چاپ

چه خبر - بهترين شخصيت هاي منفي و شرور تاريخ سينما: از مايکل مايرز تا گالوم

در تمامي فيلم هاي سينمايي معمولاً شخصيت هايي دوست داشتني وجود دارند که بر روي آن ها سرمايه گذاري شده و به اصطلاح قهرمان داستان هستند. در بسياري از اين فيلم ها نيز شخصيت هاي شرور و منفوري وجود دارند که بايد با آن ها مقابله شود و اين وظيفه معمولاً بر عهده قهرمان دوست داشتني داستان است. اگر چه همه صحبت در مورد شخصيت هاي قهرمان فيلم ها را دوست دارند اما ما در اين مطلب قصد داريم شما را با ترسناک ترين و منفورترين و در عين حال بهترين شخصيت هاي منفي و شرور تاريخ سينما آشنا کنيم.

مايکل مايرز

مايکل مايرز با آن ظاهر ترسناک خود و مشکلات خانوادگي که داشت يک قاتل سريالي خوفناک بود که در سري فيلم هاي «هالووين» بسياري را تا سرحد مرگ مي ترساند. اين اوج هنر جان کارپنتر بود که يک ماسک ساده قديمي را با تغييراتي عمدي و نه ترسناک به نماد يکي از ترسناک ترين و منفورترين شخصيت هاي قاتل سينما تبديل نمود.

مايکل مايرز

مايکل مايرز براي ترساندن تماشاگران نيازي به شخصيت پردازي يا نقل داستان هايي از گذشته خود نداشت. همانند بسياري از هم کيشان ترسناک خود، خوفناک بودن او نيز در طي سال ها کمرنگ شد اما در فرم اورجينال خود و در فيلم اول سري فيلم هاي «هالووين» او هنوز نيز مي تواند ترس و وحشت را در سخت ترين قلب ها وارد نمايد.

تي 1000

وقتي که جيمز کامرون به دنيال چيزي پيچيده تر، فعال تر و داراي توانايي تبديل شدن به هر شکل و ترکيبي مي گشت که مي توانست توانايي هاي سايبرگي آرنولد شوارتزنگر در مجموعه فيلم هاي «ترميناتور» را به چالش بکشد چاره اي جز زير پا گذاشتن برخي از قوانين فيزيک نمي ديد.

شخصيت تي 1000 در ترميناتور

رابرت پاتريک بازيگري بود که براي ايفاي نقش اين قاتل مرگبار آهني انتخاب شد و همين موضوع به قسمت دوم «ترميناتور» کمک کرد که در زمينه مقبوليت حتي فيلم اورجينال اين مجموعه را نيز پشت سر بگذارد. شايد شهرت نسخه شوارتزنگر از اين شخصيت هيچگاه کاهش نيابد اما با رابرت پاتريک با بازي خارق العاده خود در اين نقش باعث شد که بينندگان تنها زماني متوجه حضور متغير او در صحنه شوند که ديگر خيلي دير شده بود.

فردي کروگر

«يک، دو، فردي داره مياد سراغ تو... سه، چهار، بهتره ببندي قفل اون در» با اين ديالوگ موزون و ارقام مرگبار بود که فردي کروگر در فيلم ترسناک «وحشت در خيابان الم» به بوگي من ترسناک دهه هشتاد و نود ميلادي تبديل شد اما تا سال 1985 و ساخت دنباله «انتقام فرِدي» شخصيت فردي کروگر به طور کامل شکل نگرفته بود.

فردي کروگر

در حالي که فردي هنوز هم جان نوجوانان را در لباس خوابشان مي گرفت، رابرت انگلاند در نقش فردي توانست حسي جالب از شوخ طبعي را در اين شخصيت ايجاد کند که بيش از پيش ديوانگي اين شخصيت را افزايش مي داد. همين موضوع باعث شد که بر محبوبيت شخصيت فردي کروگر افزوده شود.

مامور اسميت

با آن دهاني که معمولاً به سمت پايين تمايل داشت و ابروهاي بسيار ترسناکش، هوگو ويوينگ در نقش مامور اسميت در فيلم هاي «ماتريکس» به خوبي توانست نقش مامور پليسي را ايفا کند که با سردي و سخت کوشي فراوان تنها دستورات مافوق هايش را بدون کوجکترين ترحمي انجام مي داد. البته او تنها يک واقعيت مجازي در دنياي هوش مصنوعي بود که براي بيهوش نگه داشتن انسان ها طراحي شده بود.

مامور اسميت

از اين رو شايد نبايد تا اين حد از او متنفر مي بوديم به خصوص با توجه به ديالوگ هايي که بين او و مورفيوس رد و بدل شده و وي اعلام کرد که از بودن در اين مکان متنفر است. اما همين موضوع کليدي باعث تاثير گذار بودن شخصيت بد اسميت در فيلم مي شود. او نه تنها آلت دست يک رژيم سرکوب گر است بلکه از شغلي که دارد نيز متنفر مي باشد.

نورمن بيتس

مردي که چاقو در دست در پشت زني در حمام قرار دارد و در معروف ترين صحنه دوش گرفتن در تاريخ سينما حضور دارد تنها يک شخصيت شرور نيست. اين صحنه در فيلم «رواني» ساخته الفرد هيچکاک چنان مشهور است که از آن تنها با عنوان «صحنه دوش گرفتن» در عالم سينما ياد مي شود.

