قاتلين حقيقي کدامند؟ سلبريتي ها يا مردم ؟
دوشنبه 21 خرداد 1397 - 8:10:06 PM
چه خبر - چگونه بحران سلبريتي بازي کمر هنر را ميشکند؟

هرگاه هنر در جامعه اي افت نماييد, فرهنگ آن کشور, مسيري رو به سقوط و انحطاط را در پيش خواهد گرفت. بحث بر سر سوي دهي و هدف دار کردن جريانات هنري به نفع اغراض سياسي, اجتماعي, تجاري و ... نيست. بلکه اکنون بحث بر سر هنر, در خالص ترين شکل و ماهيت آن است. هنر براي هنر, براي زيبايي و ماندگاري, براي نوازش روح و تقويت سواد بصري...

يکي از بحران هايي که اين روزها, به بدنه اصلي هنر و هنرمندان حقيقي آسيب مي زند, مساله تجاري شدن هنر و پديده نوظهور سلبريتي بازي ست. اين بار ديگر مقصر خود سلبريتي ها و يا چهره هاي مشهور نيستند, بلکه براي اولين بار قرار است مردم هميشه شاکي و هميشه ناراضي مورد انتقاد قرار بگيرند. چرا که گاهي معيار مردم, براي ديدن و يا شنيدن آثار هنري, بيش از خود اثر, شهرت خالق اثر مي شود.

به عنوان مثال: يک چهره مشهور و پر طرفدار سينمايي, اقدام به برپايي نمايشگاه نقاشي, مجسمه سازي و يا عکاسي و ... مي کند. اکثر مردم به هواي گرفتن سلفي با آن چهره مشهور, و يا داشتن اثري هنري با نام و امضاي آن سلبريتي در منزل شان, از نمايشگاه ديدن ميکنند و آن نمايشگاه, بسيار مورد استقبال قرار ميگيرد.


وقتي مردم هنرنشناس مي شوند!

اما اگر يک چهره مشهور سينما يا موسيقي, اقدام به برپايي نمايشگاهي با موضوع آثار هنرهاي تجسمي نمود, به معني احاطه و اشراف و توانايي هنري کامل وي در آن زمينه نيست. چه بسا نمايشگاه هاي بسياري که افراد مشهور سينمايي برپا نمودند ولي آثارشان از کيفيت بسيار نازلي برخوردار بود, و مردم صرف وجود نام آن هنرمند مشهور سينما يا موسيقي پاپ بر روي آثار هنر تجسمي, آن آثار را فوق العاده و بدون نقص خواهند دانست.


مرگ هنر و هنرمند

و اين مساله موجب خواهد شد که به تدريج سواد بصري و سليقه عمومي مردم در مورد آثار هنري تنزل يابد و به جاي آنکه به اثر هنري که خلق مي شود بنگرند, به خالق اثر نگاه کنند و به بياني ديگر مردم هنرنشناس شوند و تلخ تر آنکه , هنرمندان حقيقي عرصه هنرهاي تجسمي که از خاصيت سلبريتي بودن به واسطه عدم حضور در سينما و يا عرصه خوانندگي پاپ برخوردار نيستند و تمام تمرکز, انرژي و عشق شان را معطوف هنرشان و خلق آثارشان نموده اند, اين گونه در چنين منجلابي فرو خواهند رفت و غرق خواهند شد.

اين مساله فقط در حوزه هنرهاي تجسمي نيست که , آثار هنري را دچار ضعف و نقصان کرده است؛ ورود سلبريتي ها به عرصه هاي موسيقي, اجرا, دکلمه, گويندگي و ... نيز, اختلالات خود را ايجاد نموده است.

مثلا کنسرت فلان نوازنده سرشناس با دکلمه بازيگر فيلم هاي سينماي تجاري... خامي صدا و عدم تسلط بازيگر مشهور به قواعد دکلمه؛ اجرايي ضعيف را منجر مي شود, که نتيجه نهايي اش, افت سواد شنيداري مردم و تنزل حس زيبايي شناسي, در جامعه خواهد بود.

بازيگراني که پا در کفش گويندگان خواهند کرد

يا حتي اجراي نريشن هاي فوتبال توسط بازيگران مشهور, علاوه بر آن که موجب بيکاري نريتورهاي قوي و حرفه اي خواهد شد و ورود جوانان مستعد و کوشا به اين عرصه را عملا غير ممکن خواهد کرد نيز, در پس خود, تبعه منفيِ پايين آمدنِ توقع مردم, از نحوه اجراي نريشن را نيز به همراه خواهد داشت.

مقصر کيست؟

اينکه بخواهيم به طور قطع بگوييم مسبب چنين مساله اي, خود سلبريتي ها هستند که با اتکاي به شهرت شان, به تمام حوزه هاي هنري و فرهنگي, دخول مي کنند, حرف درستي نيست. چرا که همين سلبريتي ها با هر نحوه و کيفيتي که اثرشان را ارائه دهند از سوي مردم پذيرفته مي شوند و تهيه کنندگان نيز, که حساب منافع مالي شان را مي نمايند, به خوبي از اين معضل استفاده مي نمايند. پس ميتوان گفت مثلث مردم, سلبريتي ها و عدم حمايت از هنرمندان حقيقي پديد آورنده چنين جرياني ست.
نا گفته نماند که چنين معضلي امکان ظهور و حضور چهره هاي جوان و مستعدي که ميتوانند, در امر هنر جريان سازي مثبت نمايند, را نيز عملا غيرممکن مينمايد. و به همين ترتيب درهاي ورود هنرمندان حقيقي به عرصه هنر از طريق سالم و درست بسته خواهد ماند.

نويسنده: پگاه ماسوري


منبع: سيمرغ

http://www.CheKhabar.ir/News/117445/قاتلين حقيقي کدامند؟ سلبريتي ها يا مردم ؟
بستن   چاپ