني خوش كنيم كه در دل از آينده آنها بي خبريم.
نه،اين حق ما نبود.مادهه ي شصتي ها در هر سختي واندوهي بوديم بالارفتيم پايين آمديم اما صاحب عقيده بوديم،نه اين حق ما نبود...

منبع: صفحه شخصي آزاده نامداري