سواستفاده تلويزيون از اشک و احساسات مردم به ضرر خودش تمام شد !
پنجشنبه 3 خرداد 1397 - 12:44:33 PM
چه خبر - حتي رسانه هاي اصولگرا نيز به انتقاد از برنامه هاي اشک آور تلويزيون پرداختند !

بحث بر سر يک برنامه خاص نيست، اين شب ها تقريبا تمام شبکه هاي سيما پر شده از برنامه ها و سريال هاي غمناک و ناراحت کننده. انگار هرکدام از تهيه کنندگان تلويزيون در مسابقه اي نانوشته تلاش مي کنند بيشتر در گلوي بيننده بغض بکارند و اشک بيشتري درو کنند.
نه اين که فکر کنيم فقط در اين 30 شب تلويزيون سفره افطار ما را اشک آلود مي کند، اگر دقت کنيم تمام سال به جز يکي دو برنامه، بقيه ساخته هاي سيما هم از اين دست هستند. باز گلي به گوشه جمال رامبد جوان که نصفه و نيمه و چند شب در هفته تمام سعي اش را مي کند تا ما را بخنداند!
شايد کارشناسان بايد بگردند تا ريشه اين انديشه که ماه رمضان را ماه غم و غصه مي داند بيابند. در حالي که در ديگر کشورهاي مسلمان، اين ماه را همچون عيد جشن مي گيرند و شادي و سرور از يک ماه نشستن بر سر سفره الهي را در انواع و اقسام برنامه ها و جنگ ها و سبک زندگي شان، ابراز مي کنند.
دور نيست ماه رمضان هايي که خودمان هم عادت کرده بوديم يک شبکه سريال خانوادگي بگذارد، يک شبکه سريال ماورايي و يک شبکه هم سريال کمدي. هنوز آن سريال هاي شاد و خاطره ساز ماه هاي رمضان گذشته را به ياد داريم و حتي از ديدن تکرارشان هم لذت مي بريم. ولي در سال هاي اخير، اين روش جاي خودش را به پخش سريال هاي غمناک با مضمون تکراري که پر از درد و استيصالي است که هيچ کاري از دست مخاطبش برنمي آيد جز غصه خوردن، داده است. برنامه هايي که انگار فقط هدف شان مغموم ساختن بيننده است و ديگر هيچ. گويا اين روند مد شده است، چون حتي در سينما هم تعداد فيلم هاي تلخ مان چندين برابر فيلم هاي مفرح مان شده است.
البته متاثر شدن و تامل در برخي چيزها هم نه تنها بد نيست بلکه برخي اوقات ضروري نيز هست.ولي ديدن غم و غصه هاي تکراري، بي هدف، بدون نتيجه و خالي از پيام و تفکر، نه تنها فايده اي ندارد که حتي ممکن است مضر هم باشد. همان طور که اين نظريه را براي فيلم و سريال هاي کمدي هم مي توان صادر کرد.
شايد اين موضوع به بودجه و حساب و کتاب سيما برمي گردد که ساخت يک سريال کمدي به خاطر دستمزد بالاي بازيگران و کارگردان و فيلم نامه نويس اش هزينه بيشتري بر دوش سازمان مي گذارد تا يک سريال درام و تراژدي، با هنرپيشه هاي ناشناخته و فيلم نامه يک خطي. شايد هم به غيبت هنرمندان طنزپردازي مربوط است که پشت تلويزيون را خالي کرده اند و دست سيما را در پوست گردوي اشک و آه گذاشته اند.
هرچه هست، صدا و سيما بايد فکري به حال خود و مخاطبانش بکند. خالي شدن تدريجي کنداکتور سيما از برنامه هاي فاخر، مفرح و همه پسند نه به نفع خودش است و نه به نفع بيننده اي که براي ساعتي سرگرم شدن و فراموش کردن مشکلات روزانه اش در اين دوره و زمانه، ممکن است به سوي شبکه هاي خوش رنگ و لعاب ديگر روي گردان شود.


منبع: روزنامه خراسان

http://www.CheKhabar.ir/News/112917/سواستفاده تلويزيون از اشک و احساسات مردم به ضرر خودش تمام شد !
بستن   چاپ