گاف هاي سريال معماي شاه تمامي ندارد!
10 آذر 1394 - 03:03:06 ق.ظ
اشکالات سريال معماي شاه

بسيد ابوالحسن مختاباد در خبرآنلاين نوشته است: اخيراً بر حسب تصادف بخشي از قسمت چهارم سريال معما را در جايي مي‌ديديم که يکي از دوستان گفت: «آقاي مختاباد، روح‌الله خالقي!» اين توجه را هم از آن جهت داده بود که مي‌دانست من کتابي درباره آن شادروان و زندگي‌اش نوشتم.

به همين دليل شايد فکر مي‌کرد که من حساسم که بدانم براي نخستين‌بار در تاريخ موسيقي ايران چه کسي نقش روح‌الله خالقي را بازي کرده و چگونه؟ و البته که حساسيت او به‌جا بود. دقت کردم و متوجه شدم بازيگري که گريم او نشان مي‌دهد بالاي 60 سال است نقش روح‌الله خالقي را بازي مي‌کند، تعجب کردم.

فيلم، پيرمردي فرتوت را نشان مي‌دهد که از ديدن نمايش بيرون آمده و در سرسراي سالن تئاتر عده‌اي تماشاگر دوره‌اش کرده‌اند در حالي که قد او از همه کوتاه‌تر است. سپس ديالوگي بين او (بازيگر نقش روح‌الله خالقي) و محمدرضا شريفي‌نيا و و سعيد نيکپور و امير يل ارجمند بعد از ديدن نمايش هملت برقرار مي‌شود که از کار آقاي خالقي تعريف و تمجيدي مي‌کنند.

اما مشکل در اينجاست که روح‌الله خالقي در آن تاريخ (سال 1320) بيش از 35 سال نداشت و قالب کردن مردي با گريم بالاي 65 سال به جاي خالقي عملاً نوعي ديگر از تحريف تاريخ است که به سراغ اين سريال آمده است. ضمن آنکه روح‌الله خالقي فردي بلند‌قد بود و استفاده از هنرپيشه‌اي کوتاه‌قد به جاي او هم باز تحريفي ديگر است.

روح‌الله خالقي متولد 1285 بود و در سال 1320 اوج انرژي و توان او به شمار مي‌رود. عکس‌هايي هم که از او در فاصله سال‌هاي دهه 20 تا 40 وجود دارد هيچکدام چنين هيبت ضعيف و فرتوتي را نشان نمي‌دهد. ضمن آنکه استاد خالقي در سال‌ 1344 فوت کردند و اخيراً هم پنجاهمين سال درگذشت ايشان بود (21 آبان 1344) و حتي ضعيف‌ترين وضعيت جسمي او در زمان بيماري و فوت در سالزبورگ اتريش نيز چنين فرتوت و شکسته نبود.

حال با چنين وضعيتي که دست‌اندرکاران سريال حتي ظاهر کار را هم رعايت نمي‌کنند، چگونه مي‌توان به محتواي آنها اعتماد کرد؟

در همين راستا، سيدعبدالجواد موسوي نيز نوشت: تا اينجا که نديدم هيچ آدمي که سرش به تنش بيرزد از سريال معماي شاه خوشش بيايد. دست‌اندرکاران سريال خيلي راحت و بي‌پروا منتقدان را به شاه‌دوستي و سلطنت‌طلبي متهم کردند و خيال خودشان را راحت.

اما حقيقتاً مشکل سريال معماي شاه چيست؟ از من بپرسيد، مي‌گويم مشکل اصلي اين است که چيزي که ما مي‌بينيم اصلاً سريال نيست. اين‌که کارگردان سريال تاريخ را به روايت خودش تعريف مي‌کند، مشکل ثانوي سريال است. توقع اين‌که از صدا و سيماي جمهوري اسلامي روايتي غير از آنچه مي‌بينيم اجازه پخش پيدا کند، توقع بي‌جايي است.

انقلابي که سلطنت شاهنشاهي را ساقط کرده، نمي‌تواند و نبايد روايت ديگري از شاه و خاندان سلطنت به نمايش بگذارد، منتهي مشکل بر سر چگونگي اجراي اين روايت است. چرا ما با وجود تفاوت و اختلاف منظر با آمريکايي‌ها مشتاقانه محصولات هاليوود را به تماشا مي‌نشينيم؟ آيا ما با آن‌ها احساس همدلي و همسخني مي‌کنيم؟ خير. آنچه ما را وا مي‌دارد به ديدن في‌المثل «آرگو» بنشينيم و روايت نامنصفانه آمريکايي‌ها را از ماجراي گروگان‌گيري به تماشا بنشينيم، نحوه روايت آن‌هاست.

آن‌ها داستان را طوري روايت مي‌کنند که حتي تماشاگر ايراني ممکن است حين تماشاي فيلم نگران سرنوشت گروگان‌ها شود و در فينال فيلم دلش بخواهد گروگان‌ها يک جوري از مخمصه‌اي که در آن گرفتار آمده‌اند خلاصي پيدا کنند. اين فقط و فقط به شناخت عوامل فيلم از امکان‌هايي که سينما در اختيار آن‌ها قرار داده برمي‌گردد و نه هيچ چيز ديگر.

کارگردان معماي شاه از ابتدايي‌ترين مناسبات فيلم و سينما بي‌اطلاع است. او حتي هيچ تبحري در ديگر زمينه‌ها هم ندارد. دريغ از يک ديالوگ ساده حتي. همه‌چيز به نازل‌ترين شکل ممکن طرح مي‌شود و شايد درست‌تر اين است بگويم به مبتذل‌ترين شکل ممکن. ايشان اصلاً مديومي به اسم تلويزيون را نمي‌شناسد. يعني اصلاً استعدادي در اين زمينه ندارد. خيلي‌ها با سر کچل تلويزيون استاد شدند.

نمونه‌اش آقاي سيروس مقدم. کارهاي اوليه آقاي مقدم خيلي ناشيانه و سطح پايين است. اما سيروس مقدم در هر سريال بهتر از سريال قبلي ظاهر شد تا امروز که جزو کارگردانان خوب تلويزيون به شمار مي‌آيد. اما آقاي ورزي بعد از اين همه سال و ساختن سريال‌هاي متعدد، هيچ پيشرفتي نکرده است. بين سريال نخست ايشان با همين سريال معماي شاه تفاوت چنداني ديده نمي‌شود، جز اين‌که به دليل پيشرفتي که در حوزه سخت‌افزاري در حوزه سينما صورت گرفته، اندکي کارهاي ايشان خوش آب و رنگ‌تر شده؛ همين و ديگر هيچ.

البته همه تقصيرها به ايشان برنمي‌گردد. مسئولاني که هزينه‌هاي گزافي در اختيار ايشان قرار مي‌دهند بيش از همه مقصرند. ساخت سريالي هم چون معماي شاه يک پروژه ملي محسوب مي‌شود. مي‌شد در کنار آقاي ورزي مشاوران زبده‌تري قرار داد يا دست‌کم يک نويسنده خوب که لااقل بتواند در نوشتن ديالوگ‌هاي ساده به ايشان مدد برساند. اما ظاهراً هيچ‌کس در آن دستگاه عريض و طويل عقلش به اين چيزها نمي‌رسد.




منبع : isna.ir


http://www.CheKhabar.ir/News/11528/گاف هاي سريال معماي شاه تمامي ندارد!
بستن   چاپ