چاپ

چه خبر - با پدر و مادر سامان قدوس آشنا شويد

سايت آفتون‌بلات سوئد در آستانه سفر سامان قدوس به جام جهاني همراه تيم ملي، با پدر و مادر ايراني‌اش مصاحبه مفصلي انجام داد.

محسن 60 ساله و سيمين 57 ساله پدر و مادر سامان هستند که از گرم‌ترين نقطه جهان به يکي از سردترين نقاط جهان مهاجرت کردند. در زمان جنگ ايران و عراق آنها ساکن اهواز، يکي از شهرهاي جنوبي ايران بودند که دماي هواي آن گاهي به 54 درجه هم مي‌رسيد.

پوست مردم اهواز نسبت به ديگر نقاط ايران کمي تيره‌تر است و از نظر فوتبالي به برزيل ايران معروف است. در تابستان مي‌توان تخم‌مرغ را روي زمين اهواز نيمرو کرد اما پدر و مادر سامان در زمان جنگ آنجا را به مقصد کرونا در سوئد که دمايش گاهي تا منفي 28 درجه مي‌شود، ترک کردند. آنها از سفر به سوئد و زندگي در اين کشور خوشحالند.

محسن يک عمده‌فروش است و سيمين پيش از بيماري در يک شرکت نفتي بين‌المللي کار مي‌کرد. سيمين که هنوز قدردان پذيرش خانواده‌اش از سوي سوئد است، براي جبران آن کارهاي اجتماعي و کمک به جوانان را انتخاب کرده است.

سيمين قدوس در اين خصوص مي‌گويد: من براي دوازده سال تمامي آخر هفته‌ها را با جوانان آسيب‌پذير وقت گذراندم تا مطمئن شويم همه چيز روبه‌راه است. 10 سال قبل همه چيز فاجعه‌آميز بود. خيلي از جوانان از دست رفتند و يا سر از زندان درآوردند. در آن زمان سامان 14 يا 15 ساله بود اما مطلقاً نگران او نبودم چون او مي‌دانست من در همه جا چشم و گوش دارم. من با پليس در برخورد با فروشندگان مواد و مشروبات الکلي همکاري داشتم اما به هر حال سامان خودش به اين چيزها علاقه‌اي نداشت. او فقط دنبال فوتبال بود. البته من از اين موضوع خوشحال نبودم. فوتبال مانع تحصيل سامان شد و اين براي من نااميدکننده بود.

عکس پدر و مادر و برادر سامان قدوس

والدين ايراني قدوس نظر خاصي درخصوص بازي او براي تيم ايران زادگاه آنها ندارند. محسن پدر سامان مي‌گويد: اين تصميمي بود که خود سامان بايد مي‌گرفت. او يک تصميم فوتبالي گرفت و ما هم فقط حمايت خودمان را از او اعلام کرديم.

سامان قدوس با اشاره به بيماري مادرش گفت که مي‌خواهد با فوتبال او را خوشحال کند اما سيمين نمي‌خواهد خيلي بيماري‌اش را بزرگ جلوه دهد.

سيمين در اين خصوص گفت: من براي همسرم محسن و پسرانم سامان و ساسان با اين بيماري مبارزه مي‌کنم و آنها مي‌دانند در اين راه تلاشم را مي‌کنم. من خيلي نمي‌توانم مسابقات سامان را از تلويزيون تماشا کنم چرا که بيشتر اوقات براي درمان در بيمارستان هستم. حتي نمي‌توانم نتايج را روي گوشي‌ام چک کنم اما اغلب کارکنان بيمارستان مي‌دانند سامان پسر من است و نتايج را به من مي‌گويند. حالا سامان قرار است در جام جهاني، بزرگترين رويداد ورزشي حضور پيدا کند اما من با عرض پوزش بايد دوره درماني‌ام را پشت سر بگذارم بنابراين نمي‌توانم به روسيه بروم و حتي نمي‌توانم بازي‌ها را از تلويزيون تماشا کنم.

از بين خانواده سامان برادر بزرگتر او ساسان هم بازيکن خوبي بود اما در مقطع نوجوانان تمرکز خود را از دست داد و هرگز نتوانست به سطوح بالاتر برسد و بعد از آن نقش مربي سامان را برعهده گرفت و در اغلب بازي‌هاي مهم سامان در استاديوم حاضر است و حالا هم با او به روسيه مي‌رود اما محسن پدر او بايد در کنار مادر بيمارش بماند. با اين حال سامان در روسيه تنها نيست. تعدادي از اقوام سامان از ايران به روسيه مي‌روند.

پسرعموي محسن از تورنتو و پسرعموهاي سامان از دالاس، کانزاس و لندن و تعدادي ديگر از هلند، آلمان و مالمو سوئد به روسيه مي‌روند تا به واسطه فوتبال سامان اين خانواده متحد شوند. سامان حتي به واسطه همين فوتبال براي اولين بار مادربزرگ 87 ساله خود را ديد. سيمين قدوس توضيح مي‌دهد موهايش به خاطر شيمي‌درماني کوتاه است اما گلايه‌اي ندارد.

سيمين مي‌گويد: از اينکه سامان به فردي تبديل شده که براي ديگران مهم است، خوشحالم. در اوسترسوندس مردم ما را مي‌بوسند و مي‌خواهند که سامان بيشتر در اين تيم بماند. من نمي‌توانم جام جهاني را تماشا کنم اما مي‌دانم سامان باعث افتخار خود و خانواده‌اش خواهد شد. همه چيزي که من مي‌خواستم، اين بود که پسرانم افراد خوبي باشند و نه تنها به فکر خود، بلکه به فکر ديگران هم باشند و همين طور هم شده است. خوشحالم که فوتبال، سامان را خراب نکرد بلکه به رشد او کمک کرد. من بسيار به او افتخار مي‌کنم.

منبع: خبرورزشي