چه خبر - وزير خارجه کشورمان متن کامل نامه خود به وزراي خارجه جهان را منتشر کرد
وزير خارجه ايران اخيرا در نامهاي به همتايان خود نوشت که «تک تک اعضاي جامعه بينالمللي موظفند تا در برابر قانون گريزي، روش هاي قلدرمآبانه و بي اعتنايي آمريکا به حکومت قانون بايستند.»
دکتر محمد جواد ظريف در توئيتي متن کامل نامه خود به همتايان خارجي را منتشر کرد و در توييت خود نوشت: «نامه من به وزراي امور خارجه جهان پيرامون اقداماتي که بايد در برابر خروج غيرقانوني آمريکا از برجام انجام شود. زورگويي اقتصادي رو به افزايشِ آمريکا، ضرورت اقدام نه تنها براي حفظ برجام بلکه براي حراست از چندجانبه گرايي و حاکميت قانون را نشان مي دهد.»
ترجمه فارسي اين نامه به شرح زير است.
به نام خداوند بخشنده مهربان
23 مي 2018
عاليجناب،
من اين نامه را به منظور مطلع ساختن شما از آخرين تحولات مرتبط با برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)، و رويکرد همواره آشوبگر، غيرقانوني و تحريککننده دولت آمريکا براي از بين بردن اين دستاورد چشمگير ديپلماتيک، براي شما مينويسم.
بعد از خروج يکجانبه و بيدليل ايالات متحده از برجام در 8 مي 2018، وزير خارجه آمريکا پمپئو، در يک سخنراني اعلام سياست خارجي که در 21 مي ارائه شد، خودخواهانه از ايران و مابقي دنيا درخواست کرد که تسليم اراده ايالات متحده در از بين بردن برجام، شوند.
وزير خارجه پمپئو با تکرار اتهامات بيپايه و برشمردن تقاضاهاي مضحک و تاريخ گذشته، تهديد کرد در صورتي که ايران تسليم تمايلات دولت ايالات متحده نشود، هدفِ «قويترين تحريمهاي تاريخ» قرار خوهد گرفت و با «فشار مالي بيسابقه» روبرو خواهد شد. وزير خارجه و دولت ايالات متحده با اين کار نه تنها تعهدات خود بر اساس برجام را نقض نمود، عدم پايبندي خود به قطعنامه 2231 شوراي امنيت سازمان ملل متحد که با اتفاق آرا به تصويب رسيده را آشکار ساخت، منشور ملل متحد را زيرپا نهاد و ضديت خود از حقوق بينالملل را نشان داد، بلکه تعهدات صريح دولت ايالات متحده آمريکا در بيانيه الجزاير 1981 را نيز با مداخله مستقيم در امور داخلي جمهوري اسلامي ايران، نقض کرده است. وزير خارجه آمريکا تلاش ميکند از قانونشکني و سرکشي دولت خود منفعت هم ببرد و به طور علني دنيا را تهديد ميکند که هر کشوري معامله با ايران را متوقف نکند، مجازات خواهد شد.
من مطمئن هستم دولت محترم شما کاملاً از دروغ بودن اتهامات عليه کشور من و غيرقانوني بودن درخواستهاي وزير خارجه آمريکا آگاه است. بر خلاف ايالات متحده و متحدان کنوني و سابقش - مثل صدام حسين طي دهه 1980- جمهوري اسلامي ايران هرگز به کشور ديگري حمله نکرده و هميشه در خط مقدم کمک به همسايگان - بنا به درخواست آنها - براي مبارزه با تروريستهاي افراطي بوده است که از سوي آمريکا و متحدان منطقهاي اين کشور تامين مالي و نظامي ميشوند. وزير خارجه آمريکا در تلاش براي تحريف تاريخ، و با توهين به هوش همه مردم - حتي نوجواناني - که ميتوانند مقصران تراژدي يازده سپتامبر را به خاطر آورند، ايران را به حمايت از گروههايي متهم ميکند که از سوي اذناب ايالات متحده در منطقه راديکاليزه، پرورش، تامين مالي و مسلح شدهاند. اين واقعيت که ايران با اين گروهها جنگيد و متحدان آمريکا از آنها حمايت کردند، نه تنها مکرراً از سوي نهادهاي اطلاعاتي ايالات متحده تاييد شده، بلکه حتي رئيس جمهور کنوني آمريکا نيز طي مبارزات انتخاباتي خود به آن اشاره کرده است - البته پيش از آن که عاملان مافيايي اربابان ترور در ستاد انتخاباتي نفوذ کنند.
