عمو قناد بهتر است برنامه ساز باشد تا مجري؟
1- حس دوگانه اي است؛ اين که ميان علاقه شخصي و بحث حرفه اي بخواهي طوري پيوند بزني که نه سيخ بسوزد نه کباب! گاهي يک نفر را دوست داري اما عملکرد حرفه اي اش (پس از دوره اي) مورد نقد است. يا اصلا هيچ صنمي با فلان مجري، کارگردان يا بازيگر نداري، خودت را آماده مي کني تا خيلي گزنده و عريان با او وارد بحث شوي اما طوري پاسخ مي دهد و از دري وارد مي شود که در پايان نمي داني چطور آن را براي چاپ تنظيم کني.
2- مطلبي منتشر کرده بوديم درباره اين که دوره عموها و خاله ها در تلويزيون تمام شده و برنامه سازان بايد براي بچه ها فکري تازه داشته باشند. اين که مجري سي، چهل نفر را در يک استوديو دور خود جمع کند و همان کارهاي تکراري را انجام بدهد ديگر جواب نمي دهد.
درباه مجيد قناد اين طور نوشتم که دهه شصت، هفتاد و هشتاد روي آنتن بوده و چند نسل با او خاطره دارند... فرداي انتشار مطلب، تماس گرفت، تشکر کرد اما گويي از چيزي ناراحت بود. توضيح اضافه اي نداد و با روي خوش پذيرفت به روزنامه بيايد تا درباره تجربياتش و برنامه سازي کودک در تلويزيون حرف بزنيم. ديروز راس ساعت رسيد، يک ساعت حرف زديم اما ضبط خاموش بود! اين بند از گزارش «ظاهرا» تکدر خاطرش را باعث شده بود: «او آخرين بار مجري برنامه فيتيله اي ها بود که به يکباره کنار گذاشته شد.» همين جا اضافه کنم که آخرين اجراي قناد برنامه «جمعه به جمعه» بود و بعد از آن از آنتن دور ماند. صر کنيد؛ دليل ديدار با قناد اصلاح خبر نبود.
3- گپ و گفت مان با مجيد قناد از ماجراي کنار رفتن از گروه فيتيله اي ها شروع شد و به سال هاي دور رسيد. درباره الزامات تغيير در برنامه سازي کودک نظرات جالبي داشت. خاطراتي شيريني از روزهايي که حتي دست زدن تابو بوده و بايد تشويق ها يک انگشتي انجام مي شد! حيف که مجيد قناد دوست ندارد اين حرف ها مکتوب شود؛ شايد مجال ديگري آن ها را رسانه اي کند. درباره جدايي با گروه فيتيله روايتي کاملا عکس آن چه اعضاي اين گروه در اين سال ها داشته اند، بيان کرد. با اين حال تاکيد داشت به حرمت سال ها همکاري و نيز در فضاي گل آلود اين روزها همه چيز مکتوم بماند.
4- در آن مطلب نوشته بودم مجيد قناد با نسل جديد فاصله سني پيدا کرده و بايد از تجربياتش به عنوان برنامه ساز و تهيه کننده استفاده شود. خودش اما با شعف بسيار مي گويد طرح و ايده فراوان دارد و هنوز مي تواند جلوي دوربين محبوبيتش را خرج کند و برنامه اي هماهنگ با نياز نسل تازه تر بسازد.
5- اين که آيا ايده هايش واقعا مثل دوران طلايي گروه فيتيله اي گل مي کند بايد در عمل ثابت شود. اين ديگر در حيطه اختيار مديران تلويزيون است که تصميم مي گيرند چطور نيروهاي شان را به کار گيرند. چيزي که در اين گپ و گفت مشهود بود، دغدغه مجيد قناد درباره رسالتي است که براي خود در برابر برنامه سازي کودک قائل شده. خاطرات بيشمارش از اتفاقاتي که در آنتن زنده به خوبي مديريت شده اند يک چيز را نشان مي دهد: سازمان صدا و سيما بايد آداب استفاده از نيروهاي باتجربه اش را بلد باشد. راستي چرا فيتيله اي ها وقتي زنده روي آنتن بودند، حاشيه ساز نشدند اما برنامه ضبط شده شان جنجال آفريد؟
منبع : روزنامه هفت صبح