اگر فرزند وسط هستيد اين مطلب را حتما بخوانيد
دوشنبه 27 فروردين 1397 - 1:16:02 PM
چه خبر - اگر فرزند وسط هستيد بخوانيد

فرزندان دوم خانواده اغلب قرباني سندروم فرزند مياني Middle child syndrome هستند؛ سندرومي که به احساس به حاشيه رانده شدن فرزند وسط اطلاق مي شود. به اين صورت که، والدين فردي که يک برادر يا خواهر بزرگ تر و يک برادر يا خواهر کوچکتر از خود دارد، بيشترِ توجه و سرمايه گذاري خود را روي فرزندان اول و آخر مي گذارند و لذا فرزند مياني کمتر به عنوان کودک مورد توجه قرار مي‌ گيرد.
البته اين پديده، يک اختلال باليني حقيقي شناخته نمي‌شود و پژوهشگران بر اين باورند که اين فرزندان رفته رفته با محيط و جايگاهشان وفق مي‌يابند.
اغلب مواقع، فرزندان دوم خانواده تمايل دارند از برادر يا خواهر بزرگ تر خود پيشي گرفته و يک قدم جلوتر از آن ها بايستند. اين افراد عموما جاه طلب و به دنبال کسب موفقيت هاي بيشتر هستند اما به ندرت خودخواه و از خود راضي مي شوند.
آن ها به تعيين اهداف بزرگ براي خود علاقه بسياري دارند. به همين خاطر تعداد شکست‌هايشان بيشتر از بقيه است اما به همان ميزان هم ياد مي گيرند چگونه با مصائب و مشکلات زندگي مواجه شده و موانع را از ميان بردارند. در نتيجه تمامي اين موارد، فرزند دوم خانواده هميشه شخصيتي قوي و مستقل دارد. اين اشخاص بسيار اجتماعي، خودمحور و برقرار کننده صلح و آرامش هستند و کمتر روي خانواده خود متمرکز باقي مي مانند.

سندروم فرزند مياني Middle child syndrome چه پيامدهايي دارد؟

بر اساس دانسته هاي موجود بايد گفت که ترتيب تولد در خانواده ها مي‌تواند روي هوش و شخصيت فرزندان تاثير گذار باشد زيرا رفتار والدين با فرزندان روي شکل گيري احساسات، شخصيت و حتي هوش آن ها بسيار موثر است.
به‌طور مثال، بدنبال يک تحقيق علمي دانشمندان شخصيت 377 هزار دانش آموز دبيرستاني در کشور آمريکا را مورد بررسي قرار دادند. نتيجه اين مطالعه نشان داد که فرزندان اول خانواده صداقت بيشتري داشته و ويژگي مديريتي و سرپرستي در آن ها بيشتر است. همچنين اعلام شد که اين افراد چندان اجتماعي نيستند و بيشتر از بقيه استرس و اضطراب دارند.
فرزندان وسط بسيار کوشا، شريف و با وجدان هستند و اين در حاليست که فرزندان آخر خانواده بسيار روشنفکر و اجتماعي بشمار مي‌روند. در مورد افرادي که خواهر يا برادر ندارند هم گفته مي‌شود که عموما عصبي اما اجتماعي و برون گرا هستند.
با اين توضيحات شايد بد نباشد تمرکز مطلب را روي فرزندان وسط بگذاريم و در مورد پيامدهاي سندرم کودک مياني صحبت کنيم.

فرزندان وسط و موفقيت در زندگي

برخي گمانه‌زني‌هاي علمي بر اين اصل استوار است که فرزند مياني خانواده، در راستاي غلبه بر اين احساس که چندان مورد توجه و حمايت والدين نيست، تلاش‌هاي خود را در زندگي افزايش مي‌دهد تا ثابت کند که به اندازه خواهر و برادرهاي بزرگتر و کوچکترشان موفق است. در نتيجه، انرژي خود را، خوب يا بد، به سمت موفقيت بيشتر در زندگي هدايت مي‌کند.
نتيجتا، فرزندان وسطي اغلب انسان‌هاي کارآمدي محسوب مي‌شوند.