شما احتمالاً به خاطر داريد که ايران قرباني يک تجاوز هشت ساله بود. طي آن جنگ، ارتش متجاوز، پيچيدهترين سلاحها را به ارزش دهها ميليارد دلار از شرق و غرب دريافت کرد، در حالي که به شکل فعالي از خريد وسايل اوليه دفاعي توسط ايران جلوگيري ميشد. جداي از اين تجربه تلخ، امروزه مجموع تسليحات ما، از جمله موشکهاي دفاعي و نيز کل هزينه دفاعي ما، تنها کسري از بودجه نظامي متحدان آمريکا در منطقه است؛ همان متحداني که در خريد پيچيدهترين تسليحات - از جمله موشکهايي با بُردي به مراتب بيشتر از ايران - به ارزش صدها ميليارد دلار با هم رقابت ميکنند. و در حالي که رئيس جمهور ترامپ از تواناييهاي دفاعي ايران شکايت ميکند، علناً اصرار ميکند که متحدان آمريکا در منطقه بايد حتي مقدار بيشتري «تجهيزات نظامي زيبا» خريداري کنند و به ايجاد «صدها هزار شغل براي آمريکاييها (از اين مسير)» مباهات ميکند.
اگر نگاهي به سابقه آمريکا در تجاوز، مداخله نظامي و عمليات مخفيانه تروريستي در کشورهاي مختلف از جمله غرب آسيا بيندازيم، اتهاماتي که آقاي پمپئو مطرح کرده است، مضحکتر نيز خواهد بود. واقعا مضحک است که يک مقام بلندمرتبه از کشوري که منطقه ما را به عجيبترين شکل - حداقل از سال 2003 - دچار بيثباتي کرده، اکنون ما را متهم به جنگ افروزي کند. ايران قرباني مستقيم حضور تجاوزکارانه آمريکا در منطقه است، از جمله زماني که ناو آمريکايي وينسنس هواپيماي مسافربري 655 هما را در 3 جولاي 1988 هدف قرار داد و همه 290 سرنشين آن را کشت.
شکي نيست که بيثباتي به وجود آمده در منطقه ما در اثر تجاوز آمريکا، منشاء اقدامات بسياري از گروههاي تروريستي است و قطعا دست آمريکا به خون قربانيان اين گروهها آلوده است. وزير خارجه پمپئو بايد اين مساله را هم توضيح دهد که کدام کشور چندين بار تلاش کرد در سوريه نيروي شبهنظامي ايجاد کند تا با دولت سوريه بجنگد، و هماکنون آمريکا از کدام گروه شبهنظامي در سوريه حمايت ميکند، و ارتش کدام کشور خارجي در حال حاضر بخش بزرگي از خاک اين کشور را برخلاف اراده مردم و دولت آن اشغال کرده است.
