فيلمي که روي زخم دل جوانان خنج مي کشد تا بيدارشان کند
يکشنبه 13 خرداد 1397 - 8:19:55 PM
چه خبر - تحليل ابعاد اجتماعي فيلم عصباني نيستم ساخته رضا درميشيان

عصباني نيستم مي تواند يادآور, دردهاي بسياري از جواناني باشد که در جامعه ي پر تناقضي گرفتار گرديده اند و راه نجاتي براي شان نيست.

عصباني نيستم سال 92 ساخته شد, همان سال از بخش جوايز جشنواره فيلم فجر بيرون کشيده شد و پس از آن به مدت پنج سال توقيف شده, باقي ماند، تا اينکه امسال, با عبور از تيغ مميزي هاي فراوان بالاخره اکران گرديد.

اين فيلم همانگونه که توقيف و اکرانش مراحل تلخ و عذاب آوري را گذرانده است, خودش نيز, راوي عذاب ها و دردهاي جواناني کمال گرا و ايده آل طلب است. کساني که شرافت شان را به هيچ چيز نخواهند فروخت. مگر آنکه آخرين و تنها دل خوشي شان در اين دنيا را نيز از آن ها بگيري.

داستان فيلم بازگو کننده احوال دانشجويي ممتاز است که به دلايل سياسي از دانشگاه اخراج مي شود. او که از خانواده اي تنگدست, از شهرستان , آمده است, با اين وضعيتي که اکنون گرفتار آن است, بيش از پيش دستانش از خالي, تهي تر ميگردد.

براي مهار عصبانيتش روي به قرص هاي اعصاب مي آورد, ولي مگر در چنين جامعه اي مي شود, بر خشمي که آتشش هر لحظه افروخته تر ميگردد, غلبه نمود؟

ناتواني يک جوان آرمان گرا از همسو شدن با جامعه پر تناقض

او در جامعه ي رو به اضمحلالي که گذران تمام اموراتش, منوط به دزدي و دلالي و رياکاري ست, تمام تلاشش را به کار مي گيرد که به دور از آلودگي ها, خود را از منجلاب کثيفي که در آن دست و پا مي زند, نجات دهد, اما نمي شود. يک جوان آرمان گرا نميتواند خود را با چنين جامعه اي همسو سازد.

دويدن و نرسيدن به آرزوها

جواني که شعارهايش را از روي باور سر مي دهد, در جامعه اي که, هر لحظه بيش از گذشته, شاهد سقوط ارزش ها و ايده آل هايش در تمامي عرصه هاي اجتماعي, اخلاقي و فرهنگي ست, چه سرنوشتي خواهد داشت. در عصباني نيستم, "نويدي" را مي بينيد که, تمام تلاشش را _حتي از طريق پناه بردن به قرص _ به کار ميگيرد تا عصباني نباشد.
جامعه اي که افرادش يا بايد همچون آفتاب پرستان هر لحظه به رنگي درمي آيند و يا از يکرنگي براي شان منجلابي درست خواهد شد که نتيجه اش, سقوط و انحطاط است. او در اين جامعه هر چه مي دود, کمتر مي رسد و يا حتي دورتر مي شود. هر بيشتر به دنبال آرمان ها و آرزوهايش, مي دود, کمتر مي يابدشان.

ساختار فيلمي عصباني نيستم به گونه اي ست که نويد در هر کدام از موقعيت هاي اجتماعي مختلفي که حضور مي يابد, تماشاگر مي تواند, خودش را جاي او بگذارد و پا به پاي او دردش را احساس نمايد.

آينه اي تمام نما از شخصيت هاي روز جامعه

شخصيت هاي اجتماعي که نويد با آن ها رو به رو مي شود افرادي متفاوت هستند. از دکتر روانشناسي که خوب بلد است با ادامه دار کردن درد مردم, اوضاع ماليش را در اوج بحران, سامان دهد, تا مهندسي که تحريم ها را دور زده و وضعيت مالي اش روز به روز ارتقا مي يابد و دلالي که بلد است چگونه با هر قشري از هر مرام و مسلکي وارد معامله گردد. و يا جوانان هنرمندي که دست يابي به مجوز کنسرت, براي شان حکم روياي دست نيافتي را دارد و خانه نشين شده اند, اما از ايده آل هاي شان براي توليد موسيقي غير بازاري و منفعتي دست برنمي دارند.

هر کدام از اين ها ميتوانند زنده کننده خاطرات افرادي باشد که زماني پس از فارغ التحصيلي, قصد ورود به بازار کار را داشته اند, اما با تمام اين درهاي بسته مواجه شده اند . آن ها براي ساختن آينده شان همه ي اين را ها را رفته اند و به جايي نرسيده اند.

مگر آنکه همانند دوست قديمي نويد همرنگ جماعت شده و منفعت طلبانه, با گذشتن از آرمان ها و ايده آل هايشان به آنچه مي خواهند برسند. ما در داستان فيلم عصباني نيستم, دوست نويد را مي بينيم که تحصيلات دانشگاهي اش را در رشته مديريت انجام داده امادر يک بوتيک کار ميکند و آرزويش ازدواج با دختر يکي از مسئولان است.

تصويري از جواناني که عشق و شخصيت و علم شان را فداي منافع شان کرده اند, هر چند که اگر چنين نکنند شايد , عاقبتي بهتر از عاقبت نويد در انتظارشان نباشد.

تيغ سانسور داستان فيلم عصباني نيستم را نيمه کاره ميگذارد, اما ايم فيلم با وجود تمام مميزي ها همچنان مي تواند بازگو کننده بسياري از دردهاي جوانان باشد. که اگر اين مميزي ها نبود شايد به جاي تحليلي اجتماعي بايد تحليلي سياسي از اين فيلم نوشته مي شد.

نويسنده: پگاه ماسوري


منبع: سيمرغ

http://www.CheKhabar.ir/News/115756/فيلمي که روي زخم دل جوانان خنج مي کشد تا بيدارشان کند
بستن   چاپ