90 درصد آزارهاي جنسي توسط خانواده و آشنايان صورت مي‌گيرد
يکشنبه 13 خرداد 1397 - 6:55:46 AM
چه خبر - 20 درصد افراد آزار جنسي را تجربه کرده‌اند

مريم رسوليان (رئيس انجمن علمي روانپزشکان)با اشاره به آزار جنسي کودکان و نوجوانان که در سالهاي اخير فرصتي براي رسانه‌اي شدن داشته اند، بيان داشت: اطلاعات دقيقي در رابطه با جزئيات حوادث از اين دست نداريم، اما اگر اين اتفاقات را با آمارهايي که در دنيا وجود دارد، مقايسه کنيم يک الگوي نرمال آسيب بوده‌است. منظور از نرمال اين است که اين اتفاق در نقاط ديگر دنيا نيز مي‌افتد. شيوع آزار جنسي کودکان 20 درصد است که طبيعتا شيوع آن در دختران بيشتر و در پسرها کمتر است، اما بيش از 90 درصد آزارهاي جنسي توسط خانواده، بستگان، دوستان و آشنايان رخ مي‌دهد. به همين جهت مي‌گويم که اين يک الگوي شايع است.
در همه آمارهاي جهاني اعلام شده است که تنها 10 درصد از آزارهاي جنسي توسط غريبه‌ها رخ مي‌دهد. اغلب خانواده‌ها اين ترس را دارند که اين اتفاق توسط غريبه‌ها رخ دهد و کودکان و نوجوانان توسط افرادي که نمي‌شناسند، مورد سوءاستفاده قرار گيرند و به بحث داخلي و سوءاستفاده توسط نزديکان توجهي ندارند.
رسوليان با اشاره به اينکه شيوع آزار جنسي در دختران بيشتر از پسران است، بيان داشت: سوءاستفاده جنسي نسبت به پسرها کمتر است، در مجموع حدود 20 درصد دختران و 8 درصد پسران مورد سوء استفاده قرار مي‌گيرند که بخش قابل توجهي از اين سوءاستفاده‌ها توسط مردان صورت مي‌گيرد. اين دليل نمي‌شود که بگوييم سوءاستفاده توسط زنان صورت نمي‌گيرد اما درصد آن در مردان بالاتر است. در مواردي که سوءاستفاده توسط زنان صورت مي‌گيرد، انگيزه‌هاي جنسي در آن کمتر است. بيشتر به شکل يک خشم است که به اين صورت ابراز مي‌شود.
رئيس انجمن روانپزشکان ايران با اشاره به اينکه اتفاقي که در مدرسه غرب تهران افتاده است نيز توسط يک آشنا صورت گرفته است، بيان داشت: در بسياري از مواقع وقتي مفهوم سوءاستفاده جنسي مطرح مي‌شود، در واقع هر نوع رابطه‌اي که مفهوم رابطه جنسي و هرگونه بي‌بندوباري در آن باشد و هر نوع تماس با بدن کودک اتفاق مي‌افتد. يکي از مواردي که در اين پرونده مطرح شده بود اين بود که فردي اعلام کرد که اين نوجوانان بايد به پزشکي قانوني برده شوند. پزشکي قانوني فقط مي‌تواند دخول را اثبات کند؛ يعني در صورتي که آسيب به ديواره مقعدي کودک وارد شده باشد، قابل احراز است در غير اين صورت تماس بدني، بازي‌هاي جنسي و ديگر موارد که از مصاديق آزار جنسي است، در بررسي‌هاي پزشکي قانوني نشان داده نمي‌شود.
پزشکي قانوني تنها در صورتي مي‌تواند آزار جنسي را ثابت کند که آسيب جسمي وجود داشته باشد، اما واقعيت اين است؛ زماني که راجع به آزار جنسي صحبت مي‌کنيم تنها آسيب جسمي مطرح نيست. انواع رفتارهايي که رفتار جنسي داشته باشد يعني با آلت تناسلي مرتبط باشد، شامل سوءاستفاده جنسي از کودکان و نوجوانان مي‌شود.
يکي از بحث‌هايي که آسيب‌زاست، تمرکز بسيار بر جزئيات رفتار کودک است. اينکه از کودک پرسيده شود که فرد چه کاري را با او انجام داده است؟ درست است که بايد اطلاعاتي در اين رابطه به دست آورد اما جست‌وجوي زياد هم مي‌تواند آسيب‌زا باشد. البته کودک بايد آموزش ديده باشد که به چه صورت اين اتفاقات را براي والدين خود شرح دهد.
