هوشنگ آزادي ور، هنرمندي که تنها بود و در تنهايي مرد / حس پشيماني سينماگران
پنجشنبه 13 ارديبهشت 1397 - 10:27:55 AM
چه خبر - پيکر هوشنگ آزادي ور تشييع شد

پيکر هوشنگ آزادي ور سينماگر و مستندساز، صبح امروز 12 ارديبهشت ماه با حضور خانواده و جمعي از هنرمندان و دوستان آن مرحوم از مقابل ساختمان خانه سينما تشييع و سپس در قطعه هنرمندان بهشت زهرا (س) به خاک سپرده شد.


در ابتداي اين مراسم، کيوان کياني از مستندسازان پيشکسوت سينماي ايران که اجراي اين مراسم را برعهده داشت، بيان کرد:

هوشنگ آزادي ور انساني چند وجهي بود. او يک مستندساز،مترجم،شاعر،منتقد و از اهالي تئاتر بود که متاسفانه ديگر در بين ما نيست و او را از دست داديم. او در عين ناشناختگي در گذشت. اميد است که ابعاد هنري او بعد از مرگش بيشتر شناخته شود.


در ادامه،فرهاد آزادي ور، برادر کوچکتر اين هنرمند اظهار کرد:

من برادر کوچکتر هوشنگ هستم و مي‌خواهم از طرف خانواده‌ام از تمام افرادي که در اين مراسم شرکت کرده‌اند و حتي آنهايي که مي‌خواستند حضور داشته باشند اما شرايطش ايجاد نشد، تشکر کنم. همانطور که مي‌بينيد من لباس عزا نپوشيده‌ام. همه ما يک روز اين دنيا را ترک خواهيم کرد بنابراين من تقاضا دارم که زندگي پربار هوشنگ را جشن بگيريم. من دو هفته پيش براي ديدار با خانواده‌ام به ايران آمدم و تنها سوغاتي که براي هوشنگ آوردم همين لباسي بود که در دستم است و خودم آن را دوختم. چقدر به جا است که اين پيراهن ياد او را در اين مراسم زنده مي‌کند.


سپس هوشنگ چالنگي از دوستان و شاعران معاصر ايران درباره شخصيت فرهنگي و هنري اين هنرمند بيان کرد:

بايد امروز افراد بزرگتري به جاي من صحبت مي‌کردند زيرا شخصيت او بسيار بزرگ است. من 55 سال سابقه دوستي با او را دارم. او از جواني به سمت مسائل فرهنگي جذب شد و از اولين شاگردان مدرسه عالي تلويزيون بود. بعدها ترجمه‌هايي از او منتشر شد که مانند تاليف هستند. هوشنگ متوجه خالي بودن اين تاليفات در حوزه سينما و تئاتر بود بنابراين کتاب‌هايي که او ترجمه و نگارش کرد، مانند مرجعي در اين حوزه‌ها مورد استفاده قرار مي‌گيرد.
او ادامه داد:
فعاليت هوشنگ در حوزه شعر و شاعري به سال‌هاي 44 و 45 برمي‌گردد. پيشروي شاعرانه و قوي او و همچنين استفاده از بدايه دلنشين در کتاب «5 آواز براي ذوالجناح» او به خوبي ديده مي‌شود. قطعا همه جايگاه فرهنگي والاي او را مي‌شناسند، اما او جايگاه انساني والايي هم داشت. من خيال نمي‌کردم روزي برسد که مجبور شوم بالاي پيکرش بايستم و درباره او صحبت کنم.


درادامه،هرمز عليپور از شاعران، داستان نويسان و دوستان اين هنرمند با بيان اينکه “سفر اين دوست عزيز و شاعر بزرگوار را به جامعه ادبي و مخصوصا شعر ايران تسليت مي‌گويم”، اظهار کرد:

اگرچه نمي‌توان حوزه‌هاي هنري را جداي از هم دانست اما بخش تاليف و زحمات هوشنگ در سينما، مستند و تئاتر غالب بر وجه شاعرانگي او نشان داده مي‌شود.
او افزود:
ما در شعر امروز ايران پنج هوشنگ داشتيم که هر کدام مانند هوش سنگ جرقه زدند و درخشيدند. من از لحاظ سني حدود دو يا سه سال با او تفاوت داشتم اما با اين حال از او درس‌هاي زيادي گرفتم و اين تجربيات را به دوستانم هم منتقل کردم. هوشنگ اگر در غربت قرار گرفته بود از جمله خصيصه‌ها و ويژگي او بود. هنرمند هيچگاه نمي‌ميرد بلکه بعد از درگذشتش زندگي جديدي پيدا مي کند. خداوند روح او را قرين آرامش قرار دهد.