درخواستهاي غيرقابل قبول وزير خارجه پمپئو از ايران و مابقي جهان، در نقطهي مقابل حقوق بينالملل و عرف دولتهاي متمدن قرار دارد. تقاضاهاي هستهاي او نه تنها برجام و قطعنامه 2231 شوراي امنيت سازمان ملل متحد را نقض ميکند، بلکه در واقع بنيادهاي معاهده انپيتي، اساسنامه آژانس بينالمللي انرژي اتمي، توافق پادمان و پروتکل الحاقي را نيز تضعيف مينمايد و کليت رژيم جهاني عدم اشاعه با دستاوردهاي کنوني آن براي همه اعضاي جامعه بينالمللي را با خطر مواجه ميسازد. و تهديدهاي وزير خارجه آمريکا در قدرتنمايي در مقابل ديگر ملتها، عملا جهان را گروگان ديکتاتوري سياسي و اقتصادي دولت آشوبگر او خواهد کرد. اگر او و دولتش به چنين تاکتيکهاي قلدر مآبانهاي ادامه دهند، بايد در انتظار چه دنيايي باشيم؟
خروج ايالات متحده از برجام نقطه اوج تلاشهاي طولاني مدت آمريکا در نقض و از بين بردن برجام و قطعنامه 2231 شوراي امنيت سازمان ملل متحد بود؛ قطعنامهاي که برجام را تاييد کرده و «از همه دولتهاي عضو ميخواهد ... از اجراي آن حمايت کنند.» اين خروج نامشروع و خسارت بار آمريکا از برجام، و به خصوص تاکتيکهاي قلدر مآبانهاي که آمريکا از آنها استفاده ميکند تا مابقي دنيا را با خود همراه کند، به شدت اصل وفاي به عهد را به سخره گرفته، حکومت قانون در سطح بينالمللي را بياعتبار کرده، اهداف و اصول منشور ملل متحد را زيرسؤال برده و نهادهاي بينالمللي را به چالش کشيده است.
برجام بحراني غير ضروري را که بيش از يک دهه به طول انجاميده بود، خاتمه بخشيد. برجام نور اميدي، بويژه در منطقه پرآشوب غرب آسيا است که نشان داد ديپلماسي و گفتگو همچنان ميتواند راهگشا باشد. بر اساس قطعنامه 2231 شوراي امنيت سازمان ملل متحد که توافق برجام به آن ضميمه و به موجب آن تاييد شده، برجام فقط به امضا کنندگان آن تعلق ندارد، که يک طرف بتواند بر اساس سياست داخلي و يا دعواهاي سياسي با دولت سابق، خودخواهانه آن را مخدوش نمايد.
به مانند هر توافق دو و يا چندجانبه، برجام مشمول قاعده ضرورت وفاي به عهد و بر اساس تعهدات متقابل کليه طرفها است. گستره، مقررات و چارچوب زماني اين توافق، نتيجه مذاکرات دقيق، حساس و متوازن چندجانبه است که توسعه، تغيير و يا مذاکره مجدد درباره آنها ممکن نيست. همچنين بهره حاصل از اين توافق براي مردم ايران نميتواند مشروط به هيچ شرطي به غير از اقدامات داوطلبانه مرتبط به موضوع هستهاي، که بهطور مشخص منحصراً در برجام و ضمائم آن گنجانده شدهاند، باشد.
سه کشور اتحاديه اروپا به همراه آمريکا، چين و روسيه، به عنوان يکي از طرفين اين توافق به صورت منفرد و جمعي، خود را متعهد به اجراي تعهدات درج شده در برجام نمودهاند. اين تعهدات شامل برداشتن تحريمها و رفع اقدامات محدود کنندهاي است که در پيوست 2 اين سند آمده است. بخشي از مهمترين بهرههاي اقتصادي ايران از برجام حاصل برداشتن تحريمهاي ايالات متحده آمريکا است. جمهوري اسلامي ايران به عنوان طرف ديگر اين معامله بطور کامل به تعهدات خود، همانطور که توسط آژانس بينالمللي انرژي اتمي نيز تاييد گرديد، عمل کرده است. پايبندي کامل ما به تعهدات خود، عليرغم کارشکنيهاي مداوم و اجراي معيوب تعهدات آمريکا از ابتداي اجراي اين توافق، بوده است. به همراه اين نامه، نسخهاي از نامه مورخ 10 مي 2018 خود به دبيرکل سازمان ملل متحد (S/2018/453) را برايتان ارسال ميکنم. من در نامه خود به دبيرکل نمونههاي متعددي از نقض تعهدات ايالات متحده وفق برجام را از نخستين روز اجراي توافق، و خصوصا در دوره دولت ترامپ، بصورت مستند مورد اشاره قرار دادهام.