متاسفانه در کشور به پيشگيري توجهي نمي‌شود هر زماني که اتفاقي رخ مي‌دهد همه به تکاپو مي‌افتند، هر زماني که برنامه‌هاي پيشگيري براي اين مسائل مطرح مي‌شود، بلافاصله بايکوت شده و طوري رفتار مي‌کنند که حرف زدن در رابطه با مسائل جنسي تابو است. اين مساله بار فرهنگي در جامعه دارد و تنها مربوط به سياست‌گذاران نيست. به همين دليل برنامه‌هاي پيشگيرانه از اهميت ويژه‌اي برخوردار است. کودک بايد از سه سالگي آگاه شود که نواحي تناسلي و تمام بدن او متعلق به کودک است و کسي حق ندارد به آن دست بزند و اين بايد به زبان کودکانه به کودک آموزش داده شود.
رسوليان در ادامه با اشاره به اينکه سه نوع تماس بدني خوب، بد و يواشکي داريم، گفت: خوب يعني اينکه کودک را در آغوش مي‌گيريم و او را تحسين مي‌کنيم، يعني يک احساس محبت به کودک منتقل مي‌شود. تماس بدني بد يعني کودک را کتک مي‌زنيم يعني خشونت را به کودک منتقل مي‌کنيم. تماس بدني يواشکي يک ويژگي مهم دارد و آن اين است که اين کار يواشکي است و به کسي نبايد گفته شود. به همين خاطر کودک بايد بداند که اين تماس‌هايي که يواشکي و پنهاني است بايد به پدر و مادر گفته شود و اين را بايد از کودکي ياد بگيرد.
رئيس انجمن روانپزشکان ايران در ادامه گفت: بايد به کودک آموزش داده شود که حتي پدر و مادر تنها در شرايطي که کودک را به حمام مي‌برند، مي‌توانند نواحي خصوصي کودک را ببينند. اين يکي از نکاتي است که در آموزش‌هاي پيشگيرانه حائز اهميت است. شوکي که به والدين هنگام متوجه شدن تعرض به فرزندشان وارد مي‌شود و نحوه واکنش نشان دادن بسيار حائز اهميت است که عموما توام با انکار است. در واقع والدين در ابتدا اين قضيه را باور نمي‌کنند، يعني چيزي که براي ما تنش دارد را نمي‌پذيريم يعني اين داستان همانقدر که براي کودک يا نوجوان ضربه دارد براي پدر و مادر نيز دارد.
دومين واکنش نسبت به فرزندان سرزنش و طرد است. به کودک مي‌گويند که به کسي چيزي نگويد اين واژه‌ها بسيار مفهوم بدي دارد و تقريبا مثل حادثه‌اي که اتفاق افتاده براي کودک تبعات منفي به وجود مي‌آورد. بنابراين بعد از اين اتفاق بايد حرف کودک را باور کرد، اما جست‌وجو را بايد ادامه داد و اين جست‌وجو نبايد به شکل کنجکاوي باشد که کودک را آزار دهد و بايد از او حمايت کرد.
رسوليان در ادامه تاکيد کرد: بايد به کودکي که مورد تعرض يا آزار قرار گرفته اين مفهوم را يادآوري کرد که مقصر او نبوده است، افرادي بيشتر مورد سوءاستفاده قرار مي‌گيرند که اعتمادبه‌نفس پاييني دارند و نمي‌توانند نه بگويند و توان آشکارسازي ندارند. اگر اين فرد را مورد سرزنش قرار دهيم، ممکن است باز هم اين اتفاق براي او رخ دهد. بايد براي کودک شرايط امن به وجود آورد چراکه سوءاستفاده کننده به اندازه کافي فرد را تهديد کرده است.
بايد بدانيم؛ کساني که کودک‌آزاري مي‌کنند ويژگي شخصيتي خاصي ندارند، 20 درصد افراد جامعه آزار جنسي را تجربه کرده‌اند اين تجربه مي‌تواند در حد يک متلک و تماس بدني در خيابان هم باشد؛ يعني تجربه‌هاي اين 20 درصد به عمق تجاوز نيست. وقتي تا اين ميزان اين مسئله شايع است، به اين معناست؛ فردي که اين کار را مرتکب مي‌شود، ويژگي شخصيتي خاصي ندارد. نکته بعد اين است که گاهي آزارگران براي دفاع از خود، رضايت قربانيان را مطرح مي‌کنند. اصلا در اين موارد رضايت کودک و نوجوان مفهومي ندارد وقتي يک فرد ضعيف‌تر از شخص آزاردهنده باشد اصلا اين مساله نبايد مطرح شود.