فرزندان وسط و عدم تعلق‌خاطر به خانواده

اگر فرزند وسط هستيد اين مطلب را حتما بخوانيد

فرزندان مياني، همانند بچه‌هاي ديگر حس تعلق به خانواده ندارند. آنها اغلب بدنبال «احساس ناخواستگي» سعي مي‌کنند مستقل بوده و وابستگي خود از خانواده را تا حد امکان کم کنند. همچنين گفته مي‌شود که آنها وفاداري زيادي نسبت به خانواده دارند.

فرزندان وسط و متفاوت و خلاق بودن

پژوهشگران بر اين باور هستند که فرزندان وسط خانواده اغلب سعي مي‌کنند رفتار و خواسته‌هاي متفاوت از فرزند اول داشته باشند.به‌طور مثال، اگر فرزند بزرگتر به ورزش علاقه شديد داشته باشد، احتمال اينکه فرزند وسطي هنري يا دانشگاهي شود بسيار زيادتر خواهد بود. فرزند اول هر کاري بکند، فرزند دوم دنبال کاري کاملا متفاوت مي رود.
به‌زبان ديگر، رفتار فرزندان مياني در واقع نتيجه‌ي واکنش هايي است که به کارهاي فرزند اول خانواده نشان مي‌دهند.
همچنين اين افراد خلاقيت بيشتري در کارهاي خود نشان مي‌دهند. چون اين کودکان توجه کمتري از سوي والدين دريافت مي‌کنند، حس استقلال قوي‌تري دارند و ابداع و نوآوري در ميان آنها نيز بيشتر مشاهده مي‌شود.

فرزندان وسط و عدم اعتمادبه‌نفس و انزواطلبي

شايد بتوان گفت يکي از مرسوم‌ترين نشانه‌هاي منفي سندروم فرزند مياني اين است که حس ناخواسته بودن، اعتمادبه‌نفس فرد را کاهش مي‌دهد. هيچ‌چيز بدتر از آن نيست که فردى احساس کند که خواستني نيست. ازاين‌رو اين‌گونه کودکان از فقدان خودباوري در هنگام رشد رنج مي‌برند و در نتيجه، اعتمادبه‌نفس آنها در سطح پاييني قرار دارد.
حتي ممکن است کودک مبتلابه سندرم فرزند وسط بيش‌ازحد درون‌گرا يا حتي ضداجتماعي بشود. آن‌ها خود را همانند يک بيگانه تصور مي‌کنند و درنتيجه، در موارد ديگر زندگي نيز تبديل به يک فرد منزوي مي‌شوند. اين کودکان ترجيح مي‌دهند که وقت خود را به‌تنهايي و نه با ديگران صرف کنند، چراکه آن‌ها احساس مي‌کنند به آن‌ها بي‌توجهي شده است.

فرزندان وسط و عدم اعتماد به ديگران

فرزند وسط، بر اساس احساس ناديده گرفته شدن و ناخواستگي، ممکن است مشکل اعتماد به ديگران را نيز داشته باشند. اين کودکان نمي‌توانند به ديگران اعتماد کنند و حتي گاهي اوقات در حسرت اعتماد و تکيه‌بر ديگران زندگي را سپري مي‌کنند.
در آخر هم اشاره کنيم که مطالعات عزت‌نفس در کودکان نشان داده که سندرم فرزند وسط ممکن است در احساس ارزش‌گذاري کودک تأثير مستقيم داشته باشد.فرزند مياني با توجه به موقعيت تولد خود، گاهي اوقات براي دريافت توجه بيشتر از پدر و مادر و ديگر بزرگ‌سالان، نسبت به بقيه خانواده به‌عنوان خواهر و برادر بزرگ‌تر و خواهر و برادر جوان‌تر اغلب احساس نامريي بودن دارند. برخي از مطالعات به‌طور قاطع نشان داده‌اند که کودکاني که تنها دختر يا تنها پسر در خانواده هستند اغلب سندرم فرزند وسط را تجربه نمي‌کنند.


منبع : rooziato.com

http://www.CheKhabar.ir/News/103664/اگر فرزند وسط هستيد اين مطلب را حتما بخوانيد
بستن   چاپ