سپس پدرام اکبري از پژوهشگران سينماي مستند با بيان اينکه “چند روز ديگر سالگرد 50 سال آشنايي من با هوشنگ فرا مي‌رسد” گفت:

اگرچه آقاي کياني مطلع کتاب «پنج آواز براي ذوالجناح» را خواندند از اين جهت که هوشنگ جوينده و دلسوخته بود تکرار آن اشکالي ندارد. اين قسمت از مطلع کتاب حاصل نگارش و تفکر سال‌هاي اخير اين هنرمند است و جديدا آن را نگاشته بود.
او ادامه داد:
واژه « آزادي ور» از منظر معنا به روحيه او کمک مي‌کرد، هرچند او اعتقادي به شعر سياسي و سياست نداشت. او به خاطر تعلق خاطر خودش سعي مي‌کرد تا از واژگان بديعي براي صحبت، شعر و نوشتن استفاده کند. از همان ابتدا و در زمان تحصيل دلش مي‌خواست که اولين کار عملي خودش را که بايد فيلمي مي‌ساخت، مرتبط با آيين فرهنگي ايراني اسلامي انجام دهد. ادامه دغدغه‌هاي او اين شد که فيلمي درباره «عاشيق هاي آذربايجان» بسازد و همچنين فيلم ديگري درباره قالي ايراني به نام « گل قالي » را ساخت. از او دو ترجمه وزين وماندگار منتشر شد که تاريخ تئاتر و سينما را به خوبي نشان مي‌دهد. ترجمه‌اي هم از کتاب «رومئو و ژوليت» نوشت که از بهترين و روانترين ترجمه‌هاي اين کتاب است. او بيش از 50 مقاله دارد و کتاب پژوهشي معتبري درباره آيين‌هاي ايراني نوشته است.
اکبري اظهار کرد:
در اين سال‌هاي آخر عمرش هم هيچگاه غفلت نمي‌کرد و هرگاه موضوعي به ذهنش مي‌رسيد قلم به دست مي‌گرفت و يادداشت مي‌کرد. او بسيار تنها بود و همسر و فرزندش از او جدا شده بودند ودر خارج از کشور زندگي مي‌کردند. او به رغم اين تنهايي‌ها، دلمرده‌تر از پيش شده بود و در تنهايي خود به سر مي‌برد و نهايتا سه روز پيش سفر بي‌بازگشت خود را به تنهايي آغاز کرد.


او در پايان صحبت‌هايش به بيان خاطره‌اي پرداخت و گفت:

سالها پيش يکي از دوستان ما فوت کرده بود، بعد از خاکسپاري صحبت اين شد که کسي راجع به اين دوست سخني بگويد. در نهايت به اين نتيجه رسيدند که من چند کلامي راجع به او بگويم. سپس هوشنگ رو به من گفت اگر من مردم فقط پدرام براي من صحبت کند و من هرگز باور نمي‌کردم اين سخن ظاهرا شوخي او به عنوان امري مطاع تبديل شود.


در ادامه، نگار حسين خاني_روزنامه نگار_ درباره اين هنرمند در سخنان کوتاهي بيان کرد:

او با مرگش هم زيبايي آفريد. اميدوارم بعد از رجوع او به عالم باقي، او را بهتر بشناسيم و مجبور نباشيم براي خواندن آثار و نوشته‌هايش به کتاب‌هاي تاريخ ادبيات مراجعه کنيم.


همچنين فضل‌الله تاري کارگردان و مستند ساز ايراني، درباره خاطراتش با اين استاد پيشکسوت اظهار کرد:

من 10 سالي است که هوشنگ آزادي ور را مي‌شناسم. اولين ديدار ما زماني بود که به تازگي نقل مکان کرده بودند و من رفته بودم که او براي فيلم من نريشن بخواند. از قبل آشنايي مختصري با او داشتم اما بسيار زود با او صميمي شدم. در واقع من براي کار پيش او رفته بودم اما رابطه ما تبديل به رابطه پدر و پسري شد. آدم عجيبي بود با اينکه خيلي تنها بود و او را تنها گذاشته بودند اما بسيار عاشق بود و اين عشق را به ديگران نثار مي‌کرد. او کتاب من را با انرژي فراواني سه بار ويرايش کرد و هرگاه به او مي‌گفتم که چرا خودتان کتبي را در اين سالهاي پختگي نمي‌نويسيد از اين کار امتناع مي‌کرد. آزادي ور در سالهاي آخر عمرش بسيار دم از رفتن مي‌زد و مي‌گفت: تو مي‌خواهي در مراسم من چه کار کني؟
تاري در پايان صحبتهايش متني را که راجع به تنهايي‌هاي اين هنرمند نوشته بود خواند که البته آن را در زمان حيات هوشنگ آزادي ور نوشته بود و براي او نيز خوانده بود.
در پايان مراسم نماز ميت به امامت حجت‌الاسلام عباس‌زاده و با حضور هنرمندان و خانواده اين مرحوم در حيات خانه سينما اقامه شد.
مراسم ختم اين هنرمند جمعه 14 ارديبهشت‌ماه در مسجد جامع قدس در شهرک غرب از ساعت 16 الي 17:30 برگزار مي‌شود.


منبع: isna.ir

http://www.CheKhabar.ir/News/108129/هوشنگ آزادي ور، هنرمندي که تنها بود و در تنهايي مرد - حس پشيماني سينماگران
بستن   چاپ