اگر قرار باشد برجام ادامه يابد، اعضاي باقي مانده در برجام و ساير شرکاي تجاري بايد اطمينان دهند خسارت ايران (ناشي از خروج امريکا از برجام) بي قيد و شرط از طريق اقدامات ملي، منطقهاي و جهاني جبران ميشود. در راستاي تعهد ايران به قانون و تعهد به حلوفصل مسالمتآميز مناقشات بينالمللي، جمهوري اسلامي ايران تصميم گرفت با حسننيت از سازوکارهاي برجام براي يافتن راه حل مناسب و تعيين امکان و چگونگي تضمينِ بهرهبرداري کامل مردم ايران از برجام از سوي طرفهاي باقي مانده در اين توافق و ساير شرکاي اقتصادي استفاده کند. چنانچه پس از بکار بستن راهکارهاي موجود، حقوق و بهره مردم ما جبران نشود، اين حق ايران است - که البته در برجام و قطعنامه 2231 سازمان ملل متحد نيز مورد شناسايي قرار گرفته است - تا اقدامات متناسب را در پاسخ به اقدامات غيرقانوني مستمر و متعدد آمريکا، بويژه خروج اين کشور از توافق و اعمال مجدد تمامي تحريمهاي يکجانبه عليه ايران، انجام دهد.
همکار محترم،
آنچه امروز با خطر مواجه است، دفاع از چندجانبه گرايي و ترويج آن است. شبح يکجانبهگراييِ افراطي دوباره بر فراز دنيا ميگردد، و ما همه بايد به پا خيزيم و با آن مقابله کنيم. اين اعتقاد قاطع ماست که همه و تک تک اعضاي جامعه جهاني وظيفه دارند در مقابل بيقانوني، راهکارهاي قلدرمآبانه و ضديت با حکومت قانون در روابط بينالملل بايستند؛ به ويژه با خودداري از تنفيذ و تأثيرپذيري از اقدامات غيرمسئولانه و نيز به پاساخگويي کشيدن دولتهاي قانونشکن براي پيامدهاي اعمالشان.
من ميخواهم تاکيد کنم که نبايد به ايالات متحده اجازه داد که از خروج غيرقانوني خود از برجام سود ببرد. آمريکا همچنين نميتواند ديگر کشورها را تهديد کند يا وادار به نقض قطعنامه شوراي امنيت نمايد که صراحتاً «ضمن تأکيد بر اينکه دولتهاي عضو بر اساس ماده 25 منشور ملل متحده ملزم به پذيرش و اجراي تصميمات شوراي امنيت هستند»، «از همه اعضا، سازمانهاي منطقهاي و نهادهاي بينالمللي خواسته ميشود که اقدامات مناسب براي حمايت از اجراي برجام را انجام دهند، از جمله انجام اقدامات متناسب با برنامه اجرايي در برجام و اين قطعنامه، و اجتناب از اقداماتي که اجراي تعهدات بر اساس برجام را تضعيف ميکند.» من اطمينان دارم که دولت محترم شما اقدامات متناسب و سازگار با قطعنامه 2231 شوراي امنيت را انجام خواهد داد و تلاشها براي جايگزيني حکومت قانون و نظم جهاني چندجانبه با حکومت خودکامگي و ارعاب يکجانبه گرايانه را، خنثي و نقش برآب خواهد کرد.
عاليجناب، مراتب احترام مرا پذيرا باشيد.
منبع: tasnimnews.com
http://www.CheKhabar.ir/News/118213/نامه ظريف به وزراي خارجه جهان- بايد خسارت ايران جبران شود