برنامه هايي که قرباني سياست زدگي مي شوند
جمعه 18 خرداد 1397 - 12:19:21 PM
چه خبر - وقتي که فرهنگ قرباني سياست هاي مديران مي شود / به بهانه جنجال هاي اخير در تلويزيون

«فرهنگ سياست زده سانسور مي‌کند، چون گشودگي هزينه دارد و در چنين ساختاري هزينه به صلاح نيست، فرهنگِ سياست زده تابو شکن نيست و چون محافظه کاري در چنين فرهنگي يک اصل است و فرهنگِ سياست زده انکار مي‌کند، چون نياز به فکر ندارد»
البته مرتضي ميرباقري معاونت صدا و سيما هستند و، چون اين ستون به چهره‌ها بهانه مي‌کند و تقرير مي‌شود، لاجرم اسم ايشان آمد، وگرنه سوژه اصلي فقط ميرباقري نيست. بهانه نوشتن از رسانه ملي، يکم سکانسي است که از «رهايم نکن» حذف شد و بنا به گفته مسئولان به خاطر دامن نزدن به جو مربوط به مدرسه معين کوتاه شده است. دوم بلواي «ماه عسل» است؛ جايي که دعوت از يک مهمان عرصه را بر احسان عليخاني تنگ کرد و سوم را هم که خود ميرباقري ساخت، وقتي که از محبوبيت 83 درصدي ويژه برنامه‌هاي ماه رمضان گفت و اين سه اتفاق يک وجه اشتراک دارد و همان که نامش را مي‌گذارم؛ سيطره سياست بر فرهنگ و يا فرهنگِ سياست زده، در فرهنگِ سياست زده چه اتفاقاتي مي‌افتاد که نبايد؟
يک به يک جلو مي رويم.‎ ساختار تصميم گيري در يک فرهنگِ سياست زده مبتني بر تخصص نيست و در چنين فضاي بيماري مديراني رشد مي‌کنند که اصل را نه در کار فرهنگي و خلاقانه بلکه بر بقاي خود مي‌گذراند. در اين شرايط با مديراني مواجه مي‌شويم براي خوشايند بالادست در جرح و تعديل جلوتر از هر خط قرمزي حرکت مي‌کنند و در واقع جايگاه خودشان را محکم مي‌کنند. اين دسته از مديران، چون سلسله مراتب پيشرفت را بر اساس شايستگي طي نکرده اند، جايگاهشان را صرفا با رفتار‌هايي خلق الساعه محکم مي‌کنند و حتي مکتب سانسورچي‌ها را هم دچار وهن مي‌کند و پستان گرگ را هم سانسور مي‌کنند. اين استدلالي که براي سانسور سکانس مورد بحث در «رهايم نکن» آمده هم از همان جنس است. يک مديري خواسته شيرين شود صرفا، ساختاري که اساسش شايسته سالاري نيست، آدم‌ها را سياسي کار بار مي‌آورد و آن‌ها به تبع محيط ياد مي‌گيرند که کوچه فرعي‌ها را بشناسند و سوراخ دعا را ياد بگيرند.
اما آن چه که بر سر «ماه عسل» آمد، نسخه‌ي ديگري از سياست زدگيِ فرهنگي است، مهمان «ماه عسل»، چون از مسائلي گفته که تابو است، پس پيش بيني اين که هزينه‌هايي در راه باشد دشوار نيست، چون رسانه‌اي سياست زده در مقابل فشار‌هاي سياسي استقلال خودش را حفظ نمي‌کند. همين مي‌شود که عليخاني و تلاشش براي ارائه‌اي متفاوت نسبت به غم نامه‌هاي سخيف سال‌هاي پيش، احتمالا عقب گرد مجدد خواهد داشت و از طلا گشتن پشيمان شود. گو اين که به دردسرهايش هم نخواهد ارزيد، چرا؟ چون عده‌اي با سياسي کاري و جلب رضايت بالا دستي، مشکلات را نمي‌بينند و تمايل دارند ويتريني شيک از جامعه نشان بدهند. (درباره صحت ادعاهاي مهمان ماه عسل اطلاعات کاملي نداريم و اين متن صرفا نقد فرصت ندادن به يک تاک شو است و موضعي درباره ياسمين اشکي ندارد)
مورد سوم آماري است که جناب مير باقري از محبوبيت 83 درصدي ويژه برنامه رمضاني سيما داده اند که البته غير واقعي مي‌نمايد. گو اين که محبوبيت برنامه‌هاي صدا و سيما را نه فقط آمار‌هاي رسمي بلکه بيشتر رفتار‌هاي جامعه نشانمان مي‌دهد. امروزه ديگر کسي منتظر آمار‌هاي رسمي نمي‌ماند، اگر روزگاري سريال‌هاي طنز ساخته عطاران ساعات پس از افطار خيابان‌ها را خلوت مي‌کرد و جامعه را تحت تاثير قرار مي‌داد، حالا واضح است که جاي چنين آثاري کاملا خاليست و همچنان مجموعه بازپخش شده اي، چون «پايتخت» محبوب‌تر است. دريغ که فرهنگ سياست زده علم آمار را هم به اختيار خودش در مي‌آورد و در پي سند سازي است.
نويسنده: ايمان عبدلي
منبع: bartarinha.ir

http://www.CheKhabar.ir/News/116071/برنامه هايي که قرباني سياست زدگي مي شوند
بستن   چاپ