حمله تند و عجيب يغما گلرويي به شريعتمداري در دفاع از پرويز پرستويي
يکشنبه 26 فروردين 1397 - 11:15:29 AM
چه خبر - يغما گلرويي خطاب به شريعتمداري: تلقي شما از گستره ي جهان هنر به تگناي يک تابوت است

چندي پيش پرويز پرستويي پس از ديدن ويديويي از فاطمه صادقي مشهور به جميله رقاصه و بازيگر دوران پهلوي, مطلبي را نوشت. او در اين مطلب به اين مساله که چرا با بسياري از اختلاسگران و چپاولگران اموال عمومي کشور برخورد مناسبي نمي شود و آن ها آزادانه در کشور زندگي ميکنند, اما بسياري از هنرمندان مشهور ما که چه در دوره حاضر و چه در دوران پهلوي مشغول فعاليت بوده اند, اکنون از فعاليت و يا حتي حضور داشتن در وطن شان محرومند. روزنامه کيهان در واکنش به اين نوشته پرويز پرستويي واکنش تندي را نشان داد و او را به باد انتقاد گرفت و نوشت: قطعا شما هم در جواني به کاباره رفته ايد که اين هنرمند را مي شناسيد!
و سپس کيهان نيز با اشاره به فيلم هايي که جميله بازيگر آن ها بوده است, نوشت:
البته اين رقاصه در تعدادي از فيلمفارسي‌هاي مبتذل و بعضا مستهجن هم به رقاصي پرداخته از جمله؛ «دختر ظالم بلا»، «زن وحشي وحشي»، «کج کلاه‌خان»، «خوشگل‌ترين زن عالم» و... ...
پرويز پرستويي به اين حمله انتقادي کيهان واکنشي نشان نداد و سکوت اختيار کرد. يغما گلرويي که بارها نسبت ممنوع الفعاليتي اش در ايران اعتراض کرده, چندي پيش به همراه پرويز پرستويي قطعاتي موسيقايي براي سازمان ارزشي اوج توليد کرد. وي اکنون نسبت به مقاله کيهان عليه پرويز پرستويي شاکي شده و متني تند خطاب به شريعتمداري, مدير مسئول اين روزنامه نوشته است.


متن يادداشت يغما گلرويي خطاب به شريعتمداري مدير مسئول روزنامه کيهان در دفاع از پرويز پرستويي:

آقاي شريعتمداري! اين که شما رقص را هنر ندانيد چيز عجيبي نيست. شما احتمالن تنها مداحي و تعزيه و تواشيح را هنر به شمار مياوريد و براي همين دفاع آقاي پرويز پرستويي گرامي از بازيگران و هنرمندان ممنوع الفعاليت و به تبعيد واداشته شده اسبابِ کلافگيتان شده. تلقي شما از گستره ي جهان هنر به تگناي يک تابوت است.
بعد از چهل سال هنوز از محبوبيت آن هنرمندان وحشت داريد و اين جاي تعجب ندارد اما هر از گاهي حرمت شخصيت محبوبي و صادقي مثل پرويز پرستويي را دستمايه انتشار هجويات خود مي کنيد و نبايد مقابلتان سکوت کرد.تاريخ را تحريف نکنيد. سينماي ايران در آن سالها نه تنها ورشکسته نبود بلکه در حال پوست اندازي و گذر از فيلمفارسيهاي مرسوم به سمت جهاني شدن بود و آثار ماندگار تعدادي از کارگردانهاي آن دوره گواه همين ادعاست.
امثال شما با آتش زدن چندين سينما در آن سالها سعي در فراري دادن مردم از سينماها داشتند. ديگر بگذريم از اين که سينماي امثال زنده ياد فردين با همان ساختار بومي و گاهي قوام نيافته هم اثر بيشتري در انتشار و همگاني کردن منشهاي انساني فرهنگ ايراني از قبيل معرفت و فتوت و دستگيري از افتادگان و غيره در بين عام جامعه داشت، تا فيلمهاي باسمه اي دهه شصت با شخصيتهاي شعاري و جعلي که فقط به تبليغ حکومت مشغول بودند.
چطور به خود اجازه مي‌دهيد سر در حريم شخصي ديگران کنيد تا برايتان «ها» کنند و ببينيد چهل سال پيش کاباره مي رفتند، يا نه؟ شايد اين عادت از شغل سابقتان در شما مانده! جاي گرفتن آمار کاباره‌روها بفرماييد آمار بگيريد چند درصد مردم اين روزها توان آوردن نان به سفره هاشان را هم ندارند.
آن جامعه بي‌طبقه توحيدي که با سوزاندن سينماها و مراکز فرهنگ و هنر و به کوچ وادار کردن بسياري از هنرمندان و انديشمندان سعي در ساختنش داشتيد کجاست؟ شما که اين همه درباره پولهاي نامشروعي که در کاباره هاي آن روزگار خرج مي شده حساسيد چرا کمي درباره مشروع بودن، يا نبودن سرمايه ميلياردي اطرافيانتان روشنگري نمي کنيد؟ اگر شناختن فلان خانم رقصنده دليل کاباره رفتن است، چرا مثلن از آقاي علم الهدي نمي پرسيد سوفيا لورن را از کجا مي شناسند؟ اين ذهن زنگ زده را روغن کاري کنيد.
حرمت پرويز پرستويي چيزي نيست که ملعبه ي هنرنشناسي مثل شما شود. براي سالها چاپ دروغنامه تان پيش از همه بايد از هکتار هکتار درختِ کاغذ شده عذرخواهي کنيد. به اين فکر کنيد که چرا بعد از چهل سال ديوار کشيدن دور آن هنرمندان و تکفير کردنشان نتوانسته ايد از خاطر مردم پاکشان کنيد. کمي فکر کردن جاي دوري نمي رود.
نويسنده: پگاه ماسوري
منبع: سيمرغ

http://www.CheKhabar.ir/News/103553/حمله تند و عجيب يغما گلرويي به شريعتمداري در دفاع از پرويز پرستويي
بستن   چاپ