نورمن بيتس

شخصيت نورمن بيتس اولين در نوع سينمايي خود بود: هيولايي در دنياي سينما که صد درصد انسان است. ديگر خبري از هيولاهاي پشمالو با دندان ها و چنگال هاي تيز نبود، او فردي بود که مي توانست همان شخصي باشد که اکنون در کنار شما نشسته است، کسي که هيچ وقت باور نمي کرديد بخواهد به يک مگس آسيب برساند. اما امروزه پرده هاي سينما پر شده اند از شخصيت هاي قاتل سريالي که تصور ترسناک بودن شخصيت نورمن بيتس براي تماشاگران دهه 1960 را دشوار مي سازد. با اين وجود مي توان با اطمينان گفت که آلفرد هيچکاک با شخصيت نورمن بيتس توانست ژانر وحشت را بازتعريف نمايد.

پالپاتين

وقتي اولين بار با شکل ظاهري شخصيت پالپاتين در فيلم هاي «جنگ ستارگان» آشنا شديم وي را با نام ساده «امپراطور» مي شناختيم. او با آن چهره لک دار و صداي ترسناکش و با شنلي که به سياهي قلبش بود در «بازگشت جداي» به بينندگان معرفي شد. اگر چه اين نقش با استادي و مهارت تمام توسط يان مک ديارميد اسکاتلندي به تصوير درآمد اما رييس بيرحم دارث ويدر شخصيتي تاثيرگذار و سه بعدي بود.

پالپاتين در فيلم هاي جنگ ستارگان

با اين وجود در قسمت هاي بعدي بود که شخصيت واقعي اين نقش براي تماشاگران شناسايي شد. اگر چه اين فيلم داستاني تخيلي دارد اما نمي توان منکر اين قضيه شد که شخصيت پالپاتين به شکل غيرقابل انکاري تاثيرگذار و به شکل ترسناکي واقعي به نظر مي رسد.

داروغه ناتينگهام

جاي تعجب ندارد که آلن ريکمن تنها بازيگري است که در دو نقش متفاوت دو بار در اين فهرست حاضر شده است و در هر دو نقش نيز از بزرگ ترين و منفورترين شخصيت هاي شرور سينما به شمار مي آيد. برخي مي گويند که وي نقش داروغه ناتينگهام را آن قدر خوب بازي کرد که او را به حال خود رها کردند که هر چه مي خواهد در قالب اين نقش انجام دهد و بدين ترتيب وي توانست حتي در حضور کوين کاستنر به عنوان نقش مثبت و قهرمان فيلم نيز به عنوان بهترين نقش آفريني فيلم «رابين هود: شاهزاده دزدان» انتخاب شود.

داروغه ناتينگهام

هر پوزخند، هر چشم غره رفتن و هر گونه ابراز شادي زايدالوصف و البته ترسناک او از ترسناک ترين صحنه هاي اين فيلم کلاسيک بود که او را به يکي از خوفناک ترين شخصيت هاي منفي تاريخ سينما تبديل مي کرد.

پرستار ريچد

قلبي سرد، نگاهي عبوس و ديالوگ هايي بيرحمانه آن چيزي بود که از پرستار ميلدرد ريچد در فيلم «پرواز بر فراز آشيانه فاخته» به عنوان سرپرست يک مرکز نگهداري از بيماران رواني چهره اي فراموش نشدني در تاريخ سينما ساخت.

پرستار ريچد

لوييز فلچر که براي ايفاي اين نقش برنده جايزه اسکار شد اداره اين مرکز را با سياست ترسناک مشت آهنين در دست مي گيرد و با استفاده از روش هاي خاص خود روح افراد رواني بستري شده در مرکز را با قدرت و تاثير کامل خرد مي نمايد. اگر چه بازي جک نيکلسون در نقش بيمار مک مورفي بسيار مورد ستايش قرار گرفت اما چهره اي که فلچر در نقش پرستار ريچد به خود گرفت به خوفناک ترين وجه اين فيلم فراموش نشدني تبديل گرديد.

ساورون

چشمي بزرگ بدون پلک و با حلقه اي از شعله هاي سوزان! اين تنها تعريفي است که مي توان از خداي تاريکي موردور در فيلم هاي «ارباب حلقه ها» ارايه داد اما آيا مي شد با چنين تصويري ظاهراً ساده، ترس و هراسي شديد را در روي پرده سينما ايجاد کرد؟

ساورون

ساورون يک شخصيت شرور و خوفناک بود که براحتي مي توانست لشکري را تنها با يک ضربه خود نابود سازد. اما حتي زماني که وي حالت جسماني اش را از دست مي دهد نيز به همان اندازه باعث کابوس تماشاگران مي شود؛ زماني که در ذهن فرودو فرو مي رود و هرگاه که او به حلقه دست مي زند زمين اطراف به لرزه در مي آيد درست مانند مردي خشمگين که به دنبال لنزهاي تماسي خود مي گردد.

گالوم

اگر چه شخصيت ساورون را بايد بدترين و شرورترين شخصيت مجموعه فيلم هاي «ارباب حلقه ها» دانست اما شايد بتوان شخصيت گالوم را رقت انگيزترين شخصيتي به حساب آورد که در تاريخ فيلم هاي علمي تخيلي به تصوير کشيده شده است.

گالوم

ساورون از همان ابتدا شخصيتي خوفناک و شرور بود اما گالوم در نتيجه قدرت يک حلقه به کلي تغيير کرده و به يک موجود بسيار خطرناک و منفور تبديل شد؛ شخصيتي که شما را به دلسوزي وا مي داشت اما هر زمان ممکن بود بدترين خطرات را براي شما رقم بزند.به محض اين که وي با حلقه معروف تماس پيدا مي کند، ذهنش وارونه شده و فکر و ذکرش به سمت قتل شخصيت هاي مثبت مي رود. شايد بتوان براي او دل سوزاند اما اعتماد به او بزرگ ترين اشتباهي بود که شخصيت هاي فيلم هاي «ارباب حلقه ها» مي توانستند بکنند.

منبع: bartarinha.ir