اتفاقي در هاليوود افتاد که هنرپيشه‌هاي معروف از يک کارگردان آسيب ديدند. آنها بالغ هستند اما وقتي رابطه بين افراد قدرتمند و ضعيف مطرح باشد باز هم آزار اتفاق افتاده است و رضايت مفهومي ندارد. در بين کودکان نيز اين اتفاق مي‌افتد. کودکي که بزرگتر است و کودک کوچک را آزار مي‌دهد باز هم مصداق کودک‌آزاري است؛ بنابراين افراد بايد در جامعه آگاهي داشته باشند. واقعيت اين است که در جامعه‌اي که اعتماد اجتماعي کاهش پيدا مي‌کند و اعتماد به سياست‌گذاران نيز از بين مي‌رود اين مسائل همراه با يک جو هيجاني و بدي مطرح مي‌شود و ناگهان در مورد آن حرف‌هاي زيادي گفته مي‌شود و ترس و وحشت را براي خانواده‌ها به وجود مي‌آورد و باز هم به اعتماد آسيب مي‌زند. متاسفانه چرخه معيوبي وجود دارد مثلا در صداوسيما به وضوح در اين رابطه صحبت نمي‌شود و ميزگردي در رابطه با آن برگزار نمي‌شود. وقتي يک ماجرا به سمت شعاري بودن مي‌رود ريشه و علل آن مشخص نمي‌شود و آموزشي نيز در رابطه با آن داده نمي‌شود.
رئيس انجمن روانپزشکان ايران تاکيد کرد: پديده کودک‌آزاري در همه دنيا وجود دارد، اما در نقاط ديگر دنيا براي آن راهکار انديشيده شده است. آگاهي‌ها بالا برده شده و قوانين لازم در رابطه با کودکان و آموزش‌هاي خودمراقبتي وجود دارد. اين راهکارهايي است که مي‌تواند شيوع را کاهش دهد و اگر اتفاقي نيفتد، ميزان آسيب بعد از آن کاهش مي‌يابد. اينکه فردي که آزار ديده است بيش از حد پرس و جو شود هم به سلامت او و هم به سلامت خانواده‌اش آسيب وارد مي‌شود.در حوادث اين‌چنيني بايد جلسات روانشناسي و کارشناسي براي کودک و نوجوان و خانواده‌اش برگزار شود.
رئيس انجمن روانپزشکان ايران تاکيد کرد که در رابطه با ويژگي شخصيتي فردي که آزارگر است، سطح‌بندي خاصي وجود ندارد. مثلا زماني که دو مرد در خيابان به يک دختر متلک مي‌گويند و يا بدن او را لمس مي‌کنند با توجه به فرهنگ مردسالارانه‌اي که در کشور ما وجود دارد ممکن است، اسم آن را آزار جنسي نگذارند. فرد طرف ديگر قضيه را نمي‌بيند، فقط به اين فکر مي‌کند که توانسته اين کار را انجام دهد. بنابراين بحث‌هاي فرهنگي جدي‌اي در اين رابطه وجود دارد. شايع‌ترين مصداق آزار جنسي، ازدواج کودکان و نوجوانان پيش از بلوغ عقلي است. يعني فرد بلوغ جسمي دارد، اما آمادگي روحي و رواني براي ازدواج را ندارد. اين يکي از شايع‌ترين آزارهاي جنسي است. فرد ازدواج مي‌کند و بايد رابطه جنسي داشته باشد اما هيچ آمادگي‌اي براي آن ندارد، اما متاسفانه اصلا به آن به عنوان آزار نگاه نمي‌شود.
کساني که رابطه جنسي با کودک يا نوجوان را انتخاب مي‌کنند، چند گروه هستند؛ يک گروه کساني هستند که ترجيح جنسي‌شان اين است که با کودک رابطه داشته باشد، در حالي که اکثر کساني که اين کار را انجام مي‌دهند از اين گروه نيستند؛ يعني ترجيح جنسي آنها با کودک نيست، اما چون کودکان در دسترس هستند و فضا براي آنها وجود دارد از آن استفاده مي‌کنند و بسياري از اين افراد از کودک براي تحريک جنسي استفاده مي‌کنند و حتي ممکن است در مرحله آخر با کودک کاري نداشته باشند، اما از لحاظ شخصيت و رفتار ويژگي خاصي ندارند و اتفاقا گفته مي‌شود که اين افراد بسيار با کودکان مهربان هستند چون برنامه‌ريزي‌هاي درازمدت براي آزاردادن دارند. بنابراين نمي‌توان گفت مثلا اين افراد پرخاشگر هستند يا شخصيت‌هاي ضداجتماعي دارند و تنها در گروهي که آزار جنسي آنها با خشونت است که بسيار هم نادر است اختلالات شخصيتي ضداجتماعي و خلاف‌هاي ديگر اجتماعي را شاهد هستيم.


منبع: ilna.ir

http://www.CheKhabar.ir/News/114740/90 درصد آزارهاي جنسي توسط خانواده و آشنايان صورت مي‌گيرد
بستن   چاپ